گفتگوي نصف جهان با آتيلا و آتوسا حجازي
کد خبر: ۸۹۴۰۸
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۷ - ۱۶:۵۰

نصف جهان: يک بار ديگر و در ايامي که شايد همه نگاه ها متوجه رقابت هاي جام جهاني است پيش خودمان گفتيم که منهاي جام جهاني گفتگو با دو چهره جذاب داشته باشيم و چه دو تايي بهتر از دو يادگار ناصر حجازي، گلر افسانه اي فوتبال ايران!

آتيلا و آتوسا حجازي که اين روزها نام و چهره شان ياد و خاطره اسطوره فراموش ناشدني فوتبال ايران و آسيا را زنده مي کند سوژه اين گفتگوي ما هستند.

البته گروه ورزشي نصف جهان يکسال پيش به سراغ آتيلا رفته بود و اين دومين گفتگوي ما با پسر خوشتيپ ناصر خان محسوب مي شود. اما با آتوسا براي اولين بار است که هم صحبت شده ايم.

از آتيلا آغاز مي کنيم. پسر آقاي اسطوره که خود نيز سابقه حضور در تيم ذوب آهن اصفهان به عنوان بازيکن را در کارنامه دارد و البته پدر نامدارش نيز هدايت هر دو تيم سپاهان و ذوب آهن را در مقطعي بر عهده داشته است. آتيلا حجازي اين روزها در ترکيه زندگي مي کند و برخي اوقات هم به ايران سفر مي کند.

شهر مورد علاقه بابا

خُب من فکر مي کنم در گفتگوي قبلي هم به شما عرض کردم و مفصل در اين باره گفتم که قدر شهرتان را بدانيد. اين را بگويم که اصفهان يکي از شهرهاي موردعلاقه ناصر خان بوده و هميشه وقتي بحث شهر شما مي شد خيلي از قشنگي هاي اصفهان مي گفتند. زماني که پدرم مربي سپاهان و ذوب آهن بود در خانه اي در کنار زاينده رود بود مستقر بود و من به همراه مادرم مرتب به اصفهان سفر مي کرديم، بسيار خوشحال بوديم که در شهر زيباي اصفهان هستيم. خانه پدر در کنار رودخانه زيبايتان را هيچگاه از ياد نمي برم. اما حيف که اين دوران بسيار کوتاه بود. واقعاً شهر زيبايي داريد که همه ايران به اين شهر افتخار مي کنند. اصفهان شهري است که وقتي نام آن به ميان مي آيد مکان ها و زيبايي هاي متعددي از اين شهر در ذهن هر کسي تداعي مي شود. شما ببينيد در مورد شهرهاي ديگر وقتي نام آن شهرها را مي شنويم شايد اگر عقبه تاريخي و گردشگري داشته باشد صرفاً يکي دو مکان تاريخي از آن شهر براي مان يادآوري شود. اما اين موضوع در مورد اصفهان صدق نمي کند و اين شهر بسياري از زيبايي ها را در خود جاي داده است.

من در بحث مکان هاي قشنگ شهرتان، به شخصه خيابان چهارباغ و ميدان امام(ره) را بسيار دوست دارم، زيرا ديدن جاذبه هاي بسيار زياد و تاريخي ميدان امام(ره) از جمله مساجد و کالسکه هايي که در آن قرار دارند بسيار ديدني است و خيابان چهارباغ نيز صفاي بسيار دارد و من هر موقع به اصفهان سفر مي کنم حتماً از اين دو منطقه ديدن مي کنم.

مردمان نصف جهان

من در سال هاي قبل هر موقع به اصفهان آمده ام، مردم اين شهر بسيار به من لطف داشتند و نشان مي دهند که همواره به ياد پدرم هستند و پدرم را مورد لطف و عنايت قرار مي دهند. بي نهايت از آنها ممنون هستم و اميدوارم که لايق اين همه لطف و محبت مردم باشيم. ياد ناصر خان، صحبت در مورد استقلال و البته سپاهان و ذوب آهن بحث هايي بوده که وقت هايي که به اصفهان آمده ام بين ما و همشهريانتان که افتخار ديدار با آنها را داشته ام مطرح شده است.کلاً اصفهان و اصفهاني ها دوست داشتني هستند.

خوش تيپي

نظر لطف شماست که هر بار مرا مي بينيد اين محبت را به من داريد. بابا هميشه روي نظم و مرتب بودن تأکيد داشتند و ما هم سعي مي کنيم که در پوشش خودمان اين نکات را رعايت کنيم.

غذاي اصفهاني

دقيقاً يادم هست که دفعه قبل هم اين سئوال را از من پرسيديد و من همچنان جوابم همان پاسخ هاي قبلي است مگر مي شود بريان خوشمزه اصفهان را نخورده باشيم. من کلاً آدم خوش خوراکي هستم و به خيلي از غذاها علاقه دارم. غذاهاي اصفهاني هم که ديگر جاي خود دارد.

حضور در ذوب آهن

دوراني بود که خيلي من بدشانس بودم. در سال 1379 به عضويت تيم ذوب آهن درآمدم و سرمربي تيم در آن زمان آقاي عاطف به همراه آقاي ابراهيم زاده بودند، اما متأسفانه در جلسه تمريني در هفته سوم مچ پايم شکست و کلاً آن فصل را از دست دادم و بسيار بدشانسي آوردم.

ليگ امسال و تيم هاي اصفهاني

به هر حال ما خانوادگي همه استقلالي بوده و هستيم و کاملاً طبيعي است که هميشه اميدوار به قهرماني اين تيم باشيم. ولي در ليگ سال گذشته پرسپوليس خوب عمل کرد و قهرمان شد. من آرزو دارم که در سال جديد تيم سپاهان که هواداران زيادي دارد به دوران اوج خود باز گردد و ذوب آهن هم که هميشه تيم با شخصيت و با ثباتي است مدعي بماند. ان شاءا... در ليگ سال جاري شاهد رقابت همه اين تيم ها در بالاي جدول باشيم و ان شاءا... استقلال هم براي قهرماني ليگ در فصل جاري آماده شود.

■■■

خُب بعد از صحبت هاي جذاب آتيلا، به سراغ آتوسا مي رويم. دختر يکي يکدانه ناصرخان حجازي حالا بيشتر از هر روز ديگري دلتنگ پدر است. حتماً مي دانيد که او جزو اولين نسل بازيکنان تيم ملي فوتسال زنان بود که سال 75 تشکيل شد. آتوسا حجازي در خط حمله بازي ميکرد و خانم گل ليگ فوتسال زنان ايران شد. نام او در اوج موفقيت به شکل ابهامآميزي از تيم خط خورد و امکان ادامه فعاليت به او داده نشد.
اين اولين گفتگوي ما با خانم گل سابق فوتسال ايران است با يک عالمه حرف هاي جذاب!

ما اصفهاني ها

اين حرفي که آتيلا گفته کاملاً درست است، ناصر خان هميشه از شهرتان تعريف مي کرد و از اين شهر به عنوان يکي از نمادهاي افتخار ايران ياد مي کرد و من هم به همه اصفهاني ها بابت داشتن شهري با يک عالمه مکان قشنگ و تاريخي و تفريحي تبريک مي گويم.

دلتنگي براي بابا

مگر مي شود که دلمان تنگ نشود. هنوز هم وقتي به ياد روز تلخ فوت پدر مي افتم گريه ام مي گيرد و اعتقاد دارم بدترين و سياه ترين مصيبت زندگي ام را پشت سر گذاشته ام. اينقدر ويژگي هاي خوبي را در پدرم مي ديديم که وقتي از بين ما رفت بيش از حد معمول جاي خالي او را احساس کنيم و هميشه دلتنگش باشيم .

به هر حال ناصرخان انسان منحصر به فردي بود و اخلاق خاص خودش را داشت و به قول معروف هيچگاه زير بار حرف زور نمي رفت، هميشه صريح صحبت مي کرد و دليل اين اخلاق نيز اين بود که پدرم هيچ وقت به دنبال ماديات نرفت و کسي که دنبال ماديات نباشد خيلي راحت تر مي تواند حرف بزند و چون به جايي نيز وابستگي نداشت، هيچکس نمي توانست براي او تصميم گيري کند و خودش نيز هميشه مي گفت به همين دلايل من مي توانم راحت صحبت کنم. در منزل هم هميشه پدر يک کاراکتر خاص داشت و آن اين بود که به هيچ عنوان اهل دعوا و درگيري نبود، اما با وارد شدن پدر به خانه همه بيشتر مواظب حرکاتشان بودند، پدر هيچگاه حرفي نمي زد و ما را دعوا نمي کرد، اما به دليل جذبه خاصي که داشت، ما هميشه از او حساب مي برديم.

بر سر مزار بابا

هر وقت بر سر مزار پدر مي روم با او درد دل هاي پدر و دختري مي کنم، زيرا معتقد هستم که او مي شنود و تمام اتفاقات پيش آمده و کارهايي که قرار است انجام دهم را براي او تعريف مي کنم. بر سر مزارش دعا مي خوانم و کلي با او حرف مي زنم.

بيت «من آن گل برگ مغرورم که مي ميرم ز بي آبي/ ولي با ذلت و خواري پي شبنم نمي گردم» که بر روي سنگ مزار او نيز حک شده است، مورد علاقه پدرم بود و هميشه مي گفت که اين بيت شعر مصداق من و زندگي من است. وقتي بر سر مزارشان مي روم ناخودآگاه چندين بار اين بيت شعر را هم زمزمه مي کنم.

مستند «من ناصر حجازي هستم»

به نظر من مستند«من ناصر حجازي هستم» مستند فوق العاده اي بود و من لازم مي دانم از کارگردان، تهيه کننده، سرمايه گذار و همه دست اندرکاران اين مستند سپاسگزاري و قدرداني کنم. اميدوارم روح نيما طباطبايي، کارگردان اين اثر هم که خيلي زود از ميان ما رفت شاد باشد. ظاهراً امير رفيعي، تهيه کننده اين اثر هم در حال تدارک ساخت مستند «من ناصر حجازي هستم 2» است که اميدوارم اين کار هم مانند مستند اولي موفق باشد و با استقبال مردم مواجه شود.

به هر حال محبوبيت ناصرخان و اقدامات خلاقانه اي که در مستند شماره يک انجام شد، باعث اين شد که رکورد پر فروش ترين فيلم مستند تاريخ سينما براي اين اثر به ارمغان بيايد و اين موضوع بسيار جاي خوشحالي دارد.

علي کريمي شبيه باباست

با صراحت مي گويم هيچ آدمي در صداقت و خيلي خصوصيات ديگر که از جمله روحيات پدرم بود به گرد پاي ناصر حجازي هم نمي رسد. کلاً هيچکسي قدرتش را ندارد مانند حجازي باشد. چه کسي مي تواند بخاطر اعتقاداتش در زير پله زندگي کند، آن هم در هندوستان زندگي در يک زير پله اي تاريک و نمناک که پر از سوسک و حشره بود، در توان خيلي ها نيست. آن هم اين سوسول هاي امروزي. خوب است خيلي ها بدانند حجازي بخاطر اعتقاداتش در هندوستان و زيرپله زندگي کرد. زيرزميني که در آن حتي تلويزيون هم وجود نداشت و تنها با صد دلار به هندوستان رفت. مامان مي گفت او اشک مي ريخت و مي گفت جايي که مي خوابد، باران تا دم تختش را خيس مي کرده و پر از سوسک و موش بود. هر چه مي گفتيم برگرد اما به دليل اينکه زير بار حرف زور نرود مي گفت هرگز اين کار را نمي کند. به خدا سختي هايي که پدرم کشيد يک ساعتش را هم خيلي ها نمي توانند تحمل کنند. اما در بحث صداقت و صراحت کلام و نترس بودن و زير بار حرف زور نرفتن، فکر مي کنم علي کريمي خيلي شبيه باباست و اين را در چند مصاحبه ديگر خودم هم گفته ام.

سعيد رمضاني

سعيد چند سالي در تيم سپاهان و ذوب آهن بازي مي کرد و هميشه از دوران حضورش در اصفهان به عنوان دوراني خوب و پر خاطره ياد مي کند. آشنايي پدرم با سعيد و ازدواج من با سعيد هم به همان دوران حضور در اصفهان برمي گردد. ابتدا کسي زير بار نميرفت به پدرم بگويد برايم خواستگار پيدا شده است آن هم سعيد رمضاني بازيکن تيم خودش! من هم سني نداشتم و اصلاً به ازدواج فکر نميکردم. وقتي ماجرا را نخستين بار اصغر حاجيلو، کمکمربي بابام به او گفت خيلي ناراحت شد. پدرم وقتي اصرار سعيد را ديد بيشتر در رفتارش دقت کرد تا اينکه يک روز گفت من هم وقتي به خواستگاري مادرت رفتم روي پاي خودم ايستاده بودم و سعيد جواني است که روي پاي خودش است. به نظرم زندگي مادر به دخترش شبيه ميشود و خدا را شکر از زندگيام با سعيد و فرزندم در اين 17 سال راضي هستم. سعيد بعد از فوت پدرم دليلي داشت که چون با پدرم به فوتبال آمده است، با نبود او نيز ديگر بازي نخواهد کرد و سر حرف خود نيز ماند و فوتبال را در کسوت بازيکن کنار گذاشت.

بازي هاي سعيد جلوي تيم هاي ناصر خان

در مورد اين موضوع همه اتفاق نظر دارند و آتيلا هم داشت به شما در اين مورد حرف مي زد که سعيد هميشه محکم ترين بازي هاي خود را جلوي تيم هاي ناصر خان انجام مي داد. ناصر خان قبل از هر بازي از سعيد مي خواست که بهترين بازي خود را در مقابل تيم پدرم انجام دهد و سعيد نيز همين کار را انجام مي داد و خوشبختانه هيچ جاي حرفي در مورد تباني باقي نمي گذاشت.

داداش گلم!

آتيلا برادر گل و خوش تيپمه که خيلي دوستش دارم و واقعاً در طول اين سال ها برادري مهربان و دلسوز براي من بوده است. اميدوارم آتيلا در بحث مربيگري به آنچه استحقاقش را دارد برسد.

سالي ديگر بدون بابا

با گذشت چند سال از زمان فوت پدرم، هنوز هم جاي خالي او را احساس مي کنيم. چقدر عيدها دلم براي عيدي هاي بابا تنگ مي شود. يادش به خير پدرم عيدي هميشه به همه پول ميداد. به من و آتيلا بيشتر. خيلي اهل ديد و بازديد بود. در خانه ما همه مراسم نوروز بايد اجرا ميشد. پيش از عيد خودش به اتفاق مادرم به بازار ميرفت و خريد ميکرد. از ماهي قرمز گرفته تا لوازم سفره هفتسين. چقدر دلنتگ آن روزها هستم.

استقلال و تيم هاي اصفهاني

در بين تيم هاي ايراني هم عشق است استقلال، ولي هم بخاطر مردم گل اصفهان و هم بخاطر اينکه بابا و سعيد و آتيلا در فوتبال اصفهان حضور داشته اند من آرزو دارم که بعد از استقلال، تيم هاي سپاهان و ذوب آهن هم موفق باشند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو