دوران طلايي اصفهان با سپاهان را فراموش نکن
کد خبر: ۵۴۵۶۲
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۵

نصف جهان: نتايج نامطلوب قلعه نويي با ذوب آهن به ويژه شکست سنگين در مقابل پارس جنوبي بار ديگر باعث شد تا موتور منتقدان امير روشن شود و وي را مورد آماج حملات قرار دهند.

نويسندگان و ورزشي نويسان رسانه هاي پرسپوليسي که هيچگاه رابطه خوبي با قلعه نويي نداشتند به علاوه استقلالي نويسان که در ساير جناح هاي ضد ژنرال باشگاه استقلال تعريف مي شوند اين روزها و به ويژه در روز گذشته او را مورد آماج حملات قرار دادند. البته برخي نقدها به او نيز شکل و شمايلي منصفانه داشت و مي تواند هشدارهاي قابل توجهي به او تلقي شود. بخشي از يکي از اين گزارش ها را که مي تواند با واقعيت هاي موجود منطبق باشد را با هم مي خوانيم:

«...مرز جواني و پيري، پذيرفتن حقيقت و يا جستجوي راهي براي تغيير دادن آن است. جوانترها عموماً با حقيقت کنار نميآيند و در تلاش براي عوضکردنش هستند اما پيرمردها، ديگر دليل چنداني براي دست به يقهشدن با واقعيتها ندارند. مشکلات عميق ذوبآهن، حقيقت دارند اما سرمربي اين تيم در چند فصل گذشته به زندگي مسالمتآميز در کنار بحران عادت کرده است. امير قلعهنويي و تيمش در هفته اخير در نبرد خانگي با پارس جنوبي جم تحقير شدند. آنها مدتها رايزني کرده بودند تا اجازه ميزباني در نقش جهان را به دست بياورند اما اين ميزباني، چيزي به جز يک شکست تلخ برايشان به يادگار نگذاشت. در همه لحظات نفريني اين شکست سنگين، امير کنار زمين ايستاده بود و جريان مسابقه را تعقيب ميکرد. در چهره او، نه تکاپويي براي فرار از وضعيت قرمز ديده ميشد و نه تنفري از شکست. او همان مردي بود که يک روز از روي نيمکت، نفس بازيکنان تيمش را ميگرفت. شاگردان او حق داشتند در زمين جانشان را از دست بدهند اما حق نداشتند مستطيل سبز را با شکست ترک کنند. کافي بود بازيکن ژنرال باشي و شکست بخوري تا داخل رختکن با تندترين کلمهها و خشمگينانهترين فريادها روبه رو شوي. گذر زمان اما، رمق را از قلعهنويي گرفته است. او شکست ميخورد و نگاه ميکند. تحقير ميشود و نگاه ميکند و انگار خودش زودتر از همه، تصوير پرشکوه گذشته را از ياد برده است.

امير را با اشتياق ديوانهوار براي نتيجهگرفتن به ياد ميآوريم. با اکتها و جملههاي جنجالي. با پيروزيهايي که پشت هر کدامشان، هزار تيتر درشت نهفته بود. با آن شمايل قهرمانگونه براي آبيهاي استقلال و زردهاي سپاهان و خلق و خوي ضدقهرمانانه براي رقبا. حالا اما کدام رسانه از ژنرال تيتر يک ميسازد؟ کدام حرف و حديثها در اطراف او ساخته ميشوند؟ کدام شايعهها در کنارش به پرواز درميآيند؟ ديگر حتي در انتخاب تيم او نيز اثري از جاهطلبي نيست. او هدايت ذوبآهن را بر عهده دارد. تيمي که نه قرار است قهرمان ليگ برتر باشد و نه فاصله گرفتنش با انتهاي جدول معجزهآسا تلقي خواهد شد. يک تيم متوسط براي مردي که متوسطترين دوران مربيگرياش را پشت سر ميگذارد. مردي که انگار افکارش از درون، چروک خورده است. که زودتر از آنچه تصور ميشد، به بازنشستگي نزديک شده و با اين روند از فوتبال طرد خواهد شد. امير، ديگر قلعهنويي نيست. تمايلي به دعوا کردن ندارد. نميخواهد دنيا را عوض کند. حتي همين جملات نيمبند عليه برنامههاي تلويزيوني در کنفرانسهاي خبري، کماثرتر از آن هستند که جنجال به راه بياندازند. ژنرال، سالها يکي از بازيگران اصلي فوتبال ايران بوده و حالا در گوشهاي نمناک، به بازي در يکي از نقشهاي فرعي ادامه ميدهد. نقشي که ممکن است هر لحظه از داستان حذف شود و حذف شدنش، لطمهاي به جذابيت ماجرا وارد نخواهد کرد...»

يکي ديگر از همکارانمان هم در مورد وضعيت اين روزهاي ذوب آهن و سرمربي نامدارش ديدگاه هاي جالب توجهي را به ما ارسال کرده:کسب پنج عنوان قهرماني، امير قلعهنويي را به عنوان پرافتخارترين مربي ليگ برتر معرفي ميکند. رکوردي که شايد حالا حالاها دست هيچ مربي به آن نرسد. اما چه شده که همين مربي در شش فصل گذشته دستش به جام نرسيده است. قلعهنويي اين فصل به ذوبآهن رفت تا در کارنامهاش غير از حضور در سپاهان، سرمربيگري ديگر تيم اصفهاني هم ديده شود. اگرچه هنوز قضاوت درباره عملکرد او زود است اما تا حدودي قابل پيشبيني بود که اين ذوبآهن با سپاهاني که دو فصل متوالي با قلعهنويي قهرمان شد فاصله زيادي داشته باشد. به هر حال به واسطه همين کارنامه موفقي که از خود به جا گذاشته انتظاراتي را هم به وجود آورده که روي نيمکت هر تيمي بنشيند بايد جزو مدعيان باشد.

از تيمي که در فصل شانزدهم با يحيي گلمحمدي شروع کرد و با مجتبي حسيني هم ليگ را به پايان رساند بازيکنان زيادي جدا نشدند و در واقع اسکلت اصلي تيم حفظ شد. حجت حقوردي، «جري بنگستون» و مهرداد قنبري مطرحترين جدا شدههاي اين تيم بودند اما در عوض بازيکناني مثل حميد بوحمدان، اسماعيل شريفات، ايمان موسوي، «جورج ولسياني» و «کيروش سوارز» به اين تيم اضافه شدند. شايد امير قلعهنويي نياز به دو پيروزي متوالي دارد تا تيمش را به شرايط مطلوب برساند.

امير قعلهنويي بعد از شکست سنگين خانگي مقابل پارس جنوبي جم که البته خودش را مقصر باخت معرفي کرد با اشاره به مصدوميت طولاني مدت قاسم حداديفر مدعي شد که غيبت او خيلي به تيمش ضربه زده است اما نکته اينجاست که حداديفر فصل قبل هم به دليل همين مصدوميت از هفته بيست و دوم به زمين آمد و از 9 بازي باقيمانده، پنج مسابقه را نيمکتنشين بود و در چهار بازي بعدي هم مجموع دقايق حضورش در زمين به 80 دقيقه رسيد.

اما حداديفر اين فصل در بازي اول 18 دقيقه در زمين بود و پس از آن مصدوم شد. بدون شک غيبت بازيکن تأثيرگذاري مثل حداديفر انکارناپذير است. شايد اگر قلعهنويي به مصدوميت مهدي رجبزاده اشاره ميکرد تا حدودي قابل قبول بود چون رجبزاده فقط در يک بازي فصل گذشته حضور نداشت.

از آخرين قهرماني امير قلعهنويي در ليگ برتر چهار فصل ميگذرد. ليگ دوازدهم بود که استقلال با هدايت او و کسب 67 امتياز قهرمان ليگ شد اما بهترين شروع اين مربي طي 9 فصل اخير، در ليگ شانزدهم بود که از ده بازي بدون باخت 20 امتياز به دست آورد و در پايان فصل هم با 56 امتياز جايگاه سوم را به تيمش (تراکتورسازي) اختصاص داد. البته او در ليگ پانزدهم از هفته چهاردهم به جاي «توني اوليويرا» به تراکتورسازي رفت و تا پايان هفته بيست و سوم فقط 13 امتياز کسب کرد. در حال حاضر هم نميتوان پيش داوري کرد چون بازيهاي زيادي باقي مانده است و امتيازهاي بسياري.

اما طبق آمار موجود، ليگ هفدهم که ده هفته آن را پشت سر گذاشتيم ضعيفترين شروع امير قلعهنويي بوده است. کسب دو پيروزي و در نهايت 12 امتياز (همانطور که در جدول مشخص است) بيانگر ضعيفترين عملکرد اين مربي است. قابل توجه اينکه تيم تحت هدايت او بيشترين گل را هم طي 9 فصل حضورش در تيمهاي ديگر دريافت کرده است.

به گزارش نصف جهان، اميرخان بايد عينک بدبيني نسبت به همه نقدهايي که در مورد او منتشر مي شود را را از چشم بردارد و برخي از اين انتقادات را بخواند و براي اصلاح آن تلاش کند. منتقدان منصف در مدل متني که در ابتداي اين گزارش منتشر کرديم بيراهه نمي گويند. همه مشکلات درون باشگاهي ذوب آهن درست و صحيح و مورد تأييد ما هستند و هيئت مديره اين باشگاه که براي حضور اميرخان در اصفهان اصرار داشت بايد براي حمايت کامل همه مجموعه ذوب آهن از قلعه نويي تلاش کند اما ژنرال هم بايد تغييراتي در خود به وجود بياورد و همان مرد جاه طلب سال هاي نه چندان دور شود. از او مي خواهيم که دوباره همان مرد با انگيزه و دست نيافتني شود که در قامت سرمربي به سپاهان آمد و دو سال خاطره انگيز را در اصفهان گذراند.

پيشنهاد نصف جهان به سرمربي ذوب آهن در اين باره يک جمله است: امير خان به خاطراتت بازگرد!


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو