درخواست پسري که بخاطر ميانجي گري آسيب ديد:
کد خبر: ۵۶۱۴۲
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۸

پسري که در درگيري خونين با دوستش چهار انگشت دست راستش قطع شده است روز دوشنبه در دادگاه تقاضاي قصاص را مطرح کرد و خواست تا انگشتان دوست خشنش قطع شود.

شامگاه سي ام تيرماه سال 95 درگيري خونين در حوالي پارک نونهالان ميرداد به پليس اعلام شد. شواهد نشان مي داد درگيري ميان سه پسر جوان رخ داده و يکي از آنها به نام «فرشيد» از ناحيه دست به شدت زخمي شده است. پليس پيگير ماجرا شد و به تحقيق از شاهدان پرداخت.

پسر 20 ساله اي به نام «ايمان» که در درگيري شرکت داشت گفت: «درگيري ميان من و يکي از دوستانم به نام "عرفان" رخ داد.اما فرشيد وارد دعوا شد. همان موقع عرفان که قمه در دست داشت به سمت فرشيد حمله کرد و به دست او زد. انگشتان دست فرشيد قطع شد. من که شوکه شده بودم فقط نگاه مي کردم تا اينکه شاهدان فرشيد را به بيمارستان رساندند و با پليس تماس گرفتند.»

به دنبال اطلاعاتي که اين پسر به پليس داد مأموران به بيمارستان مورد نظر رفتند اما دريافتند چهار انگشت دست راست فرشيد قطع شده و امکان پيوند نيز وجود ندارد.

فرشيد که تحت عمل جراحي قرار گرفته بود بعد از بهبودي نسبي از عرفان شکايت کرد. به اين ترتيب متهم 20 ساله در خانه پدري اش بازداشت شد و به قمه کشي اعتراف کرد.

وي روز دوشنبه در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران به رياست قاضي محمد باقر قربان زاده و با حضور يک مستشار پاي ميز محاکمه ايستاد. در اين جلسه فرشيد گفت: «من فقط براي ميانجي گري وارد دعوا شدم چون نمي خواستم دوستانم با هم دعوا کنند. اما عرفان با قمه به دستم زد و موجب قطع انگشتان دستم شد. عصب دست راستم هم در اين ماجرا آسيب جدي ديده و ديگر قادر به حرکت نيست.»

وي در حالي که اشک مي ريخت گفت: «اين ماجرا زندگي ام را تباه کرده است. اما در اين مدت حتي يکبار هم خانواده عرفان براي دلجويي مقابل خانه مان نيامده اند. وقتي اين اتفاق رخ داد شوکه شده بودم و حتي نمي توانستم حرکت کنم. پدر عرفان را ديدم که شاهد ماجرا بود. با التماس از او خواستم تا مرا به يک مرکز درماني برساند اما با بي اعتنايي به من محل را ترک کرد و گفت اين ماجرا ربطي به او ندارد. به همين دليل قصد بخشيدن عرفان را ندارم و از دادگاه برايش تقاضاي قصاص قطع انگشتان دستش را دارم.»

سپس عرفان روبه روي قضات دادگاه ايستاد و در تشريح جزئيات درگيري گفت: «من، ايمان و فرشيد از سال ها پيش با هم دوست بوديم. ايمان مدتي پيش يک گردنبند و اسپيکر ماشينم را دزديده بود و آن را به من پس نمي داد. آن شب مقابل در خانه شان رفتم تا با او صحبت کنم. اما برادر کوچکش گفت که خواب است. داد و فرياد کردم که ايمان از خواب بيدار شد و مقابل در خانه آمد. ما با هم سر کوچه رفتيم اما بحث ميان ما بالا گرفت. ايمان مي گفت گردنبند و اسپيکرم را ندزديده است که با هم گلاويز شديم. همان موقع فرشيد سر رسيد. او قصد ميانجي گري داشت که وارد دعوا شد. من کنترل اعصابم را از دست داده بودم و مي خواستم با قمه ضربه اي به ايمان بزنم که فرشيد دستش را بالا برد و قمه ناخواسته به دست او برخورد کرد. باور کنيد من قصد آسيب زدن به او را نداشتم. قطع انگشتان دستش اتفاقي بود. به همين دليل از او و قضات دادگاه تقاضاي بخشش دارم.»

در پايان اين جلسه هيئت قضائي وارد شور شد تا رأي صادر کند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار