با توافق علي کريمي با باشگاه نفت تهران، شانزدهمين تيم ليگ برتري هم سرمربي‌اش را شناخت. در اين مدت که مديران باشگاه‌ها مشغول بررسي گزينه‌هاي مختلف براي سپردن هدايت تيمشان به آنها بودند، نام‌هاي زيادي مطرح شد. مربيان زيادي پاي ميز مذاکره رفتند و حتي برنامه دادند و دستيارانشان را هم معرفي کردند اما ليگ برتر فقط 16 تيم دارد که تقريباً نيمي از تيم‌ها با همان مربي فصل قبلشان ادامه مي‌دهند و بقيه هم خيلي زود به گزينه مورد نظرشان رسيدند. در اين بين اما مربيان معروف و شناخته‌شده‌اي هم بودند که بدون تيم ماندند. شايد بد نباشد نگاهي به اين مربيان و دلايل بيرون ماندنشان از گود بياندازيم.

حسين فرکي؛ سقوط باورنکردني

وقتي حسين فرکي در دو فصل متوالي با دو تيم مختلف يعني فولاد خوزستان و سپاهان اصفهان به مقام قهرماني در ليگ‌هاي سيزدهم و چهاردهم رسيد هيچکس فکر نمي‌کرد دو سال بعد او در بين تيم‌هاي ليگ برتري هيچ خواهاني نداشته باشد اما دو فصل نزول عجيب‌وغريب، کار خودش را کرد و حالا يکي از پرافتخارترين مربيان ليگ برتر، بدون تيم مانده است. نتايج نسبتاً ضعيف او با سپاهان در ليگ پانزدهم شايد کمي طبيعي به نظر مي‌رسيد. ماجراي درگيري او با محرم نويدکيا، فضاي تيم را متشنج کرده بود و در اين دعوا، فرکي حامي زيادي نداشت. در نهايت هم خيلي زود اصفهان را ترک کرد و تا پايان اين فصل به تيم ديگري نرفت اما در شروع ليگ شانزدهم مديران باشگاه سايپا با اين اميد که تيمشان در قواره يک مدعي ظاهر شود، سايپا را به او سپردند. نتايج نااميد‌کننده اما خيلي زود از راه رسيدند و از همان اوايل فصل، زمزمه‌هاي برکناري فرکي به گوش مي‌رسيد. باوجوداين، مديران سايپا، فرکي را تا پايان فصل نگه داشتند و او هم در روز آخر ليگ موفق شد سايپا را در ليگ برتر نگه دارد! اين اما موفقيتي براي فرکي محسوب نمي‌شد و براي همين هم بود که در فصل نقل‌وانتقالات، اسم او چندان شنيده نشد. فقط در روزهاي ابتدايي فصل نقل‌وانتقالات بود که از او به‌عنوان يکي از گزينه‌هاي هدايت تراکتورسازي نام برده شد. اما با عدم استقبال در افکار عمومي در تبريز نام او خيلي زود کنار رفت و يحيي گل‌محمدي سرمربي تراکتورسازي شد. درست است که کارنامه فرکي در دو سال اخير اصلاً قابل دفاع نبوده اما اينکه او به اين زودي از ذهن مديران باشگاه‌ها برود و جايي روي نيمکت 16 تيم ليگ برتري نداشته باشد هم چندان پذيرفتني نيست؛ البته او قطعاً پيشنهادهايي از ليگ دسته اول داشته و دارد اما آنها را رد کرده چون فکر مي‌کند رفتن به دسته‌يک براي او خيلي زود است! در روزهايي که محرم نويد کيا با مشکلات مختلف در سپاهان مواجه مي شد، خيلي ها مي نوشتند که آه فرکي بخاطر حاشيه هايي که ايجاد شده بود او را گرفته است، آيا بايد دليل وضعيت اين روزهاي سپاهان را هم آه نويد کيا و هواداران سپاهان دانست؟!

پرويز مظلومي؛ همچنان خارج از گود

پرويز مظلومي بعد از اينکه در ليگ پانزدهم با استقلال به مقامي بهتر از سومي نرسيد از اين تيم کنار گذاشته شد؛ البته در اين اتفاق، شکست سنگين 4 بر 2 در مقابل پرسپوليس هم مؤثر بود. با وجود اين، استقلال در آن سال آنقدر هم بد نبود که سرمربي‌اش در فصل بعدي بدون تيم بماند اما واقعيت اين است که مظلومي مدت‌هاست از فهرست مربيان مطرح ايران خارج شده است. حتي خيلي از طرفداران استقلال در ابتداي همان فصل هم از اينکه او مربي تيمشان شد، متعجب بودند. باوجوداين، مظلومي هميشه يکي از گزينه‌هاي نشستن روي نيمکت‌‌هاي لرزان است زيرا نشان داده مي‌تواند حداقل انتظارات را برآورده کند. شايد براي همين هم بود که در اواخر ليگ شانزدهم به مشهد رفت تا جاي رضا مهاجري را روي نيمکت پديده بگيرد. پديده در آن دوره نتايج خوبي نمي‌گرفت و پنج شکست متوالي را تجربه کرده بود. مظلومي با مديران پديده به توافق رسيد و عکس يادگاري هم انداخت اما پس از يک فعل و انفعال، قرارها به‌هم خورد و مهاجري سر جايش باقي ماند و آن پنج باخت متوالي را با پنج برد متوالي جبران کرد. اين وسط اما اتفاقي که افتاد، وجهه مظلومي را خراب کرد. نام سرمربي سابق استقلال در فصل نقل‌وانتقالات هم خيلي مطرح نشد اگرچه خودش در يکي دو نوبت مدعي شد که چند پيشنهاد از تيم‌هاي ليگ برتري دارد اما در نهايت براي دومين فصل متوالي، جايي روي نيمکت‌ تيم‌هاي ليگ برتر پيدا نکرد.

صمد مرفاوي؛ که گاهي هست و گاهي نيست

آنچه اغلب کارشناسان براي صباي قم در ليگ شانزدهم پيش‌بيني مي‌کردند اتفاق افتاد و صبا با هدايت عبدالصمد مرفاوي از ليگ برتر سقوط کرد. مرفاوي قبل از اينکه به صبا بيايد، يکسال بدون تيم مانده بود اما يکسال قبل‌‌تر از آن هم سرمربي پيکان بود که آن تيم را هم نتوانست در ليگ برتر نگه دارد. صباي فصل 96-95اما تيم پرماجرايي بود. مرفاوي از همان ابتداي فصل درگير مشکلاتي بود که گريبان تيمش را گرفته بود. از همان روزها مشخص بود که اين تيم آخر و عاقبت خوبي ندارد زيرا تيم مشکل بازيکن داشت و نکته مهمتر اينکه مرفاوي قبلاً هم نشان داده بود که توانايي نجات يک تيم بحران‌زده را ندارد. کما اينکه در همين فصل هم برخي مديران در باشگاه، متوجه اين موضوع شده بودند و مي‌خواستند با سپردن تيم به سهراب بختياري‌زاده جلوي سقوط صبا را بگيرند اما اين اتفاق نيافتاد و مرفاوي در صبا ماند و با وجود نتايج نسبتاً خوبي که در بازي‌هاي پايان فصل گرفت، نتوانست از سقوط تيمش جلوگيري کند.

2 عدد «ف.ک» و بقيه؛ گوش‌ به‌زنگ‌ها

به جز اين سه مربي، مربيان مطرح ديگري هم هستند که در شروع ليگ هفدهم آنها را روي نيمکت هيچ تيمي نخواهيم ديد. فرهاد کاظمي، ليگ شانزدهم را با سياه‌جامگان شروع کرد و با ماشين‌سازي به پايان برد. ماشين‌سازي سه هفته مانده به پايان ليگ، سقوطش قطعي شد و سياه‌جامگان با اکبر ميثاقيان در روز آخر از سقوط نجات پيدا کرد. فيروز کريمي هم که در نيم‌فصل به آبادان رفته بود، فصل را با رتبه دوازدهم به پايان برد. اين نتيجه باب طبع مديران صنعت نفت نبود و آنها تصميم گرفتند براي ليگ هفدهم هدايت تيمشان را به يک «ف. ک» ديگر يعني فراز کمالوند بدهند. نعيم سعداوي که به‌طور غير‌منتظره‌اي در ابتداي ليگ شانزدهم سرمربي فولاد شده بود تا پايان ليگ سر جايش باقي ماند اما از همان ابتدا هم معلوم بود که او گزينه مطلوب اهوازي‌ها نيست و به‌همين‌دليل خيلي آرام و بي‌سروصدا نيمکت فولاد را به سيروس پورموسوي واگذار کرد. نکته مهم درباره اين مربيان اما اين است که همه آنها اميدوارند در طول فصل جايگزين يکي از مربيان شاغل در ليگ برتر شوند. به‌هرحال تجربه نشان داده که در فوتبال ايران ثبات چنداني روي نيمکت‌ها وجود ندارد و هر لحظه ممکن است خبر برکناري يک مربي به گوش برسد. به‌همين‌دليل مربيان بيرون گود مانده، با علاقه و هيجان، نتايج ليگ برتر را دنبال مي‌کنند و خودشان را پيگير نشان مي‌دهند تا در اولين فرصت به ليگ برتر برگردند.