نصف جهان: شمارش معکوس براي مرگ قهرمان اصفهاني فوتبال بانوان ايران آغاز شده بود. اما باشگاه سپاهان در نقش فرشته نجات ظاهر شد و اين اجازه را نداد.

در روزهاي اخير ما و همکارانمان خيلي از مظلوميت فوتبال بانوان نوشتيم و دوست داشتيم هرطور شده از انحلال تيم فوتبال آينده سازان به عنوان قهرمان ايران جلوگيري شود. اما چه شد که در نهايت سپاهان به داد دختران اصفهاني رسيد. گزارشي بخوانيم از روزهاي گذشته تا پنج شنبه هفته قبل. پنج شنبه اي که قطعاً حالاحالاها در ذهن بازيکنان تيم فوتبال آينده سازان که حالا ديگر بايد با عنوان بازيکنان تيم فوتبال بانوان سپاهان آنها را مورد خطاب قرار داد، مي ماند و ماندگار شده است...

کمي به عقب برگرديم:

- مهدي تاج، رئيس فدراسيون فوتبال در روز قرعه‌کشي ليگ برتر بانوان در فصل گذشته مقابل حضار ايستاد و گفت: «مصوب شد که همه باشگاه‌هاي فوتبال يک تيم بانوان در فوتسال يا فوتبال بدهند و ما نيز به‌جاي 5درصدي که مي‌خواهيم از محل قرارداد بازيکنانشان بگيريم، 3 درصد دريافت مي‌کنيم و هر باشگاهي بايد سيصد چهارصد ميليون تومان را به بخش بانوان اختصاص دهد.» ما به شعار عادت داريم، شعارهايي که زندگي ما را بلعيده‌اند. آقاي تاج در روزي که قرار است به‌واسطه قرعه‌کشي ليگ برتر روي خط زنده صداوسيما برود، از تلاش‌هاي خود براي احياي فوتبال بانوان حرف مي‌زند، اما چه‌کسي نمي‌داند که فدراسيون فوتبال، ميان تمام فدراسيون‌هاي ورزشي، صاحب يکي از ضعيف‌ترين مديريت‌هاي بخش بانوان است؛ دخترانش گاهي ممنوع الخروج مي‌شوند، گاهي بي‌دليل محروم، حالا هم بايد به انحلال عادت کنند.

فدراسيون در قبال باشگاه نفت تهران، با تمام بدهي‌هايش که نه سر دارد و نه انتها، کوتاه مي‌آيد، کمک مي‌کند، مدارا مي‌کند، با کنفدراسيون فوتبال آسيا رايزني مي‌کند تا بخشي از بدهي‌هاي اين باشگاه را ناديده بگيرد، اما در قبال فوتبال بانوان بي‌تفاوت است. وقتي باشگاه استقلال رأي به انحلال تيم دخترانش مي‌دهد، نه‌تنها مهدي تاج که حتي کميته منفعل بانوان فدراسيون هم ساکت مي‌ماند. تيم ملوان را به‌خوبي به‌ياد داريم، تيمش يا قهرمان بود، يا نايب‌قهرمان ليگ فوتبال بانوان ايران. تيم را که منحل کردند، دخترانش گريان به خانه‌هاي خود رفتند ولي فدراسيون ايران سکوت کرد، سکوتي که در مورد باشگاه آرسن تهران شديدتر و غليظ‌تر و سنگين‌تر بود. حالا نوبت آينده‌سازان، تيم دختران قهرمان فصل قبل است که ديگر در ليگ برتر بانوان حضور نداشته باشند. شايد مي‌شد انتظار داشت که فدراسيون فوتبال ايران، در حد يک نمايش و تظاهر، براي نشان دادن خودشان، براي خالي نبودن عريضه و اينکه نشان دهند هستند، مي‌بينند، مي‌شنوند، مي‌فهمند، درک مي‌کنند، لمس مي‌کنند و آنها هم شايد درد مي‌کشند، واکنشي داشته باشند.

نشانه‌ها اما گوياي خفقاني است که بر فوتبال بانوان ايران افتاده است. اسپانسرها از تيم قهرمان کنار مي‌کشند، يعني باشگاه‌هاي خصوصي محکوم به انحلال هستند. فشار روي باشگاه‌هاي دولتي هم آرام آرام بيشتر خواهد شد. فدراسيون فوتبال ايران چگونه مقابل کنفدراسيون فوتبال آسيا، ادعاي استقلال بانوان و حتي حرفه‌اي بودن آنها را دارد وقتي حتي حاضر نيست قدمي براي اين تيم‌ها بردارد. مهدي تاج آخرين تلاش خود را روزي انجام داد که مقابل اصحاب رسانه ادعا کرد باشگاه‌ها بايد براي تيم‌هاي بانوان خود هزينه کنند. هيچ باشگاهي هزينه نکرد، چون مي‌دانستند آنچه فدراسيون در بوق کرده، چيزي جز يک نمايش نيست. «آينده‌سازان» فوتبال ايران به‌صورت رسمي منحل شد. فدراسيون آيا پاسخي براي کنفدراسيون که نه، براي دختران فوتبال ايران خواهد داشت؟

يک سکانس ديگر :

خوشحاليم که تيم هاي ملي فوتبال کشورمان در تمامي عرصه هاي جهاني حضور دارند، خوشحال تر هستيم که تيم ملي بزرگسالان - بزرگ ترين سنگر مديران کلان ورزش براي پناه گرفتن پشت آن - برنامه‌شان را يکي يکي اجرايي مي‌کند. از بازي هاي تدارکاتي گرفته تا جشن و کيک و سورپرايز براي سرمربي تيم ملي فوتبال، همه مو به مو اجرا مي شوند. بايد از اين فوتبال لذت برد که سرمربي متولد 65 در بستر خود پرورش مي دهد. سرمست بايد بود از آمدن يک مربي خارجي به تيم بزرگي مثل استقلال تا هواداران اين تيم اشک ها را پاک کنند و لبخند بزنند. اميد داريم که معجزه اي رخ دهد و پرسپوليس الهلال را هم از سر راهش بردارد و براي فوتبال باشگاهي افتخاري در آسيا کسب کند. اين همه موفقيت را بايد مديون برنامه ريزي مديران فوتبال بود که شب و روز تمام هم و غم خود را صرف اين رشته کرده‌اند. اما اي کاش يک لحظه جهان مي ايستاد و زمان متوقف مي‌شد و کمي بيشتر سرمان را درون فوتبال فرو مي‌برديم و مي‌ديديم تمام اين رشته را به نام مردان قبضه کرده‌ايم.

اي کاش عميق‌تر به درونمايه فوتبال نگاه مي‌کرديم و مي‌ديديم تيم هاي فوتبال باشگاهي زنان يکي پس از ديگر منحل مي شوند، اي کاش به همان اندازه که دلسوز ستاره هاي گاهي بي مسئوليت استقلال و پرسپوليس هستيم و دغدغه مان حاشيه هايي است که مي سازند، دلنگران سرنوشت ستاره هاي فوتبال زنان هم بوديم. اي کاش از بودجه چندين ميلياردي که رئيس فدراسيون آن را بدون کوچک ترين «اخم و تَخمي» تهيه مي کند تا سرمربي تيم ملي فوتبال خواسته هايش را عملي کند، «آب باريکه» اي از آن بدون بهانه و اعتراض نصيب فوتبال زنان مي شد. اي کاش زماني که رنکينگ فيفا اعلام مي شود و از صعود يک پله اي به عرش مي‌رسيم که «شق القمر» کرده ايم به رنکينگ فوتبال زنان هم نگاهي بياندازيم و ببينيم که زنان فوتباليست جزئي از اين ليست نيستند. در کنار همه رنجي که براي فوتبال مردان مي‌کشيم، حرصي که مي خوريم، نگران و مضطرب مي شويم که آيا همه چيز خوب و مرتب است، براي فوتبال زنان هم تا همين اندازه مضطرب مي شويم؟ اين نگاه «پدر سالارانه سنتي» که فرزند ذکور را بر دختر ترجيح مي دهد ريشه هاي عميقي در فوتبال اين کشور دارد. جايگاه زنان در اين فوتبال کجاست؟ چه نقشي براي آنها تعريف کرده ايم؟ اصلاً آنها را در برنامه ريزي هاي جزء و کلان ديده‌ايم؟

به هيچ چيز فوتبال زنان نمي توانيم دلخوش باشيم. دلخوشي اي باقي نمانده است. ستاره هايي که خاموش مي شوند تا «پدر سالار فوتبال» بتواند پسرهاي ستاره اش را در تمام رده هاي ملي و باشگاهي بيشتر پر و بال دهد. ستاره هاي ديگري در فوتبال زنان خاموش شدند تا چراغ اين شهر مردانه روشن تر شود...

... منحل شد؛ يا بهتره بگوييم منحلش کردند چون هيچ دست ياري اي به سويش دراز نشد. به راحتي هرچه تمام تر تيم قهرمان ليگ برتر فوتبال زنان منحل شد.دختران تيم آينده سازان ميهن نجف آباد با اشک و دلي شکسته و روحي خسته از بي مهري مسئولان که ليگ برتر فوتبال زنان را جُک فرض مي کنند ، محل دفتر مديرعامل تيم را ترک کردند.

غم انگيز است... فرصتي باقي نمانده؛ اميدهاي کمرنگي باقي است اما اگر به اين بي عدالتي باور داريد صداي اين دختران قهرمان باشيد. واقعاً حقشان اين تبعيض و بي عدالتي نيست.

شمارش معکوس براي فاجعه مرگ قهرمان:

فوتبال زنان به اندازه فوتبال مردان جذاب نيست و اين بهترين استدلال، هم در برابر آنهايي است که مي‌گويند چرا زنان به تماشاي فوتبال زنان نمي‌روند و هم براي آنها که مي‌گويند چرا از فوتبال زنان به اندازه فوتبال مردان حمايت نمي‌شود. نمي‌شود فوتبال مردان را که خودش پول توليد مي‌کند، باشگاه‌هايي دارد با بيننده‌هاي ميليوني، ورزشگاه‌هايش تماشاگر دارد را با فوتبال زنان مقايسه کرد. البته که بخشي از اين مهجور ماندن‌هاي فوتبال زنان به رسانه‌ها و خواست مديران برمي‌گردد اما توجه مديران و رسانه‌ها اغلب معلول خواست و تمايل مردم و هواداران و مخاطبان است. فرهنگسازي؟ اين بحثي جداگانه است و اينکه همه رسانه‌ها رسالت فرهنگسازي دارند يا نه را مي‌توان به بحث گذاشت.

آينده‌سازان، قهرمان سال گذشته ليگ زنان در آستانه انحلال است(بود). مدير اين تيم به دليل مشکلات مالي نمي‌تواند آينده‌سازان را حفظ کند. تلاش‌هايي که خيلي دير و از دو سه روز پيش براي نگهداشتن اين تيم شده ستايش‌برانگيز است. آنهايي که دست به کار شده‌اند که زنان قهرمان فوتبال در تيم‌شان بمانند و آن را حداقل براي يکسال ديگر حفظ کنند. هرچقدر اين تلاش‌ها قابل درک و قابل ستايش است آه و ناله‌هايي از اين دست که چرا به فوتبال زنان توجه نمي‌شود و چرا بودجه‌ در اختيار زنان قرار نمي‌گيرد پذيرفتني نيست.

فدراسيون فوتبال به کدام باشگاه ليگ برتري مردان کمک مالي مي‌کند که کمک نکردنش به فوتبال زنان مايه شرم‌ساري و دليل زاري باشد؟ کدام باشگاه مردان حق دارد به دليل نرسيدن کمک مالي از فدراسيون يا هر جاي ديگري طلبکار باشد؟ اگر سپاهان و ذوب آهن پول دارند حتماً بايد بخشي از آن را در اختيار يک تيم هم‌استاني‌شان قرار بدهند؟ وقتي تيمي منحل مي‌شود دليل آن را بايد در رعايت نشدن اصول تيمداري جستجو کرد. در آنکه به جاي پيدا کردن اسپانسر براي تيمي که هزينه‌هايش چندان هم زياد نيست روي کمک‌هاي اين و آن حساب کرده‌اند و حالا که کمک‌ها نرسيده بازيکنان را با اشک و آه به خانه فرستاده‌اند.

فوتبال زنان و مردان از هر نظر متفاوت است و هر تفاوتي تبعيض نيست. به جاي آنکه همه چيز را با عينک زنانه و مردانه ببينيم قواعد بازي را رعايت کنيم و هر چيزي را به تبعيض متصل نکنيم. اگر فوتبال زنان مي‌خواهد باقي بماند و رشد کند بايد تکيه‌اش را از کمک‌هاي مالي کم کند و به سمت جذب هوادار تماشاگر و حاميان مالي باشد. حتي اگر آينده‌سازان با کمک‌هاي مالي باقي بماند، که بايد تلاش کنيم حداقل اين بار اين اتفاق بيافتد، اين راهکار نمي‌تواند براي سال‌هاي بعد هم ادامه داشته باشد. کمک دولت به رشد ورزش زنان نبايد به کمک‌هاي بلاعوض به تيم‌هاي باشگاهي تعبير شود. ..

خبر اميد مخابره شد:

همه اينها بيم و اميدهايي بود که در روزهاي احتمال انحلال تيم بانوان آينده سازان مطرح شد. اما به ناگهان اين خبر بر روي خروجي سايت رسمي سپاهان و ساير رسانه هاي طلايي قرار گرفت تا همه اصفهاني ها خوشحال شوند و البته برخي ها نيز از شوق گريه کنند. خبر اين بود:

«تيم فوتبال بانوان آينده سازان تحت پوشش باشگاه فولاد مبارکه سپاهان قرار گرفت.»

به گزارش پايگاه خبري سپاهان، با نظر مثبت و مساعدت سبحاني، مديرعامل کارخانه فولاد مبارکه اصفهان و پيگيري ها و هماهنگي هاي هيئت مديره و مديرعامل باشگاه، تيم فوتبال بانوان آينده سازان قهرمان ليگ فوتبال ايران که در آستانه انحلال قرار گرفته بود، تحت پوشش سپاهان قرار گرفت و از ليگ امسال با نام فولاد مبارکه سپاهان در رقابت هاي قهرماني بانوان ايران شرکت مي کند.

محسن طاهري در گفتگويي ضمن تأييد اين خبر اعلام کرد که با اين اتفاق سپاهان حضور پر قدرتي در ليگ فوتبال بانوان خواهد داشت.

وي ادامه داد: اين مساعدت مديرعامل کارخانه فولاد مبارکه اصفهان باعث شد که از يک رخداد تلخ در فوتبال اصفهان جلوگيري شود و فوتبال اصفهان در حوزه بانوان همچنان به سرزندگي خود ادامه دهد.

آي لاو يو سپاهان!

اين خبر شايد يکي از بهترين اخباري بود که در ماه هاي اخير از سرويس رسانه اي باشگاه سپاهان مخابره شد. خبري خوشحال کننده براي فوتبال اصفهان.

پيگيري هاي خبرنگار نصف جهان از آن حکايت دارد که مديران باشگاه سپاهان در ابتدا راضي به تيمداري در اين عرصه نبودند. چرا که اعتقاد داشتند که خيلي نمي توانند نسبت به وعده هاي فدراسيون در مورد آپشن هاي تشويقي براي باشگاه ها در صورت تيمداري در فوتبال بانوان خوشبين باشند و فدراسيون پيش تر در بحث فوتسال بانوان بدعهدي هاي خود را به نمايش گذاشته است، ضمن اينکه تيمداري در فوتبال بانوان هزينه هاي بالايي را مي طلبيد و اين هزينه در رديف امسال بودجه اين باشگاه پيش بيني نشده بود. زمان به سرعت در حال گذر بود و آخرين اخطارهاي فدراسيون به باشگاه آينده سازان مبني بر اينکه هر چه زودتر تکليف خود را روشن کند، داده شده بود.

موج درخواست ها و استمداد از باشگاه سپاهان که در اين برهه حساس به داد دختران اصفهاني برسد به اوج رسيده بود و بالاخره کمپين ياري از سپاهان به نتيجه رسيد. در کنار اين درخواست ها بازيکنان آينده سازان در پيام هايي به سپاهاني ها گفتند که در صورت تيمداري اين باشگاه در فوتبال بانوان آنها حاضرند با نصف قرارداد سال گذشته به جمع زردپوشان بيايند تا دغدغه هاي مالي باشگاه اصفهاني در اين حوزه تا حدودي کمتر شود. مديرعامل سپاهان و هيئت مديره اين باشگاه موضوع را با بهرام سبحاني رئيس کارخانه فولاد مبارکه مطرح کردند و از او خواستند که نقش مهم خود را در اين زمان باز هم ايفا کند. سبحاني در نهايت موافقت کرد تا باشگاه سپاهان خيالش از بابت هزينه هاي اين تيم راحت شود ودر يکي از خوشحال کننده ترين خبرهاي خود 20 مهرماه تيمداري در فوتبال بانوان و جلوگيري از انحلال قهرمان ايران را رسماً اعلام کند.