نصف جهان: پايگاه اطلاع رساني «آي اسپورت» نوشت: امير قلعه‌نويي هيچوقت تا اين اندازه به بازگشت به نيمکت تيم ملي نزديک نشده بود. او با اينکه مدعي شده بود که گزينه اول و دوم و سومش سپاهان است اما به شدت به دنبال سرمربيگري تيم ملي بود که البته به خودي خود ايرادي ندارد. هر کس ديگري هم جاي او بود همين حس را داشت اما مشکل او، بازي با کلمات و بازي دادن هواداران سپاهان بود. در نهايت هم قسمت نشد که او براي دومين بار سرمربي تيم ملي شود. قلعه‌نويي بعد از انتخاب دراگان اسکوچيچ به عنوان سرمربي تيم ملي به او تبريک گفت و خواهان حمايت از او شد؛ دقيقاً همان کاري که در قبال کارلوس کي‌روش انجام داده بود! قلعه‌نويي در آخرين مصاحبه‌اش گفته: «بايد بگويم که چند وقتي بود که  با من تماس مي‌گرفتند و حتي توافقات نهايي هم صورت گرفته بود و حتي شرط هاي من هم پذيرفته شده بود.» اين يعني اينکه جناب قلعه‌نويي آماده جدايي از سپاهان و نشستن روي نيمکت تيم ملي بودند و هر شرطي هم گذاشته بودند پذيرفته شده بود اما پست اينستاگرامي آخر قلعه‌نويي با اين ادعاها کاملاً متناقض است. او در اين پست نوشته: «هيچگاه از جنگ فرار نکرده‌ام و از پذيرفتن چالش‌ها شانه خالي نکردم. پيشنهادي جدي و نهايي براي قبول مسئوليت تيم ملي کشورمان داشتم اما نتوانستم خودم را قانع کنم تا اين پيشنهاد را بپذيرم.» اين يعني خود قلعه‌نويي پيشنهاد فدراسيون را قبول نکرده و خب اين با حرف‌هاي تازه او جور در نمي‌آيد و طبيعتاً يکي از اين ادعاها مي‌تواند درست باشد که احتمالاً همان مصاحبه اول است. نکته بعدي در پست اينستاگرامي قلعه‌نويي اين بخش از حرف‌هاي اوست: «عذر مرا بپذيريد، چون قرار نبود سربازي براي وطن، حق‌الناسي را به گردن من بياندازد که در برابر مردم اصفهان شرمنده شوم. سرمربيگري تيم ملي بزرگ ترين افتخار است، اما بپذيريم که بايد به قرارداد حرفه‌اي و اخلاقي‌ام متعهد باشم.» او در حالي بر سر مردم اصفهان منت گذاشته که خودش کاملاً با فدراسيون به توافق نهايي رسيده بود و اگر مخالفت مديران سپاهان نبود او امروز حرفي از حق الناس نمي‌زد و بدون هيچ عذاب وجداني روي نيمکت تيم ملي مي‌نشست. به خدا ما هم پذيرفته بوديم که بايد به قرارداد حرفه‌اي متعهد بود، شما خودتان داشتيد مقاومت مي‌کرديد!