میزان: سردار فتح ا... جعفری مسئول تیم حفاظت بیت امام خمینی (ره) در آغاز انقلاب و پایه گذار یگان زرهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خاطراتی درباره حفاظت از امام راحل(ره) بیان کرد که بخش هایی از آن را می‌خوانید:

■ زمانی که امام (ره) در قم ساکن بودند، در زمستانی سرد و برفی، ایشان به پشت بام می آمدند تا با مردم دیدار کنند؛ آن زمان تازه شهید مطهری و شهید مفتح توسط منافقین کوردل، ترور شده بودند، ما تصمیم گرفته بودیم که بر روی پشت بام، اتاقکی شیشه ای و ضدگلوله برای دیدارهای امام (ره) تعبیه کنیم، یک روز که ایشان مشغول ارائه تفسیر سوره «حمد» بودند، ما قصد کردیم که آن اتاقک شیشه ای ضدگلوله را بالای پشت بام بسازیم، مرحوم حاج احمد آقا در همان هنگام که ما تازه کارمان را آغاز کرده بودیم و وسایل را جابه جا می کردیم، ما را دیدند، جویا شدند که ما چه کار می کنیم، ما هم موضوع را به او گفتیم، بلافاصله حاج احمد آقا به ما گفتند که «امام (ره) قبول نمی کند»، ما هم گفتیم که این اتاقک را می سازیم و امام (ره) را در عمل انجام شده قرار می دهیم، گذشت تا صبح فردا...

امام (ره) مانند سایر روزها برای انجام دیدار به پشت بام آمدند، تا آهن ها را دیدند، بلافاصله پرسیدند که این آهن ها چیست؛ ما هم اصلاً جرأت نکردیم حرفی بزنیم، فقط گفتیم که می خواهیم برای نگهبان، اتاقکی بسازیم تا در این زمستان، سردش نشود.

■ در زمان جنگ و وقتی که امام (ره) در جماران بودند نیز حاضر نشدند در ساختمان ضد بمبی که سپاه برای ایشان ساخته بود بروند، ایشان گفتند که «من همان کاری را انجام می دهم که مردم عادی آن را انجام می دهند».

■ بعد از مرخصی امام (ره) از بیمارستان قلب و قبل از آنکه ایشان در جماران ساکن شوند، دو سه ماهی را در خانه ای در منطقه دربند زندگی کردند، آن زمان شهید عباس کروندی فرمانده پایگاه قدر سپاه تهران در نیروی هوایی، جزو نیروهای حفاظت ما در بیت امام (ره) بود، یک بار شهید کروندی زمانی که پست حفاظت را تحویل گرفت، به دلیل آنکه حواسش نبود سلاح، مسلح است، انگشتش روی ماشه چکیده و تیر اسلحه «ژ3» درست در منطقه پشت درب اتاق امام (ره) شلیک شد.

صدای شلیک را که شنیدیم بلافاصله همه در آن محوطه جمع شدیم، خود امام (ره) هم آمدند، ایشان بلافاصله پس از رسیدن رو به شهید عباس کروندی کردند و گفتند که «خودت مشکلی پیدا نکردی؟» ما هیچ نگرانی را در چهره ایشان ندیدیم.