حدود ساعت 4 بامداد اول مرداد سال جاري وقوع يک فقره آتش‌سوزي خودرو در منطقه يافت‌آباد تهران به سامانه 125 و پليس اعلام شد.

به گزارش تسنيم، دقايقي بعد از اعلام خبر تيمي از مأموران کلانتري 151 يافت‌آباد و آتش‌نشاني در محل حادثه حاضر شدند و پس از اطفاي حريق خودرو مشخص شد مرد 40 ساله‌اي به نام «محمد» در اين آتش‌سوزي دچار سوختگي شديد و به بيمارستان منتقل شد اما به علت شدت جراحات، جان خود را از دست داد.

پس از مرگ مرد ميانسال و تشکيل پرونده قتل عمد، تحقيقات درباره علت وقوع اين حادثه آغاز و مشخص شد «فرامرز» (فرزند مقتول) اقدام به سوزاندن پدرش کرده است، با کشف اين سرنخ تلاش براي دستگيري فرامرز آغاز و سرانجام وي 26 شهريور امسال دستگير شد.

فرامرز 23 ساله پس از بازداشت به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و در اظهاراتش درباره علت و انگيزه قتل پدرش به سجاد منافي آذر بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران گفت: «حدود دو سال قبل با دختر جواني به نام «مهسا» آشنا شدم و قصد ازدواج با او را داشتم اما والدينم مخالف ازدواج من با مهسا بودند، به همين دليل چندين ماه از منزل خارج شدم و شب ها در محل کارم سکونت داشتم؛ پدرم، خودش مهسا را به من معرفي کرده بود اما بعد از مدتي گفت او به درد تو نمي‌خورد، من اصرار داشتم با مهسا ازدواج کنم اما سرانجام به حرف پدرم گوش کردم و از ازدواج با او منصرف شدم.»

وي ادامه داد: «از سه ماه قبل از مرگ پدرم از مهسا بي‌خبر بودم اما همچنان به خانه نمي‌رفتم، ماشين 206 خريده بودم اما مدارک خودرو، شناسنامه و يکسري مدارک ديگرم در دست پدرم بود، قصد داشتم که ماشينم را بفروشم که سرپناهي براي خود دست و پا کنم چون مدتي بود که به خانه پسر عمويم مي‌رفتم، شب وقوع حادثه، مقابل منزلمان رفتم و ديدم پسر عمويم جلوي منزلمان است به همين خاطر منصرف شدم و به محل کارم بازگشتم اما ساعتي بعد مجدداً به منزلمان رفتم و قصد داشتم ماشينم را از آنجا ببرم اما جلوي خودرويم ماشين ديگري پارک بود به همين دليل نتوانستم آن را جابه جا کنم؛ در آن لحظات تصميم گرفتم که قيد ماشينم را بزنم و آن را بسوزانم براي اين کار سه ليتر بنزين تهيه و در ماشين را با کليد يدک باز کردم و تمامي بنزين را بر روي ماشين ريختم، ساعت حدود 4 بامداد بود که ناگهان پدرم از خانه بيرون آمد و با چوب به سمتم حمله‌ور شد، هول کرده بودم و مقداري از بنزين را روي پدرم ريختم و پس از اين نيز با استفاده از فندک ماشين را آتش زدم اما به هيچ وجه قصد کشتن پدرم را نداشتم.»

فرامرز در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: «پس از اينکه ماشين آتش گرفت از آنجا متواري شدم و به شهرستان رفتم دو هفته بعد از اين اتفاق، خانواده‌ام با من تماس گرفتند و گفتند حالت پدرت بد است من به تهران برگشتم اما پدرم فوت کرده بود، پس از اين اتفاق نيز سرگردان بودم تا اينکه در محل کارم دستگير شدم، من حتي يک سيگار نکشيده و يک سابقه کيفري ندارم، کدام آدم ناداني پدرش را مي‌کشد؛ بخاطر اشتباه بچه‌گانه اين اتفاق افتاد.»

پس از اظهارات فرامرز، وي براي ادامه تحقيقات به دستور بازپرس پرونده در اختيار مأموران اداره آگاهي قرار گرفت و چند روز قبل فرامرز مجدداً در صحنه جرم حاضر شد و در حضور قاضي منافي آذر صحنه سوختن پدرش را بازسازي کرد.