تحليلي از رويکرد امير قلعه نويي
کد خبر: ۱۱۲۸۷۹
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۲

خبر آنلاين: امير قلعهنويي عادت دارد آنهايي را که از علم روز ميگويند و اعتقاد به استفاده از دانش روز مربيگري براي پيشرفت فوتبالمان دارند را هيچ بپندارد. اگر در تاريخ به حرفهاي امير قلعهنويي سفر کنيم، از اين دست انتقادها زياد ميبينيم اما اين دليلي نيست که خودش هم به گفتههايش باور داشته باشد. سيامک قليچخاني، مدير رسانهاي سپاهان که خود از بچههاي موجنوي دهه 70 روزنامهنگاري ورزش «ايران» است بعد از برد سپاهان برابر استقلال در آزادي نوشتهاي بينظير داشت که امير قلعهنويي امروز و امير قلعهنويي روز آخرين ترک باشگاه استقلال را مقايسه کرده بود. از روزي که ژنرال شکست خورده آزادي را با سري پايين ترک کرد تا همين چند روز قبل که مثل يک ژنرال فاتح، لبخند پيروزي بر لب داشت و منتقدان سنتي اش را از لب تيغ گذراند؛ سيامک درست نوشته بود. دنيا سياه سياه و سفيد سفيد نيست. دنيا خاکسترياست. هيچ شکستي ابدي نيست و البته هيچ پيروزي!

درباره يک استعداد ذاتي؛ پرده اول

خاطره اول را عين چيزي تعريف ميکنم که از ناصر فرياد شيران شنيدهام: امير قلعهنويي بچه محل ما بود در نازي آباد. راستش ما شايد از نظر فکري به هم نزديک نباشيم و کلي از هم انتقاد کنيم اما امير يک فوتباليست خودساخته است. از همان بچگي با سختي و مشکل روبه رو بود. پدرش را در سنين کودکي از دست داده بود و اوضاع مالي هيچ کداممان هم راستش تعريفي نداشت. غير از اينکه کار ميکرديم، امير براي اينکه بتواند کمي بيشتر در بياورد گاهي با استعداد ذاتي فوتبالش هم پول در ميآورد. او کارهاي نمايشي با توپ ميکرد و پول در ميآورد. مثلاً يکي از کارهايش اين بود که توپ را کات دار و از فاصله دور مي انداخت در دروازهاي که اندازه اش يک پيت 17 کيلويي روغن بود. او با سختي به اينجايي که الان هست رسيده و براي همان مشکلات و نداريهاي کودکي است که اينقدر ولع بردن دارد و گاهي به هر قيمتي ميخواهد برنده باشد.

درباره يک استعداد ذاتي؛ پرده دوم

اين خاطره براي سالهاي پاياني فوتبال قلعهنويي است؛ براي بازي معروف استقلال و نوف باخور در آزادي که استقلال با يک برد شيرين 3 بر صفر از سد حريف چغر گذشت و بالا رفت. راوي خاطره يکي از محبوبترينهاي استقلال است که خودش همراه و شاهد زنده آن اتفاق بوده است.

«امير قدرت ويژهاي در اداره اطرافيانش داشت. حتي وسط بحران و دعوا. دقيقه هاي پاياني نيمه اول سر زدن يک ضربه کاشته با بهروز پرورشخواه بحثشان شد و همان وسط زمين داشتن هم را دنبال ميکردند. اين دلخوري به رختکن هم کشيد و کمي بالا گرفت. امير به بهروز گفت جاي دعوا تو جمع بيا کنار درياچه. امير يک بي ام دبليو مدل آن سالها داشت. اون دو تا و من که کم سن و سال بوديم رفتيم کنار درياچه. طوري با حرفهايش بهروز را کنترل و آرام کرد که نيمه دوم برگشتيم تو زمين گل ها را زديم و صعود کرديم.»

از امير قصههاي فوتبالي زيادي در همه روزهاي اوج و افت مربيگرياش وجود دارد که شايد شبيه بين دو نيمه يک بازي مهم دور يک ماشين چرخيدن و دعوا کردن و نشان دادن کار بيهوده يک همبازي براي گرفتنش، کم پيدا نميشود. بله او باهوش است. اينقدر باهوش که بداند چه زماني وقت تغيير است.

اين همه تغيير يک نماد سنت!

مهم نيست قلعهنويي امروز درباره علم روز چه ميگويد. سيامک قليچخاني عزيز اما از روز شکست بزرگ در آزادي نوشته است. روزي که او با آن همه ستاره با استقلال به ته خط رسيد و هو شد و دوباره حالا بعد از دو سه سال برگشته و در کورس قهرماني در ليگ است. چه اتفاقي در ساخت امير جديد رخ داده است؟ بياييد مرور کنيم. تقريباً امير همه کژيهايش را کوبيده و از نو ساخته است. حالا او براي کادرفني ديگر دنبال آن دستيارهاي سنتي و لشکر چند ده نفرهاش نيست. کار دست دو سه نفر است. تکسيراي پرتغالي و سعيد الهويي ليدرهاي فني هستند و خودش شده مدير تيم فني.

در برونداد اجتماعي هم که آنچه از امير ميبينيم دقيقاً چهره يک فعال اجتماعياست. متن ها و مصاحبههايي که درست بر مدار هشتگ هاي داغ جامعه طراحي شدهاند. مهم نيست که او چطور به علم روز و طرفدارانش که گاه چون ما افراط ميکنيم در اين دفاع از نظراتمان، ميتازد. مهم اين است که او براي بودن در چرخه فعالان فوتبالمان باورهاي سنتياش را شکسته و دارد از همه نمادهاي روز مربيگري استفاده ميکند. اين همه آن چيزي است که منتقدان قلعهنويي سنتي به دنبالش بوده اند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو