کد خبر: ۵۹۴۷۹
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۶

کفتار شب هاي تهران براي پرده برداري از راز جنايات خود مقابل دوربين قرار گرفت اما زماني که به نام مادر خود رسيد بغضش شکست.

دوم آبان ماه سال جاري پسري 24 ساله به جرم تجاوز سريالي به زنان شوهردار دستگير شد. اين پسر که تازه از زندان آزاد شده بود با خودروي سرقتي مزدا 3 اقدام به مسافرکشي مي کرد. او زن هاي جوان را سوار خودرو کرده و در مناطق خلوت تهران و در فرصتي مناسب به آنها تجاوز مي کرد. اين جوان شيطان صفت به هشت فقره تجاوز، سه فقره سرقت خودرو و تعداد زيادي سوابق کيفري ديگر اعتراف کرده است. يکي از قربانيان کفتار شب هاي تهران پس از رهايي از چنگال وي توانست از پلاک ماشين او عکس بگيرد و آن را در اختيار پليس قرار دهد. بدين ترتيب نيروهاي پليس پس از شناسايي ماشين اين جوان شيطان صفت در لاين کندرو خيابان خاوران طي يک عمليات تعقيب و گريز و با شليک22گلوله او را از شيشه شکسته ماشينش بيرون کشيده و دستگير کردند. پس از گذشت يک ماه از دستگيري اين پسر24ساله خبرنگار پايگاه اطلاع رساني رکنا به سراغ وي رفته و با گفتگويي با وي ترتيب داده که در ادامه آن را مي خوانيد.

بي صبرانه منتظر ديدنش بوديم، توصيفات گوناگوني از او مي شد، از دستگيري جنجالي اش با شليک 22 گلوله تا آزارهاي وحشت آور زنان توسط او که سکوت شب هاي تهران را مي شکست همه و همه باعث مي شد تا منتظر ديدن او بمانيم.

در همين افکار بوديم که مأمور آگاهي گفت آوردنش. به کنار در ورودي رفتيم. صداي برخورد زنجير پابندش با زمين هر لحظه نزديک تر مي شد. از روي پله ها بالا آمد و براي اولين بار چهره اش را ديديم. کفتار شب هاي تهران نه درشت اندام بود و نه جاي چاقو روي دست ها و صورتش داشت. او يک جوان 24 ساله بود که شايد بسياري از قربانيان او گول ظاهر ساده اش را خوردند. وارد اتاق شد و پشت صندلي نشست. افسر پرونده او نيز مقابلش نشست و گفتگوي اختصاصي پشت درهاي بسته آغاز شد.

ابتدا نامش را پرسيدند، در جواب گفت «محمد» هستم، خيلي آرام صحبت مي کرد، انگار نه انگار که در مقابل او هشت پرونده سياه تجاوز قرار دارد.

از کارش پيش از اينکه بزهکار شود پرسيدم و با همان لحن گفت: «حدود يکسال پيش در مکانيکي کار مي کردم و درآمدم 600 هزار تومان در ماه بود و اين درآمد کفاف من را نمي داد زيرا کمک خرج خانه نيز بودم. پس از اينکه محل کارم را ترک کردم دنبال کار گشتم اما پيدا نکردم. هرجا رفتم کارت ملي، شناسنامه و عدم سوءسابقه مي خواست براي همين نمي توانستم جايي کار کنم زيرا سابقه کيفري هم داشتم.» متهم در حالي که صدايش به زور از گلو خارج مي شد گفت: «سوابقي مانند سرقت و دعوا داشتم. چيز ديگري يادم نمي آيد.»

کفتار شب هاي تهران در مورد اولين دعوايي که تجربه کرده بود گفت: «با رفيقم دعوا کردم و با شيشه نوشابه به سر او زدم و شکايت کرد.» در همين هنگام يک زخم کهنه روي دست راست متهم توجه ما را جلب کرد، زماني که از اين زخم پرسديم گفت: «داشتم با همسايه خود کل کل مي کردم، مي گفت نبايد ماشين خود را اينجا پارک کني من هم با مشت زدم به شيشه.»

خميازه هاي پي در پي متهم پرونده هاي سياه سريالي تهران که به گفته خودش به دليل سرد بودن بازداشتگاه و بي خوابي اش بود به زحمت به او اجازه صحبت کردن مي داد، اما بايد توجه داشت که کفتار شب هاي پايتخت به شيشه اعتياد دارد و اين خميازه ها و بي حالي بيشتر به دليل دوري از شيشه است. کفتار شب هاي تهران سعي داشت تا در گفتگو طوري نشان دهد که تمام قربانيان با او دوست بودند و به خواسته خودشان در دام سياه او افتادند. او گفت: «اکنون روابط به گونه اي است که هرکس وارد رابطه دوستي شود قطعاً رابطه جنسي در پي دارد. اين چيزي است که من ديده ام.»

همين هنگام از او پرسيده شد چند مورد از قربانيانش به قول خودش با او دوست نبودند و به زور در دام او افتادند و در حالي که به او التماس مي کردند به آنها تجاوز مي کرد؟ محمد با لحن آرامي گفت نمي دانم. متهم در ادامه از اولين تجربه رابطه جنسي خود پرده برداري کرد و در حالي که صدايش با زحمت شنيده مي شد گفت: «نمي دانم، راهنمايي بودم، دوستم بود.»

چند برادر داري؟ آيا آنها ازدواج کردند؟

دو برادر. نمي دانم يکسالي مي شود از آنها خبر ندارم.

از خانه فرار کردي؟

نه خانه نمي روم.

خانه نمي روي چون راهت نمي دهند؟

بله.

چرا؟

چون شيشه مصرف مي کنم.

آخرين ماشين را کي سرقت کردي؟

دو سه روز پيش از دستگيري.

بالاترين مدلي بود که سرقت کرده بودي؟

سرش را به سمت پايين به نشانه تأييد تکان مي دهد.

چطور نقشه خودت را در ماشين عملي مي کردي؟

با چاقو يا پيچ گوشتي در محل هاي خلوت شهر تهديدشان مي کردم، اول داد و بيداد مي کردند ولي وقتي مي ديدند راهي ندارند تسليم مي شدند و...

فکر نمي کردي که از تو شکايت کنند؟

نه.

چرا؟ فکر مي کردي از ترس آبرويشان شکايت نکنند؟

سکوت.

قربانيان خودت را چطور انتخاب مي کردي؟

خميازه مي کشد و مي گويد: بوق مي زدم.

به غير از اين خودرو چه خودروهايي سرقت کرده بودي؟

پرايد بود و مزدا.

چند وقت است که از مادرت خبر نداري؟

بغضش مي شکند و در حالي که صورتش را اشک فرا مي گيرد مي گويد: خيلي وقت است.

مي داني خانمي که شوهر داشته و تو آن بلا را سرش آوردي چقدر از نظر رواني به هم ريخته؟

دوباره خميازه مي کشد و مي گويد: نمي دانم.

از پدرت چيزي مي خواستي که برايت تهيه نکرده باشه؟

بله خيلي چيزها، مثلاً دوچرخه.

دوست داشتي خانواده ات برايت چه کاري انجام بدهند؟

دوباره بغض مي کند و اشک صورتش را فرا مي گيرد و مي گويد: هيچي.

در اين يکسال که خانه نبودي کجا بودي؟

در ماشين مي خوابيدم و گاهي اوقات به خانه دوستم مي رفتم که او هم معتاد به شيشه بود.

براي سرقت خودرو چند وقت زندان بودي؟

دو سال.

چرا اصلاح نشدي؟

به دليل کاري که نکرده بودم رفتم زندان، دوستم سرقت کرده بود پاي منم گير افتاد. در تعقيب و گريز پليسي دوستم تير خورد و مرد و همه چيز گردن من افتاد.

چرا هيچ رفيق درستي نداشتي؟

محله ما اين جوري است، در کوچه ما همه آدم ها همينطوري هستند.

انتخاب مصرف شيشه دست تو بوده يا نه؟

خميازه کشيد و گفت: بله و پس از چند ثانيه گفت: نه تقصير رفيقم بود. دوستم به من تعارف کرد و گفت با يک کام طوري نمي شود معتاد نمي شوي، يه کام گرفتم حس عجيبي به من دست داد که از آن به بعد رفتم سمت شيشه.

يکي از اقدامات سياهت را برايمان شرح بده.

خانمي را که همراه يک بچه بود سمت شرق تهران در خيابان ديدم،پرسيدم کجا مي رويد؟ گفت مي خواهم چمدان بخرم، گفتم من جايي را مي شناسم که چمدان هاي خوبي دارد و سوارش کردم. بچه اش را به دوستش سپرد و سوار شد و رفتيم و در جايي خلوت...

يک مورد ديگر را در ميدان هفت تير سوار کردم و در جايي خلوت خودرو را به ديوار چسباندم تا قرباني نتواند پياده شود و سپس با تهديد چاقو...

اگر قانون و امنيتي وجود نداشت چکار مي کردي؟

آدم مي شدم.

چهار بار رفتي زندان تأثير نکرده، درست است؟

چهار بار رفتم زندان مسائل مربوط به سرقت را ياد گرفتم.

يعني زندان هيچ چيز مفيدي نداشت؟

سکوت.

در ادامه اين گفتگو بازپرس پرونده کفتار شب هاي تهران از ابهامات اين پرونده پرده برداري کرد و گفت: اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران از 13 مرداد ماه سال جاري پيگير اين پرونده شد. به اين صورت که خانمي 32 ساله مجرد به کلانتري 128 تهران نو مراجعه کرد و از ربايش و سرقت و تجاوز به عنف شکايت کرد. تا اينکه در روز دوم آبان ماه متهم شناسايي و در يکي از اتوبان هاي تهران در تعقيب و گريز پليسي دستگير شد.

کارآگاه در ادامه گفت: اين فرد چون سابقه دار است با هوش خاصي جواب سئوالات را مي داد و پرونده هايي که با پرايد اقدام به ربايش خانم ها کرده بود ادعا مي کرد که قربانيان را نمي شناسد، زيرا ديد مردم به اين است که پرايد به عنوان خودروي مسافرکشي شناخته شده است و اگر بخواهد اعتراف کند شاکيان به عنوان مسافر سوار شدند در اصل قبول کرده که اين کار را به زور انجام داده است اين در حالي است که خودروهايي که با مزدا خانم ها را سوار کرده بود اعتراف کرد زيرا ديد مردم اينگونه است که خانمي که سوار مزدا شده است مشکل دارد اين در حالي است که اين گونه نيست و اين خانم ها در شرايطي قرار گرفتند که ناچار به اعتماد به اين فرد شدند. وي ادامه داد: اين در حالي است که يکي از شاکيان اين پرونده که سوار مزدا شده بود در مقابل خواسته او مقاومت کرده بود، به گونه اي که شيشه خودرو شکسته شد و روز بعد هم بخاطر شکستگي شيشه خودرو گشت کلانتري به اين خودرو مظنون شد و تعقيب و گريز شکل گرفت.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار