تفاوت هاي 2 ستاره
کد خبر: ۶۶۷۵۸
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۱

همشهري آنلاين در تحليلي جالب توجه به مقايسه دو بازيکن ستاره در فوتبال اين روزهاي کشورمان پرداخته، به عقيده اين سايت اين دو سايت يکي در قامتي بازيکن بزرگ و ديگر در قامت انساني متعالي است:

دو ستاره خبرساز اين روزهاي فوتبال ايران، ما را ياد روزهايي مياندازند که فوتبال بر کاکل ستارههاي آبي و قرمز و اسمهايشان ميچرخيد. حسين حسيني و مهدي طارمي، در حالي بر صدر خبرهاي هفته پيش نشسته بودند که مدتها بود اينگونه درباره «فرد» در رسانههاي ورزشي سخني نبود؛ دستکم اينگونه کلاسيک، طوري که عملکرد نفر، چنين بر مجموعهاي تاثير بگذارد و فوتبال به عنوان ورزشي تيمي، چنين در سايه رفتار دو عضو خاص قرار داشته باشد. اين يادداشت، نگاهي است به اهميت «رفتار» به معناي عام آن و اينکه فوتبال چگونه ميتواند در تاثير متقابل با فرد، به پرورش فضيلتهاي انساني معطوف باشد.

دروازهبان استقلال را، حالا با رکوردي به ياد ميسپاريم که منحصر به خود اوست: 873دقيقه گل نخوردن. حسيني را اما بايد در روزهايي جستوجو کنيم که کمحرف و بيحاشيه در تمرين استقلال و ملوان و هر جا که بود، فارغ از اينکه نفر اول است يا دوم، چمن جلوي دروازه زمين تمرين را کچل ميکرد. کش دادن به عضلهها و رساندن نوک انگشت به توپي که دارد به گوشه دروازه ميرود، البته که فضيلتي اتلتيک است تا دستاوردي انساني، اما ميتوان جايي بين اين دو اشتراک يافت. جايي که تلاش در بعدي از رفتار، با تقويت ابعاد ديگر درميآميزد و در نهايت مجموعهاي را ميسازد که در فوتبال «بازيکن بزرگ» و در زندگي «انسان متعالي» ناميده ميشود.

مهدي طارمي راه ستارگي را البته زودتر از دروازهبان آبيها پيمود و زودتر از او از دروازههاي شهرت رد شد. با 55گلي که او در کمتر از 3 سال حضور در پرسپوليس به ثمر رسانده، شکي در توانايي فنياش باقي نميماند. يک مرور ذهني کوتاه، تصاويري باشکوه از مهاجمي را به يادمان ميآورد که با گامهاي بلند و کشيده، مدافعان حريف را جا ميگذارد و با سختکوشي و دقتي کمنظير، خودش را به بهترين جاي محوطه جريمه ميرساند تا توپ را به بهترين جاي ممکن بفرستد. پرسپوليسيها او را اما جور ديگري به ياد سپردهاند. با رفتارهاي اغراقآميز و با نماهاي گلدرشت؛ چه در داخل زمين، وقتي که پنالتي چيپ را مقابل النصر گل ميکند و خوشحالي بعد از گلش اداي سربريدن است و چه وقتي که همان پنالتي چيپ را در آزادي مقابل الريان دود ميکند و به آسمان ميفرستد. و چه در بيرون زمين، وقتي که نه در قرارداد با تيمهاي ترکيهاي و قطري نشاني از يک فوتباليست آگاه به شرايط خود و تيمش نشان ميدهد و نه در اظهارنظرهاي سياسي و اجتماعي حرفي ميزند که از دانش و آگاهي پيراموني نشاني داشته باشد.

نکتهاي که در اين مطلب پي آنيم، برآيند رفتارهايي است که ميتواند منجر به تعالي در حوزه عملکرد يک بازيکن فوتبال باشد. افلاطون در کتاب جمهوري، از چهار فضيلت مترتب بر نوع بشر ياد ميکند؛ حکمت، شجاعت، ميانهروي و عدالت. هر کدام از اين فضايل چهارگانه، اگر در زندگي ما را به سمت انسان متعالي بودن سوق ميدهند، در فوتبال هم حاضرند تا از ما يک بازيکن بزرگ بسازند. بزرگي در فوتبال -به عنوان امر انساني- نيازمند پرورش اين ابعاد است؛ فارغ از آنچه که شرايط براي ما رقم ميزنند. افلاطون شخصيت انسان را به سه بخش تقسيم ميکند. هر يک از اين بخشها با يک عملکرد خاص، قابل تعريف است؛ بخش عقلاني که عملکرد آن انديشيدن است، بخش روحاني که تجربه احساسات را بر عهده دارد، و بخش شهواني که عملکرد آن، تجربه نيازهاي جسماني از قبيل نوشيدن، غذا خوردن و رابطه جنسي است. وقتي هر کدام از بخشها عملکرد درخور خود را به خوبي انجام دهند، آنگاه انتظار ميرود هر بخش تعالي درخورِ خود را نيز داشته باشد. به علاوه، هرگاه تمام بخشها عملکرد خود را بهخوبي انجام دهند، شخص به تمامي متعالي است.

پس، راه ستاره شدن روشن است و اگرچه سخت، اما بازيکن فوتبال -به مثابه انسان- ميتواند با برقراري عدالت بين وجوه جسماني، روحاني و شهواني به بزرگي به عنوان بازيکن و به تعالي به عنوان انسان دست يابد. اگر از فوتبال بيستاره ميناليم، نيازمنديم حواسمان به پرورش و رشد و نمو اين بچهها باشد. اگر از مجتبي جباري به عنوان ستاره خاموششده ياد ميکنيم و از پيام صادقيان با حسرت نام ميبريم، چارهاي نداريم جز اينکه با چراغي در يکدست و شلاقي در دست ديگر، کنار راه اين جوانها بايستيم و رنج آموختن را به جان بخريم. چه، آدم تربيت کردن، سختتر از فوتباليست ساختن است. سختترين کار دنيا.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
خبر کوتاه
پربیننده ترین
ویدئو