فوتبال در چنبره غیر فوتبالی ها
کد خبر: ۵۱۰۶۴
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۱

بیایید پست‌های دولتی را به ترتیب اهمیت لیست کنیم؛ از رئیس جمهور که عالی‌ترین مقام اجرایی است شروع کنیم و بعد وزیر امور خارجه، وزیر کشور و... بعد برویم سراغ سازمان‌های غول‌آسای دولتی مثل تأمین اجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی و بعد ابَرکارخانه‌هایی مثل ایران خودرو و سایپا... در این فهرست، پست مدیر عاملی استقلال و پرسپولیس حتماً در میان صد شغل مهم دولتی جای می‌گیرد. دو تیمی که لااقل دو دهه است قرار است خصوصی شوند اما امروز دیگر می‌توان با قاطعیت گفت که دولت‌ها، چه دولت سازندگی باشد، یا اصلاحات، یا معجزه هزاره سوم، یا تدبیر و امید، فرقی نمی‌کند، هیچکدام به هزار و یک دلیل حاضر نیستند از استقلال و پرسپولیس دل بکنند و در سال‌های آینده هم بعید است دولتی حاضر شود دو تیمی که در سال‌های اولیه حیاتشان متعلق به بخش خصوصی بودند را مشمول اصل 44 قانون اساسی کنند.

سیدرضا افتخاری در برنامه 90 هفته گذشته تعریف کرد که روزی در اتاقش در وزارت ورزش نشسته بوده که وزیر وقت (گودرزی) تلفن می زند و می‌گوید: «آب دست‌ات است زمین بگذار و بیا به اتاق من و بعد گودرزی به افتخاری «تکلیف» می‌کند که برود مدیر عامل استقلال بشود. در آن جلسه، وزیر می‌توانسته به افتخاری «تکلیف» کند که برود سرپرست فدراسیون چوگان، یا مدیر یک استخر دولتی شود و یا هر جای دیگری که زیر نظر وزارت ورزش اداره می‌شود. در آن روز خاص، صندلی مدیرعاملی باشگاه استقلال خالی بوده و وزیر سابق ورزش، از میان افراد معدودی که می‌شناخته، تلفن داخلی اتاق افتخاری را گرفته است. درباره طاهری هم احتمالاً داستان مشابهی بوده که بعد از برکناری حمیدرضا سیاسی، گودرزی به مشاور اقتصادی وزارت ورزش (پست قبلی طاهری) زنگ می‌زند و «تکلیف» می‌کند که برای مدیرعاملی به پرسپولیس برود.

در چنین اتمسفری است که مدیران تکلیفی، شاهکارهایی مثل اتفاقات یک هفته اخیر فوتبال ایران را رقم می‌زنند. افتخاری در تمام دقایق طولانی‌ای که برند استقلال در حال لگدکوب شدن است، حتی به فکرش خطور نمی‌کند که برای ختم قائله، به دروازه‌بان تیمش که بنا به قاعده ورزشکار حرفه‌ای بودن، باید خیلی زودتر از نیمه شب بخوابد، تشر بزند که چرا تا ساعت 3 نصفه شب بیداری؟ قادر نیست مربی ناموفق تیمش را در یک تماس ساده تلفنی کنترل کند و با قسم‌های سرجدت و سید اولاد پیغمبر، گوشه رینگ می‌رود و با انفعالی حیرت انگیز، لبخند ملیح تحویل دوربین می‌دهد. و تازه بعد از اینکه تیمش در قعر جدول جاخوش کرده، از پذیرش استعفای منصوریان به عنوان «سخت‌ترین تصمیم دوران مدیریتی‌اش» یاد می‌کند.

در تیم مقابل هم وضعیت بهتر نیست؛ دیگر مدیر تکلیفی، علی اکبر طاهری، بی اطلاع از تبعات سنگین فسخ نکردن قرارداد مهدی طارمی با ریزه اسپور با او قرارداد می‌بندد و به زعم خودش برای اینکه محکم کاری کرده باشد، قراردادی با تاریخ مجعول به سازمان لیگ ارائه می‌کند و به هوش مدیریتی‌اش دست مریزاد می‌گوید. نتیجه؟ یک سال بعد، محرومیت از دو پنجره نقل و انتقالات و چیزی حدود چهار میلیارد تومان جریمه.

این حجم از بی تصمیمی و انفعال افراطی در مواقع بحرانی و سهل انگاری، وجه مشترک مدیران تکلیفی است که به سادگی فریب می‌خورند تا این پرسش مطرح شود که «آیا مدیرانی مثل افتخاری و طاهری، با وجود شغل مهمی که در اختیار دارند، در فهرست صد مدیر دولتی برتر ایران جای می‌گیرند؟» افتخاری و طاهری به چه ویژگی مهمی، امروز مدیر عامل دو تیم پرطرفدار فوتبال ایران هستند؟ براساس کدام متر و معیار و با کدام پشتوانه درخشان مدیریتی، این شغل مهم به آنها سپرده شده است؟

بد نیست به سال 92 برگردیم و به یاد بیاوریم که محمود گودرزی، چهارمین گزینه وزارت ورزش در کابینه اول حسن روحانی بود و اگر سه گزینه قبلی دولت، یعنی مسعود سلطانی فر، رضا صالحی امیری و نصرا... سجادی، هر کدام از مجلس رأی اعتماد گرفته بودند، امروز دو نفر دیگر مدیر عامل این دو تیم بودند. اما قرعه به نام گودرزی افتاد تا از میان دوستان و همراهانش، افتخاری و طاهری را مکلف به حضور در استقلال و پرسپولیسی کند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو