پرونده مردي که فرزندان و همسر خود را مورد شکنجه‌هاي جنسي قرار داده بود بعد از گذشت بيش از 270 روز به شعبه اظهار نظر ويژه قتل دادسراي مشهد ارجاع و منتهي به کيفرخواست شد.

داستان اين ماجراي تلخ از مهرماه سال گذشته آغاز مي‌شود. هنگامي که شاکي جوان با لگدهاي متواتر همسر سنگدلش به بيرون از خانه پرتاب شد، در آن شب سرد، راهي جز تماس با مرکز فوريت‌هاي پليس پيش رويش نديد؛ لذا براي کمک به دخترش بلافاصله با 110 تماس گرفت و عنوان کرد شوهرش او را از خانه بيرون انداخته و فرزندانش را در خانه زنداني کرده است.

با اعلام اين موضوع، تيمي از مأموران انتظامي بلافاصله خود را به محل رساند و با زني جوان که پوشش مناسبي نداشت و از سرما به گوشه ديواري پناه برده بود مواجه شد. يکي از افسران پليس براي اينکه از موضوع سر دربياورد به خانه اين زن جوان مراجعه مي‌کند اما شوهر سنگدلش که اعتياد شديدي به مواد‌ مخدر صنعتي دارد از باز کردن در امتناع مي‌کند و از پنجره آشپزخانه که به کوچه مشرف است، علاوه‌بر هتاکي به همسرش، به مأموران نيز بد و بيراه مي‌گويد.

مأموران با مشاهده اين صحنه و با هماهنگي قضائي وارد عمل مي‌شوند و شوهر اين زن جوان را دستگير و به کلانتري منتقل مي‌کنند. آن شب با بازداشت اين مرد به پايان مي‌رسد و قرار مي‌شود فرداي آن روز شاکي به همراه سه دخترش به دادسرا برود و از شوهرش شکايت کند.

صبح روز بعد، مأموران پليس اين شوهر سنگدل را به دادسرا منتقل مي‌کنند اما طولي نمي‌کشد که يکي از دوستانش با قرار دادن وثيقه او را آزاد مي‌کند. ده روز از اين ماجرا مي‌گذرد که شاکيه به دادسرا مراجعه مي‌کند و شکايتش را از قاضي پرونده پس مي‌گيرد.

طبق اين درخواست، قرار ترک تعقيب متهم صادر مي‌شود اما پس از سپري شدن چند روز ديگر شاکيه مجدداً به دادسرا مراجعه مي‌کند و تقاضا مي‌کند شکايت سابقش پيگيري شود. اين زن جوان در جلسه رسيدگي به شکايتش در شعبه228 دادسراي عمومي و انقلاب ناحيه2 مشهد در پاسخ به سئوال قاضي پرونده درباره اينکه چرا از شکايت اوليه‌اش صرف نظر کرده بود گفت: «او مرا تهديد کرد که اگر شکايتم را پس نگيرم، به فرزندانم آسيب مي‌رساند.»

در حالي که تحقيقات اوليه پرونده از يک دعواي زن‌وشوهري حکايت مي‌کرد، با اظهارات شاکي و دخترانش، قالب پرونده به کلي تغيير کرد و مسير رسيدگي قضائي آن نيز از حساسيت بالايي برخوردار شد. اين زن جوان گفت: «بعد از اينکه از دادسرا به خانه برگشتم شوهرم مرا در اتاقي حبس کرد. او حتي نمي‌گذاشت براي انجام مسائل ضروري از اتاق خارج شوم. وقتي فرياد مي‌زدم، با چاقو فرزندانم را تهديد به مرگ مي‌کرد و از جايي که مي‌دانستم اگر به جيغ زدن‌هايم ادامه دهم او آسيبي جدي به فرزندانم وارد خواهد کرد، چيزي نمي‌گفتم.»

شاکيه پرونده در ميان اظهارات خود دست دختر 9ساله‌اش را گرفت و به او گفت: «بگو اين مرد چه بلايي سرت آورده است.» دخترک که از فرط استرس و اضطراب زبانش بند آمده بود گفت: «لطفاً به پدرم نگوييد من اين حرف‌ها را زده‌ام. اگر بفهمد، مرا مي‌کشد. او وقتي در خانه تنها بوديم مرا اذيت مي‌کرد. چند روز پيش به مدرسه‌ام آمد و پرونده‌ام را گرفت و در راه به من گفت که ديگر نمي‌خواهد به مدرسه بروم. بعد از آن، چند روز به يک مسافرخانه رفتيم. نمي‌خواهم ديگر به آن لحظات که ميان من و پدرم بود فکر کنم. از او بدم مي‌آيد. دعا مي‌کنم بميرد.»

دختر بزرگ‌تر شاکي که 17سال دارد در تکميل اظهارات خواهر کوچکش به داديار شعبه228 دادسراي ناحيه2 مشهد گفت: «هر وقت مي‌خواهم به مدرسه بروم پدرم مانع مي‌شود و مرا تهديد مي‌کند که به مدرسه‌ام مي‌آيد و آبرويم را مي‌برد. اين مرد سنگدل مدام ما را با چاقو به مرگ تهديد مي‌کند. او چند روز پيش مادرم را در اتاق حبس کرد و وقتي مادرم گفت کار ضروري دارد به او اجازه نداد به سرويس بهداشتي برود. اگر کاري که باب ميلش است را انجام ندهيم، به ما فحاشي ناموسي مي‌کند. چند سالي است که مقابل ما شيشه مصرف مي‌کند و خيلي مادرم را مي‌زند. ديگر نمي‌خواهم با اين مرد زندگي کنم.»

با دريافت اظهارات شاکيان پرونده متهم طي حکم قضائي جلب و با قرار مناسب راهي زندان شد. اين پرونده، با توجه به اهميت موضوع پس از تکميل تحقيقات، با قرار جلب دادرسي نزد شعبه اظهار نظر ويژه قتل عمد دادسراي عمومي و انقلاب مشهد مطرح شد و قاضي صادق صفري شخصاً نسبت به صدورکيفرخواست اقدام کرد. وي درباره اين پرونده گفت: «متهم در اظهاراتش عنوان کرده است که همسرش با فردي ارتباط دارد و او براي اينکه شاکيه را ادب کند دست به تنبيه وي زده است. او همچنين ادعاي همسرش مبني‌بر حبس وي (همسرش) را تکذيب کرده است.»

قاضي صفري تصريح کرد: «طبق بررسي‌هاي تکميلي و استعلام به‌عمل‌آمده مشخص شد که متهم پرونده دختر 9ساله‌اش را علي‌رغم اينکه از وضعيت تحصيلي خوبي برخوردار بوده گرفته و مانع ادامه تحصيل وي شده است. بر اساس معاينات پزشکي قانوني نيز اظهارات دختر 9ساله متهم تأييد و مشخص شد که پدرش او را مورد آزار و اذيت جنسي قرار داده است. در حال حاضر اين دختر خردسال به واحد مددکاري اورژانس اجتماعي سازمان بهزيستي معرفي شده است. اين مرد جوان قصد داشته پرونده دختر 17ساله خود را نيز بگيرد اما موفق به اين کار نشده است.»

وي با بيان اينکه متهم وقتش را به کبوتر بازي مي‌گذراند اظهار داشت: «با توجه به نتيجه استعلام پزشکي قانوني و تحقيقات محلي صحت گفتار شاکيان پرونده تأييد شد لذا طبق اتهامات وارده حبس غير قانوني اشخاص، توهين به اشخاص عادي، تهديد به ضرر جاني با چاقو، افترا (نسبت دادن رابطه نامشروع همسر با فردي ديگر) و ايراد صدمه بدني عمدي، کيفرخواست پرونده صادر و از محاکم کيفري براي متهم اشد مجازات(سه سال و يک روز حبس)، پرداخت ديه و 74ضربه شلاق درخواست شد که حکم متهم در دادگاه بدوي تأييد شده است.»