کد خبر: ۱۶۳۲۴
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۵

بهار: حادثه دلخراش جان سپردن دختر دانشجو در لرستان بايد ما را به فکر وادارد که واقعا ما را گاهي چه مي‌شود؟ انسانيت و اخلاق کجاي مدار زندگي‌هامان قرار دارد؟ در مورد سيلي هولناک صحبت نمي‌کنیم در مورد يک بارش چند ساعته صحبت مي‌کنم و دختري که امروز مي‌توانست در دانشگاه باشد و خانواده اش داغدار او نباشند.

مردم ايران توقعي از مسئولين ندارند، واکنش شهردار خرم‌آباد موضوع تازه‌اي نيست، اينجا کشوري نيست که شهردار استعفا بدهد براي استفاده از خودروي دولتي، اينجا ايران است و مسئوليني که هميشه مقتدرند و مو لاي درز کارهايشان نمي‌رود.

پس از افتادن دختر در کانال آب هيچ تلاشي از سوي هيچ کس براي نجات و امداد رساني صورت نگرفت، انسان با ديدن اين واقعه به ياد وقايعي که در پارک‌هاي حيات وحش روي مي‌دهد مي‌افتد که در آن گردشگران با ديدن صحنه شکار مثلا آهو توسط شير فقط به ضبط اين رويداد مي‌پردازند و خللي در چرخه زيستي ايجاد نمي‌کنند. در صحنه مذکور با حجم عظيمي از بي‌تفاوتي و بي‌مسئوليتي مواجه مي‌شويم، از کار عجيب راننده تا ادامه فيلمبرداري از صحنه که فيلمبردار با رساندن خود به کنار راننده‌اي که بدون هيچ کمکي، تقاضاي استمدادي و کار موثري به داخل ماشين بر مي‌گردد. گويي فيلمبردار مي‌خواهد از صورت آن شخص بي‌مسئوليت فيلم بگيرد و با نوشتن يک کپشن آن را در اينستاگرام بگذارد و اظهار تاسف کند از اين حجم عظيم فراموشي انسانيت و فتوت و جوانمردي! او به صورت ناخودآگاه کوتاهي خودش را لاپوشاني مي‌کند و کسان ديگري که در معرکه حاضر بودند.

اين آسوده خوابيدن‌هايمان بعد از مشاهده وقوع چنين حوادثي خبريست ناگوار و دردناک. اين فيلم گرفتن‌هاي وقت و بي‌وقتمان از صحنه جان سپردن همنوعانمان در حوادث عارضه ايست خطرناک‌تر از طاعون در قرون گذشته. شايد در آن صحنه همه منتظر يک منجي بودند تا کار را به او احاله کنند و فردا در روزنامه‌ها و مجلات و تلویزيون و... از او قهرمان بسازند. اين ‌‌‌در بیرون گود‌‌‌ ماندمان عين سوراخ کردن کشتي است.

اين روند‌هاي ضد اجتماعي و ضد انساني که به دليل آشفتگي و بي‌برنامگي عوامل فرهنگ ساز از يک سو و خوابيدن در باد نخوت گذشت پر از انسانيت ما از سوي ديگر، مبدل به آفت جان ما شده است، در نهايت روزي ما را غرق مي‌کند. در آن روز ما نبايد توقع کمک و ياري از کسي داشته باشيم چون ديگران نيز به ‌اندازه‌ ما بي‌مسئوليتند.

زنگ خطر‌ها به صدا در آمده است، دل خوش کردن به فلان ماده‌ قانوني و همايش‌هاي شکم پر کن بي‌حاصل و اظهار نظر متوليان چاره کار نيست. دعواي با مظاهر زندگي امروزي هم کار را بدتر مي‌کند. اولين کار مهم پرسيدن اين سوال از خودمان و پاسخي از روي وجدان به آن: اگر من در معرکه مرگ دانشجو بودم جايگاهم کجا بود؟ فيلمبردار؟ حاضرين بي‌مسئوليت؟ يا انساني که مي‌تواند ناجي باشد؟


برچسب ها: موبایل ، دوربین ، انسانیت ، مرگ ، لرستان ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار