کد خبر: ۱۲۴۹۶۳
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۱

نصف جهان: توييت عجيب مازيار ناظمي، سخنگوي وزارت ورزش در مورد گزينه هاي جانشيني کارلوس کي روش، اين سئوال را ايجاد کرد سرمربي بعدي تيم ملي بايد چه ويژگي هايي داشته باشد؟

تنها چند ساعت بعد از حذف تيم ملي از جام ملت هاي آسيا و در حالي که هواداران ايراني هنوز در شوک شکست سنگين مقابل ژاپن بودند، توييت مازيار ناظمي شگفتي جديدي را رقم زد: «باشکوه تر طلوع مي کنيم! بزرگان مربيگري فوتبال جهان در صف مذاکره براي فوتبال ايران؛ زيدان، کلينزمن، مورينيو.»

در اينکه اين گزينه ها حتي پاي مذاکره با فدراسيون فوتبال/ وزارت ورزش هم نخواهند نشست، ترديدي نيست اما با توجه به اينکه اين توييت مي تواند نشان دهنده بخشي از ذهنيت تصميم گيران در مورد آينده نيمکت تيم ملي باشد، نمي توان به راحتي از کنار آن گذشت.

پروسه انتخاب مربي براي هيچ تيمي کار ساده اي نيست، به ويژه اگر قرار باشد مربي جديد جانشين کسي شود که براي مدتي طولاني آن نيمکت را در اختيار داشته، از محبوبيت ويژه اي بين بازيکنان برخوردار بوده و حتي حالا و بعد از شکست اخير هم بين گروهي از طرفداران مقبوليت بالايي دارد.

در چنين شرايطي، براي پيدا کردن جانشين براي کي روش، دو ويژگي در مربي جديد از بيشترين اهميت برخوردار است؛ فلسفه بازي و کاريزما.

تيم ملي با هدايت کي روش سال ها براساس دفاع- ضدحمله بازي کرده و هرچند در جام ملت ها تلاش کرد تا شکل جديدي از بازي را به نمايش بگذارد اما دوران حضور هشت ساله او بي ترديد با استحکام دفاعي و پيروزي هاي اقتصادي در يادها خواهد ماند؛ شيوه بازي اي که حتي براي خود او هم تغيير دادن آن چندان راحت نبود.

بسياري از بازيکنان فعلي تيم ملي در زمان کي روش اولين بازي هاي ملي شان را انجام دادند و تقريباً با شيوه بازي او تطبيق پيدا کرده اند و اگر قرار باشد مربي جديد با شيوه و استراتژي اي کاملاً متفاوت روي نيمکت تيم ملي بنشيند، شايد در کوتاه مدت دچار مشکل شود.

اما شايد حتي مهمتر از مسئله فني، کاراکتر مربي جديد است که بايد مورد توجه قرار بگيرد. کي روش علي رغم همه درگيري هايي که با اهالي فوتبال داشت، درون تيمش به عنوان يک رهبر واقعي پذيرفته شده بود؛ کسي که تک تک تصميماتش بدون کوچک ترين ترديدي مورد اطاعت قرار مي گرفت و البته محبتي که نثار بازيکنان مي کرد، آنها را به سربازاني جان بر کف تبديل کرده بود که حاضر به هر فداکاري اي براي او هستند.

اگر مربي جديد نتواند در کوتاه ترين زمان، رابطه مشابهي با بازيکنان ايجاد کند، کار دشواري براي موفقيت خواهد داشت. شايد از اين نظر بتوان پيدا کردن جانشين براي کي روش را با چالش باشگاه هايي مثل چلسي (در دوره اول) و اينتر بعد از جدايي ژوزه مورينيو مقايسه کرد؛ زماني که هنوز آقاي خاص براي بازيکنانش در کنفرانس هاي مطبوعاتي خط و نشان نمي کشيد.

تصوير معروف اشک ريختن مارکو ماتراتزي در آغوش مورينيو بعد از آخرين حضور سرمربي پرتغالي روي نيمکت اينتر نشانه محبوبيت او در بين بازيکنان نرآتزوري بود؛ چيزي که خيلي زود کار را براي رافا بنيتس اسپانيايي دشوار کرد. بنيتس علي رغم کارنامه قابل قبول، هيچگاه مربي کاريزماتيکي نبود و حضور او روي نيمکت اينتر بعد از مورينيو و بعداً در رئال به جاي کارلو آنچلوتي (يک مربي ديگر که رابطه پدرانه اي با بازيکنانش ايجاد مي کند) ناکامي هايي تمام عيار بود.

بنابراين شايد بد نباشد که دوستان تصميم گير، تنها به فکر «استخدام يک مربي بزرگ» نباشند و کمي به ويژگي هاي مختلف او هم فکر کنند؛ چه بسا اسم بزرگ به تنهايي براي رقم زدن روزهاي باشکوه تر کافي نيست.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو