نصف جهان: ديدار پاياني سپاهان در ورزشگاه نقش جهان ديداري بود که هواداران از خجالت هر فرد و تشکيلاتي که احساس مي کردند در نتايج فاجعه بار اين تيم مقصر است در آمدند. اين ديدار از دقيقه 80 به بعد به مثابه يک کارگاه آموزشي«فحش» شد و تا دقايق زيادي بعد از بازي نيز توهين ها ادامه داشت و شايد اگر پخش آهنگ هاي اعصاب خردکن در ورزشگاه بعد از بازي نبود، هواداران مي ماندند و به شعارهاي خود ادامه ميدادند.

در ديدار پاياني زردهاي اصفهاني در استاديومي که موسوم به گودال مرگ است ،سپاهاني ها با وجود حضور نزديک به 35 هزار تماشاگر در ورزشگاه نقش جهان نتوانستند استقلال را شکست دهند تا فصل سياه اين تيم با شکست خانگي به پايان برسد. زرد پوشان البته روز خوبي برابر استقلال داشتند و چند موقعيت خوب خلق کردند اما در نهايت اين استقلال بود که توانست با گل تيام برنده بازي باشد و در نهايت اين بازي با تک گل تيام به پايان رسيد تا استقلال در ليگ هفدهم، به رده سوم دست پيدا کند.

فصلي که با اميد زيادي براي جبران فصل بد شانزدهم آغاز شده بود پاياني فاجعه بار براي طلايي هاي اصفهان داشت. انگار نه انگار که اين تيم 5 قهرماني در ليگ برتر به دست آورده و به فينال رقابت هاي ليگ قهرمانان و جام باشگاه هاي جهان رفته است. نتايج سپاهان در اين فصل آنقدر بد و نااميدکننده بود که کمتر خاطره اي از آن تيم قدرتمند و مدعي باقي ماند.

سپاهاني که با عبدا... ويسي و کرانچار و ديگران در ليگ شانزدهم در رتبه پنجم بازي ها را به پايان رسانده بود در ليگ هفدهم در پايان فصل چهاردهم شد. اين يعني سپاهان بعد از دو تيمي که به ليگ دسته اول سقوط کردند سومين تيم ضعيف اين فصل از رقابت ها بوده است و جالب است که اين تيم از استقلال خوزستان، پديده ، سپيدرود گسترش فولاد در رتبه اي پايين تر قرار گرفت.

سپاهان فصل تلخش را مي توانست با يک برد خانگي مقابل چشم هوادارانش با خاطره اي خوب به پايان برساند اما نمايش ضعيف اين تيم برابر استقلال و در نهايت شکست در نقش جهان چيزي جز اعتراض و انتقاد تند سکوها به همراه نداشت. روي سکوهاي نقش جهان که پيشتر در نصف جهان نسبت به وقوع افتاقات گوناگون با عنوان «جمعه سياه» وعده داده بوديمن نام هاي متفاوتي فرياد زده شدند. برخي هواداران قلعه نويي برخي نويد کيا و برخي ديگر گزينه هاي خودشان را فرياد زدند و اين يعني سپاهان اگر مديريت نشود فصل آينده هم مي تواند صرف بحران هاي تازه تر شود.

مأموريت ابراهيم زاده حالا در اصفهان تمام شده به نظر مي رسد او مي توانست در اين هفته ها نقش منجي را در شهر زادگاهش و تيمي که با آن خاطرات خوشي داشت بازي کند اما نتايج سپاهان حتي مي تواند پاياني براي بازگشت کوتاه مدت ابراهيم زاده به ليگ برتر باشد.

کسب 9 امتياز از 9 بازي که روي نيمکت رهبري سپاهان نشست باعث شد تا بسياري انتخاب منصور ابراهيم زاده به عنوان سرمربي زردپوشان براي وارد کردن شوک به اين تيم بحران زاده را يک تصميم کاملاً اشتباه و بازگشت به عقب بدانند، کسي که با اين نتايج عملا در اذهان طرفداران اصفهاني به عنوان يک مربي ناکام نامش را ثبت کرد.

مربي بومي که در ذوب آهن رقيب سنتي سپاهان يکي از بهترين سال هاي مربيگري را پشت سر گذاشت و در همين تيم بود که از زير سايه سرمربي هاي معروف خارج شد تا طعم نفر اول بودن را بچشد و نشان دهد توانايي هاي زيادي دارد سال ها انتظار کشيد تا سپاهان به او اعتماد کند اما چه فايده که اين فرصت را در بدترين برهه زماني و با بدترين سپاهان تاريخ به نام خود ثبت کرد تا عملاً ديگر هيچ شانسي براي هدايت اين تيم در آينده نداشته باشد.

در روزهايي که ذوب آهن با امير قلعه نويي در جمع تيم هاي بالانشين موفق شد فصل را با نايب قهرماني به پايان برساند و اين شانس را داشته باشد در پلي آف آسيا طعم شيرين رسيدن به هشت تيم برتر آسيا را بچشد سپاهان با ابراهيم زاده ناکامي هاي فراواني را تجربه کرد که آخرين ناکامي شکست دوباره مقابل استقلال وينفرد شفر آن هم در نقش جهان بود تا پرونده ليگ با تلخي براي منصور بسته شود.

ابراهيم زاده خود بعد از اين شکست در کنفرانس مطبوعاتي با گله از طرفداراني که از همان ابتدا شعارهاي زيادي سر دادند و به تشويق مربي محبوب خود پرداختند گفت:« به پايان آمد اين دفتر؛ حکايت همچنان باقي است» تا با همين جمله بتوان از بسته شدن پرونده مربيگري کوتاه مدت اما پر از ناکامي او در بدترين سپاهان تاريخ ليگ برتر خبر داد. جايي که اين مربي بعد از جانشيني کرانچار از 9 بازي تنها 9 امتياز کسب و تيم را در رتبه چهاردهم جدول تحويل مربي بعدي بدهد.

پرافتخارترين تيم ايران در سه فصل اخير به اندازه کافي تاوان تصميمات اشتباهي که در اين سال ها اتخاذ شده را داده است. حضور از اوج در رتبه چهاردهم و قهرو نااميدي هواداران تاوان کمي نيست. تصميماتي که با هدف انقلاب و پوست اندازي در سپاهان آغاز و با قلع و قمع ستاره ها و بازيکنان قديمي همراه بود برخلاف آنچه دست اندرکاران اين پروژه فکر مي کردند نه تنها چهره سپاهان را نو نکرد و تغيير نداد بلکه حالا از يکي از قدرت هاي ايران تنها يک نام باقي گذاشته است. سپاهان با هدف انقلاب اساسي دست به نابودي تمامي آنچه در اين سال ها به دست آورده بود زد و حالا بازسازي اين تيم پروژه بزرگي است که مديريتي قوي مي خواهد.

آن چيزي که رسانه ها و دلسوزان اين تيم بر آن تأکيد دارند اينست که فصل تلخ سپاهان هرچه بود به پايان رسيد و موضوع مهم آينده اين تيم در ليگ هجدهم است. دوري يک ساله ديگر از رقابت هاي ليگ قهرمانان مي تواند تبديل به فرصتي براي بازسازي سپاهان باشد. در اين بين انتخاب ها به خصوص انتخاب کادرفني آينده اين تيم و برنامه ريزي هاي کلان باشگاه براي ساختن يک تيمي بزرگ مي تواند سرنوشت سپاهان را در فصل بعد مشخص کند. همه در انتظار بازگشت سپاهاني پرقدرت هستند اما اين نيز مشخص است که اين يک پروژه دشوار و خطرناک است و مي تواند آينده يکي از بهترين باشگاه هايي فوتبال ايران را تهديد کند.

آن طور که قبلا در گزارشي مفصل اشاره کرديم و در مطبوعات و سايت هاي خبري هم در چند روز اخير راجع به آن گمانه زن شده ، اينست سپاهاني که قلعه نويي را براي فصل آينده نشان کرده تا اين مربي دوباره طلايي پوشان را به روزهاي خوب برگرداند، فعلا منتظر بله احتمالي است.با توجه به اينکه ذوب آهن فاقد هوادار و سپاهان هواداران بي شماري دارد و اميرخان به تيم هاي پر طرفدار علاقه ويژه اي دارد اين موضوع مي تواند رنگ ژنرال را در اصفهان براي فصل هجدهم تغيير دهد، ضمن اينکه قلعه نويي به طور ميانگين در هر سه مصاحبه به تمجيد از سپاهان و گذشته و ساختارش مي پردازد و نشان داده که بدجور دلش با اين تيم است. مديران سپاهان اگر مي خواهند پروژه بازگشت به روزهاي اوج را کليد بزنند، استارت آن با عقد قرارداد با امير قلعه نويي خواهد بود. ژنرال فردي نيست که بي لياقت هاي سپاهان و کم کاري آنها که مدت ها باعث آزار و اعصاب خردي اصفهاني ها شده را تحمل کند و همان مردي خواهد بود که مي تواند نشان دهد بهترين فرشته نجات پرافتخارترين تيم ليگ برتر ايران است.