کد خبر: ۱۲۷۵۰
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰

جوان شیشه ای در سناریوی طراحی شده خانواده دایی اش را به خانه اش کشاند تا به راحتی دست به سرقت میلیونی طلاهای زندایی اش بزند.

ساعت 24 پنج شنبه 22 مهرماه سال جاری مردی در تماس با مأموران پلیس آبادان از ماجرای سرقت میلیونی طلاهای خانه اش خبر داد.

به گزارش جام نیوز بدین ترتیب تیمی ازمأموران کلانتری 13 به محل دستبرد دزدان در منطقه ایستگاه 6 کوی قدس رفته و صاحبخانه را هدف تحقیق قرار دادند.

مرد جوان به مأموران گفت: ساعت 8 شب به خانه خواهرم که در نزدیکی خانه مان است رفته بودیم و پس از خوردن شام به خانه بازگشتیم که با شیشه شکسته شده پنجره خانه روبه رو شدیم و وقتی وارد خانه شدیم متوجه دزدیده شدن طلاها شدیم.

مأموران در تحقیقات ابتدایی با توجه به اینکه سارق از نبود اهالی خانه مطلع بوده و مستقیم به محل نگهداری طلاها رفته است فرضیه آشنا بودن دزد طلاها را در دستور کار خود قرار دادند.

تیم پلیسی در این مرحله پی بردند که خواهرزاده صاحبخانه جوانی افیونی است و در تحقیق از خانواده شاکی پرونده مشخص شد پسر جوان زمانی که خانواده دایی اش در خانه شان میهمان بوده چند ساعتی را از خانه خارج شده است.

مأموران در این مرحله به بررسی دوربین های مداربسته در نزدیکی محل سرقت پرداختند و پی بردند که پسر جوان در زمان سرقت در نزدیکی خانه دایی اش حضور داشته است.

همین موضوع کافی بود تا «میلاد» به عنوان مظنون اصلی پرونده دستگیر شود و وی ابتدا خود را بی گناه معرفی کرد اما وقتی به علت تناقضگویی هایش گرفتار شد به ناچار لب به اعتراف گشود.

میلاد به مأموران گفت: «چند سالی است که به شیشه اعتیاد دارم و بارها خانواده ام برای درمان مرا به کمپ ترک اعتیاد بردند اما بی فایده بود.»

وی افزود: «چند روز پیش همراه مادرم در خانه دایی ام میهمان بودیم که دیدم زندایی ام طلاهایش را در اتاق داخل صندوقچه کوچکی گذاشت و از همان لحظه برق طلاها وسوسه ام کرد و سناریوی سرقت را طراحی کردم.

وقتی به خانه بازگشتیم از مادرم خواستم تا خانواده دایی ام را برای شام دعوت کند و مادر بدون هیچ شکی به حرف هایم خانواده برادرش را برای میهمانی شبانه دعوت کرد.»

میلاد ادامه داد: «شب حادثه وقتی خانواده دایی ام به خانه ما آمدند به بهانه اینکه یکی از دوستانم حالش بد است و باید او را به بیمارستان برسانم از خانه خارج شدم و از بالای دیوار وارد حیاط خانه دایی ام شدم و سپس با شکستن شیشه به اتاق خواب داخل شدم و با برداشتن طلاها پا به فرار گذاشتم.»

پسر جوان گفت: «پس از سرقت طلاها، آنها را به مرد طلافروشی فروختم اما قبل از اینکه بخواهم پول های به دست آورده را خرج کنم دستگیر شدم.»

در این مرحله مأموران موفق به دستگیری مالخر طلاها شدند و دایی جوان وقتی دید دزد خانه اش خواهرزاده اش است از مأموران خواست تا رسیدگی به پرونده را ادامه دهند و حاضر به رضایت دادن نشد.

بنا به این گزارش، متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس آبادان قرار دارد تا راز دیگر جرائم احتمالی اش فاش شود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار