آخرين حرف‌هاي قاتل «ستايش» در روزهاي قبل از اعدام:
کد خبر: ۶۵۵۱۴
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۶ - ۱۷:۲۰

مستأصل، بلاتکليف، با غمي که امکان بروز نداشت «چيزي يادم نمياد. ساقياي که بهم عرق داده بود حتماً قرص ريخته بود توش. من قبلاً هم مست کرده بودم ولي کدوم آدميه که با مستکردن، آدم بکشه؟» اينها را «اميرحسين» قاتل «ستايش قريشي»، يک هفته قبل از اعدام ميگفت؛ در تماس ده دقيقهاي از زندان. زماني که اميد داشت به بخشش و درخواست کمک ميکرد: «وقتي با داييم رفتيم و خودم رو معرفي کردم، مجبورم کردن که هر اتفاقي افتاده رو اعتراف کنم. شرايط سختي بود و من بخاطر عرقي که خورده بودم هيچي يادم نميومد. براي اينکه خلاص بشم، يه داستاني رو روايت کردم. من هنوزم يادم نمياد چيکار کردم.»

به گزارش خبرآنلاين، اين حرفها بايد ميماند تا زخمي را باز نکند؛ نه زخم خانوادهاي که ستايش اش را از دست داده نه زخم اميرحسيني که روايتش با درد است. اين حرفها در همان تماسهاي چند دقيقهاي با استرس تمامشدن تماس بايد ميماند تا خود اميرحسين روايتشان کند؛ اما حالا که نيست شايد اين حرفها بتواند خيلي چيزها را ترميم کند، که اگر ترميمي باشد، نه ستايشي قرباني ميشود نه اميرحسيني بالاي دار ميرود. ترميمي که راهحلش حذف و اعدام نباشد. «همه تفريح من گوشيم بود؛ چيز ديگهاي نداشتيم. يه رفيق هم داشتم که دور از چشم بابام باهاش بيرون ميرفتم؛ وگرنه دعوام ميکرد. اين ماجرا سر گوشيمم بود البته. دوست نداشت همش سرم تو گوشيم باشه؛ ولي خب چيکار ميکردم؟»

«چي دارم بگم جز اينکه اشتباه کردم؟ نفهميدم. اون موقع انقدر حالم بد بود و تو حال خودم نبودم که به يک چيزهايي اعتراف کردم که به ضررم شد. هرجا هم گفتم دروغ بود کسي باور نکرد. نميدونم چقدر درسته بگم يا نه ولي بهخدا من با هيچکس رابطه جنسي نداشتم. 16 سالم بيشتر نبود. نفهميدم.» اميرحسين نميتوانست درباره قبل از آن لحظهها حرفي بزند، نميتوانست پل بزند به گذشته و خاطرهبازي کند و تنها حرفش اين بود که اشتباه کردم و نفهميدم. دلش ميخواست جبران کند اما نشد. پنجشنبه صبح اعدامشد.

سرباز رجاييشهر ميگفت بالاخره نتوانستند اميرحسين را نجات دهند؟ نشد و اميرحسين اعدام شد، دومين قرباني آن اتفاق. حاصل شانتاژ و شوآف براي سوژههايي که آن را به نام خودمان بزنيم؛ که هرچقدر اشک بيشتري را درآورديم و نفرت بيشتري کاشتيم؛ ما برندهايم. که حقوق متهم را به عمد يادمان رفت تا بگوييم ما با خانواده ستايش همراهيم و نفرت کاشتيم براي دور و بريها. که روزهاي آخر خانواده ستايش بگويند ما به اعدام راضي نيستيم اما خيليها ما را تهديد کردهاند که اگر رضايت بدهيم فلان و بهمان ميکنيم.

با همه اينها اميرحسين حذف شد تا ديگر شاهد تجاوز و قتل نباشيم؛ بيخبر از آنکه مشکل فردي نيست و ريشه در جامعهاي دارد که خشونت زير پوستش نفس ميکشد.


برچسب ها: قاتل ، ستایش ، اعدام ، تجاوز ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار