نصف جهان: هافبک سابق استقلال و سپاهان از روزهاي پر حرف و حديث گذشته مي‌گويد.

احمد جمشيديان، بازيکن سابق تيم‌هايي مثل استقلال و سپاهان از آن دست بازيکنان مستعدي بود که خيلي زود از فوتبال خداحافظي کرد و به عقيده خيلي‌ها به حقش در فوتبال ايران نرسيد. با او در مورد حال و هواي اين روزهايش و حواشي مربوط به گذشته گپ زديم.

 چند روز قبل سالگرد سومين قهرماني پياپي سپاهان در ليگ برتر بود و تو از بازيکناني بودي که در هر سه قهرماني حضور داشتي. از ليگ يازدهم و اتفاقات آن دوره برايمان بگو.

سال واقعاً سختي را پشت سر گذاشتيم و حقيقتش تصور قهرماني سوم براي خودمان هم سخت بود. نيم فصل را در حالي به پايان رسانديم که از نيمه دوم جدول خودمان را به رتبه دوم رسانديم ولي بازهم 9 امتياز از استقلال عقب بوديم ولي در نيم فصل دوم به صدر جدول رسيديم. در کنار اتفاقات خوبي که در سپاهان رخ داد و تغييرات مثبت تيم فکر مي‌کنم اتفاقات و حواشي استقلال هم به اين تيم ضربه زد و به قهرماني ما کمک کرد.

بيشتر در موردش توضيح بده.

سپاهان ابتداي فصل با تغيير کادرفني و مديرعامل روبرو شد و ساکت جايش را به رحيمي داد و مديران باشگاه هم به خاطر دوران خوب بوناچيچ و سابقه فينال آسيا سراغ او رفتند. چند بازيکن کليدي تيم جدا شدند و خلاصه تغييرات اساسي شکل گرفت و کارمان براي ادامه موفقيت سخت شده بود. بوناچيچ هم با بازيکنان به مشکل خورد و در نهايت کرانچار آمد و اوضاع بهتر شد تا در پايان به قهرماني رسيديم. از سوي ديگر استقلال درگير مسائل و حواشي داخلي شد. يک نمونه‌اش درگيري ميان جباري و کرار بود که منجر به جدايي کرار شد و يا جدايي فرهاد مجيدي ضربه بزرگي به اين تيم زد يا اتفاقات آن دربي 3-2 ايمون زايد و... همه اتفاقاتي بودند که به ما براي قهرماني کمک کردند.

در آن فصل در آسيا هم شرايط خوبي داشتيد ولي به قهرماني نرسيديد.

بله متاسفانه يک اشتباه در بازي دادن به رحمان احمدي باعث شد يک فرصت خوب براي فيناليست شدن را از دست بدهيم. شرايط خيلي خوبي بود و همان السدي که رفت و برگشت شکستش داده بوديم به فينال رفت و تيم کره‌اي به سختي آنها را شکست داد.

فصل بعدش هم فاصله زيادي تا قهرماني چهارم نداشتيد ولي اتفاقات عجيب و غريبي رقم خورد.

بله متاسفانه قسمت نبود و مي‌توانستيم پوکر کنيم. آن فصل در جام حذفي توانستيم در فينال پرسپوليس را شکست دهيم و قهرمان شويم ولي در ليگ دستمان به جام نرسيد.

آن فصل يک پنالتي مقابل استقلال از دست دادي و حواشي زيادي برايت به همراه داشت. خصوصاً اينکه فصل بعدش به استقلال رفتي و باعث شد اتهامات زيادي به تو وارد شود.

آن فصل حرف و حديث زياد بود و به خيلي از بازيکنان اين انگ‌ها را زدند. اگر يادتان باشد محسن ايران‌نژاد که گل به خودي زد يا فرشيد طالبي که دوبار مقابل استقلال اخراج شد يا احسان حاج صفي که مقابل داماش پنالتي داد. به جز محسن، من و فرشيد و احسان گزينه استقلال بوديم و صحبت از رفتنمان به استقلال بود. هواداران سپاهان هم روي تيمشان تعصب دارند و خصوصاً روي کساني که بخواهند به استقلال و پرسپوليس بروند حساسيت زيادي دارند که به آن فضا دامن زد ولي در نهايت فقط من به استقلال رفتم و اين مسائل بيشتر در موردم مطرح شد. من در آن مقطع بهترين پنالتي زن سپاهان بودم و اصلاً کرانچار من را به خاطر پنالتي زدن به زمين آورد. از دقايق اوليه نيمه دوم من در حال گرم کردن بودم و دقيقه 117 وارد زمين شدم. اگر بحث تباني بود حتماً خود کرانچار هم در آن دست داشت که من را به زمين فرستاد تا پنالتي بزنم وگرنه کسي از کجا مي‌دانست که قرار است به زمين بيايم براي پنالتي؟ ضمن اينکه من پنالتي ام را محکم به وسط دروازه زدم و توپ به نوک پاي رحمتي خورد و گل نشد و واقعاً بدشانسي بود. کسي براي پنالتي خراب کردن آنجا نمي‌زند. خيلي راحت مي‌توانستم توپ را بزنم بيرون. به هر حال خدا را شکر که پنالتي از دست رفته من ضرري به سپاهان نزد و صعود کرديم و بعدش قهرمان شديم.

اينکه مي‌گويند از چند ماه قبل مشخص بود فصل بعد به استقلال مي‌روي حقيقت دارد؟

نه اين هم يک دروغ ديگر است. آن فصل من با تراکتور به توافق رسيده بودم و در آستانه امضاي قرارداد بودم و حتي خبر تراکتوري شدنم در رسانه‌ها هم منتشر شد. روزي که مي‌خواستم به تبريز بروم  قلعه‌نويي به من زنگ زد و گفت با تراکتور تمام کردي گفتم هنوز نه. گفت اگر مي‌تواني يک روز صبر کن و با ما هم مذاکره کن که من زنگ زدم به تبريز و گفتم يک روز به من فرصت بدهيد. به دفتر باشگاه استقلال رفتم و قرارداد بستم. اصلاً تا قبل از آن هيچ صحبتي نبود.

استقلال مجتبي جباري را از دست داده بود و براي همين من قرار بود به جاي جباري به اين تيم بروم. آن فصل جباري هم به سپاهان رفت و به نوعي جابجا شديم. هرچند نه من در استقلال موفق بودم نه جباري در سپاهان و شايد بهتر بود هرکس در تيم خودش مي‌ماند.

تو از بازيکناني هستي که خيلي زود خداحافظي کردي. دليلش مصدوميتت بود؟

بله چند مصدوميت سخت به فاصله کم سراغم آمد و باعث شد مدت زيادي نتوانم بازي کنم يا در فرم مناسب خودم نباشم و همين موضوع هم ذهنيت بدي ايجاد کرد که مشکل کمر دارم و بازيکن 90 دقيقه نيستم. به خاطر همين پيشنهاداتي که به من مي‌شد مثل هميشه نبود و براي مني که در سپاهان و استقلال بودم سخت بود بخواهم هرجايي بازي کنم و خداحافظي کردم و الان هم در پاس همدان مربيگري مي‌کنم.