گفتگوی قدیمی با مربی فقید فرانسوی
کد خبر: ۱۲۷۴۳
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۰

در روزهای اخیر ایام سالگرد درگذشت «برونو متسو» مربی فرانسوی فوتبال دنیا را پشت سر گذاشتیم. متسو در چنین ایامی در سال 2013 در 59 سالگی و بر اثر سرطان ریه درگذشت.

برونو متسو از جمله مربیان فرانسوی بود که راه رسیدن به شهرت و افتخار را در کار کردن در کشورهای مستعد آفریقایی دید و بخاطر همین طرز تفکر بود که راهی سنگال شد و با رساندن این تیم به جام‌جهانی‌ 2002 کره و ژاپن موفق شد در کنار معرفی ستاره‌های بزرگی همچون الحاجی دیوف، بابا پوبا دیوف، دیارا و... سنگال را به مرحله یک هشتم نهایی رسانده و برای خود اسم و رسمی پیدا کند و به «جادوگر سفید» مشهور شود. بعد از همان موفقیت بود که مدیران متمول عرب منطقه خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس به سراغ او رفتند تا با جادوی او به موفقیت‌های چشمگیری برسند که در اولین گام متسو موفق شد العین را به قهرمانی جام باشگاه‌های آسیا رساند و بعد از آن هم هدایت تیم‌های ملی این کشورها را در دست گرفت و تا حدودی تأثیراتش را بر این تیم‌ها گذاشت گرچه به قول خودش جادوی او هم برای این تیم‌ها کافی نبود. برونو متسو که بعد از رساندن قطر به مرحله یک چهارم نهایی جام ملت‌ها و حذف مقابل ژاپن در آخرین دقیقه بازی بار سفر به کشورش را بسته بود بار دیگر به این کشور بازگشت و برای دومین بار هدایت الغرافه را در دست گرفت.

برونو متسو بامداد سه‌شنبه 23 مهرماه 1392 پس ازمدت‌ها دست‌ و پنجه نرم کردن با بیماری مهلک سرطان در بیمارستانی در کشورش بدرود حیات گفت.

رویانیان مدیرعامل اسبق پرسپولیس مدتی از قبل از فوت متسو، او را به تهران آورد تا برای سرمربیگری این باشگاه با او مذاکره کند. این خبر یکی از بمب هایی بود که آن روزها رویانیان ترکاند اما با مخالفت ستاد منشور اخلاقی فوتبال ایران که او را به دلیل بلندی موهایش شایسته مربیگری در ایران نمی دانستند، این مذاکرات نتیجه ای نداد و او به کشور خود برگشت.

چند ماه بعد از این مذاکرات بود که خبر رسید برونو متسو که خیلی زیاد سیگار می کشید به سرطان ریه مبتلا شده است. سرطانی که خیلی زود این مربی خاص را از دنیای فوتبال گرفت .

در سفر چند سال پیش او به اصفهان برای رویارویی الغرافه قطرتیم تحت هدایش با سپاهان این فرصت را به دست آوردیم تا به همراه چند تن از دوستان رسانه ای مان گفتگویی با این مربی خوش تیپ داشته باشیم.

متن کامل این گفتگوی قدیمی را از دست ندهید.

از جام‌جهانی‌ 2002شروع کنیمکه شما با سنگال، هم خوب کار کردید و هم ستاره‌های بزرگی را تحویل فوتبال جهان دادید.

در آن مقطع ما با یک برنامه‌ریزی دقیق به دنبال معرفی فوتبال سنگال به عنوان یک قطب با استعداد در فوتبال قاره آفریقا بودیم که حضور بازیکنان این تیم در لیگ فرانسه بیشترین کمک را به ما کرد که به هدفمان برسیم. آن تیم تنها یک نفر را می‌خواست که راه درست را نشان بدهد که این شانس نصیب من شد و خوشحالم که موفق هم شدیم.

اما این درخشش با جدایی شما دوام چندانی نداشت.

مشکل بزرگ فوتبال در قاره آفریقا به کمبود امکانات و منابع مالی برمی‌گردد. شک نداشته باشید اگر 10 درصد بودجه‌ای که در اروپا هزینه می‌شود در قاره آفریقا می‌شد تیم‌های این قاره کارهای بزرگی انجام می‌دادند.

شما هم راه معروف شدن در جهان فوتبال را در حضور در یک تیم آفریقایی دیدید که سر از سنگال در آوردید؟

اصلاً بحث شهرت و معروفیت نبود. کار کردن در رده ملی خیلی وسوسه‌انگیز است و هر مربی ای آرزو دارد روزی در رده ملی به آنچه در رؤیاهایش می‌بیند برسد. من در لیگ فرانسه هم می‌توانستم به شهرت برسم اما چون کارکردن در رده ملی یکی از آرزوهایم بود و از بازیکنان سنگال هم شناخت خوبی داشتم تصمیم گرفتم به این تیم بروم و ایمان هم داشتم که می‌توانیم خوب کار کنیم که دیدید همینطور هم شد.

لقب «جادوگر سفید» را هم به‌دست آوردید.

این لطفی بود که طرفداران سنگالی به من داشتند و باعث شد آنها همیشه در قلب من بمانند.

همین عملکرد سکوی پرتاب شما بود به فوتبال خاورمیانه و حضور در کشورهای متمول حاشیه خلیج فارس، هدف از این تصمیم چه بود؟

برای آمدن به کشورهای عربی چند ماهی با خودم کلنجار رفتم چون هیچ شناختی از این تیم‌ها نداشتم و تنها می‌دانستم که این کشورها در ابتدای راه برای حرفه ای شدن هستند و در این راه ابایی در هزینه کردن ندارند. تیم‌های باشگاهی این کشورها در پیشنهاداتی که می‌دادند آمادگی خود را برای جذب ستاره‌های مشهور آن هم با ارقام نجومی اعلام می‌کردند و همین شور و شعف و هیجان در نزد این مدیران توجه من را به خود جلب کرد تا به فوتبال این منطقه قدم بگذارم.

بحث پول در آوردن که مطرح نبود؟

برای مربی حرفه ای مثل من پول در جایگاه دوم قرار داشت چون من برای رسیدن به جایگاهی که به‌دست آورده بودم سال‌ها زحمت کشیده بودم و نمی‌خواستم با یک تصمیم اشتباه همه زحماتم را نقش بر آب کنم.

شروع خوبی هم داشتید و با العین قهرمان جام باشگاه‌های آسیا شدید؟

بله و همین اتفاق باعث شد تا به خودم ثابت شود که تصمیم اشتباهی نگرفته‌ام.

بعد هم که از فوتبال باشگاهی دل کندید و روی نیمکت تیم‌های ملی نشستید.

باید در مدت حضورم در فوتبال کشورهای عربی کاری را انجام می‌دادم که نامی نیک به جا می‌گذاشتم از همین رو وقتی دیدم اماراتی‌ها با سماجت خاصی می‌خواهند که من روی نیمکت تیم‌ملی کشورشان بنشینم قبول کردم اما به آنها گفتم که باید صبور باشند تا من بتوانم برنامه‌هایم را به خوبی اجرا کرده و ساختارهایم را پیاده کنم.

اما تجربه ثابت می‌کرد که معمولاً آدم‌‌های صبوری نیستند.

به‌هر‌حال وقتی بخواهی یک نسل را در تیم‌ملی یک کشور تغییر دهی باید به مرور زمان این کار را انجام دهی و من هم خوب می‌دانستم که کارم سخت خواهد بود چراکه در عین حال که این کار را انجام می‌دادم باید نتایج خوبی هم می‌گرفتم.

اگر بخواهید به صورت کلی ر‌اجع‌ به فوتبال کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس صحبت کنید چه می‌گویید؟

علاقه‌مندی به فوتبال در این کشورها فوق‌العاده بالاست تا جایی که این علاقه باعث شده تا آنها تمام خطوط قرمز را در سرمایه‌گذاری پشت‌سر بگذارند و در ایجاد امکانات و زیر‌ساخت‌‌های رشد فوتبالشان استثنایی کار کنند. اگر بخواهیم از دید فنی هم به فوتبال این منطقه نگاه کنیم اعتقاد من این است که بازیکنان این کشورها برای اینکه نشان بدهند در حال رشد هستند باید بیشتر از آن چیزی که الان به نمایش می‌گذارند تلاش کنند و با جان و دل و با عشق به توپ ضربه بزنند نه از دید یک تفریح و منبع درآمد!

با وجود اینکه در سال‌ها و دهه‌های اخیر شاهد حضور مربیان بزرگ و بازیکنان سرشناس و گرانقیمت در این منطقه بودیم اما فوتبال این کشورها چندان خوب نتیجه نگرفته تا ثابت شود که رشدی داشته است.

نه اینکه تأثیری دیده نشده باشد اما من هم معتقدم که حضور مربیان باکلاس و بازیکنان بزرگ برای پیشرفت کافی نیست و در این راه باید نگاه به فوتبال و مدیریت آن نیز حرفه ای شود. اینکه بخواهی تمام ضعف‌هایت را با پول برطرف کنی و در فوتبال به موفقیت برسی امری است غیر ممکن و تا زمانی که این طرز تفکر تغییر نکند شرایط به همین منوال ادامه خواهد یافت.

راهکار شما چه بود؟

اینکه باشگاه‌های عربی در کنار سرمایه‌گذاری روی تیم‌های بزرگسال خود، نگاهشان را به تیم‌های پایه‌ تغییر دهند که این راهکار را کشورهایی مثل امارات و قطر حداقل در چند سال اخیر به خوبی اجرا کردند و به این نتیجه رسیدند که باید فوتبال خود را از نو بسازند.

چیزی هم بود که در این سال‌ها شما را در فوتبال منطقه آزار بدهد؟

کمبود تماشاگر واقعاً آزار دهنده بود. برخی مواقع حسرت می‌خوردم که چرا با این امکانات و سرمایه‌گذاری، تماشاگری به ورزشگاه نمی‌‌آید.

نام شما از جمله نام‌‌هایی بود که همواره در لیست کاندیداهای نشستن روی نیمکت ایران شنیده می‌شد و طرفداران ایران هم علاقه خاصی به شما داشتند.

از اینکه طرفداران ایرانی نسبت به من لطف داشتند واقعاً ممنونم اما در ارتباط با این موضوع من نمی‌توانم حرف خاصی بزنم.

چرا؟

چون پیشنهاد جدی به من نشد که بخواهم راجع به آن صحبتی کنم.

دوست نداشتید تجربه این کار را به‌دست بیاورید؟

نمی توانم دروغ بگویم، هر مربی دوست دارد تجربیات متفاوتی از کار کردن در کشورهای مختلف را به‌دست آورد و ایران هم به عنوان یکی از قطب‌‌های منطقه آنقدر پتانسیل و استعداد دارد که هر مربی را برای آمدن به این کشور وسوسه می‌کند.

دید شما نسبت به بازیکنان ایران و در مجموع فوتبال این کشور چیست؟

تنها می‌توانم بگویم ایرانی‌ها بازیکنانی هستند که نشان داده‌اند پتانسیل حضور در تیم‌های بزرگ را دارند و از نظر فنی چیزی کم نداشته و در عین حال مستعد‌ترین بازیکنان منطقه نیز محسوب می‌شوند. همین الان وقتی نام بازیکن بزرگی از فوتبال خاورمیانه به میدان بیاید نام بازیکنان ایرانی در رأس آن دیده می‌شود. داشتن هر کدام از این بازیکنان غنیمتی است .

از سپاهان برای مان بگویید و از شناختی که به جهت رویارویی با این تیم در لیگ قهرمانان آسیا پیدا کرده اید.

در مورد اینکه سپاهان بازیکنان بزرگی دارد و در سال های اخیر یک قدرت بزرگ در فوتبال ایران است زیاد شنیده ام. خوشحالم که الغرافه با این تیم بزرگ ایرانی همگروه بود و رقابت کرد.تیم شما تشنه قهرمانی در آسیاست و مشخص است که می خواهد

موفقیت هایش را از داخل مرزهای ایران عبور داده و به موفقیت ها و جام های قاره ای برسد. امیدوارم این اتفاق برای شما و هواداران تیمتان بیافتد و بتوانید در آینده ای خیلی نزدیک کاپ آسیا را در دستان خود ببینید.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار