نگاهی به بازیگری در نمایش"چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو"
کد خبر: ۱۶۴۵۷
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۵

نمایش "چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو"‌ نوشته محسن رهنما با کارگردانی حبیب ا... دانش و بازی محمد رضاترابی تا فردا جمعه در سالن کوچک تالار هنر اصفهان به روی صحنه است.

بازيگر در نمایش "چند درجه سوءتفاهم در مقیاس اتللو"‌ از ابتدا با يك تمركز و حضور صحنه اي قوي از هر آنچه در اختيار دارد استفاده مي كند تا به شايسته ترين شكل ممكن به خلق اثر بپردازد.

تمركز و حضور صحنه اي، تداوم احساس و تمركز در طول اجرا، استفاده درست از بدن و بيان(لحن، ريتم، اهنگ) بازي در سكوت، تاكيدهاي به جا و درست چه در بخش ديالوگ و چه درحوزه بدن، ارتباط نگاهي با مخاطب، ارتباط با اكساسوار و جان بخشيدن به آنها (زنگ تنها يك زنگ نيست گاهي موسيقي ايجاد شده با وارد كردن ضربه بر سطح بيروني و گاهي با چرخش چوبه بر لبه بيروني زنگ و جايي با ضربات متداوم چوبه به ديواره هاي دروني زنگ برايمان موسيقي مي سازد یا این که خمير تنها يك متريال در اختيار بازيگر نيست بلكه در دستان بازيگر آگاه تبديل به چهره ها يي متفاوت مي شود) به واقع ابزار معناي صوري خود را از دست داده تبديل به كاركترهاي صحنه مي شوند.

به حق بايد گفت محمد رضا ترابی بازیگر این نمایش در تلاش نيست تا در خودش يا مخاطب احساسي بيافريند. او صرفا به صادقانه ترين و آگاهانه ترين شكل ممكن قدمهاي بازيگري را اجرا و به تمامي انرژيش را صرف هدايت از باورهايش در باره نقش مي كند.

بازيگر براي آن كه مخاطب را به باور از خود برساند چيزي را انكار نمي كند، به ايجاد دنياي رنگارنگ براي مخاطب نمي انديشد، تنها اتللو را باور مي كند؛ اتللوي عاشق، خشمگين، متوهم و ...... با آنها زندگي مي كند و اتفاق را كشف مي كند .

بازيگر براي مخاطب دنيايي مي سازد سراسر باور و لذت. هرگز نمي انديشد كه از يك لحظه بازي لذت ببرد تا لذتي بدهد و اين رمز موفقيت بازيگر است.

در راستاي بازيگري هر كجا كه در صحنه و در حين بازي، بازيگر احساس لذت از بازي خويش كرد به نابودي مي رسد و اين لذت كاذب در اين كار جايي ندارد.

بازيگر تنها با دريافت درست و انديشمندانه از نقش و بادرايت و اگاهي از توانمنديهاي شخصي براي بازگويي نقش استفاده مي كند .در نتيجه با توجه به روبرويي ما با يك موقعيت و ميزانسن ثابت كه براي بازيگر تعريف شده (از ابتدا تا انتهاي نمايش) اما مخاطب سراسر چشم دوخته به تمام لحظه ها و كنشها و نفسهايش همراه با نفس بازيگر و در دست بازيگر است .

تماشگر بي هيچ تلاشي و هيچ اجباري دوست دارد كه اتللو را باور كند و ارزوي او به تحقق مي پيوندد. او با بازيگر همراهي و هم ذات پنداري مي كند، به تمامي لذت مي برد و زمان را فراموش مي كند. اين اتفاق تمام و كمال از توانايي بازيگر به دست مي آيد (بازيگر اگاه) و البته فراموشي زمان توسط مخاطب بخشي از مهارت بازيگر است. بازيگر در شروع نمايش با استفاده از نگاه قدرتمند و متمركز و توانايي حنجره و قدم برداشتن به سوي اجراي درست مفاهيم تكليف خود را با مخاطب و مخاطب را با خود مشخص مي كند. تماشاگر مي داند كه تا پايان نمايش زمان را فراموش خواهد كرد. بازيگر با قدرت بستر رها كردن زمان را براي مخاطب فراهم، كنترل ذهن سيال مخاطب را در دست مي گيرد و به خوبي او را با خود همراه مي كند.

بازيگر با تك تك واژه ها زندگي كرده، لايه هاي پنهاني ديالوگ را كنار زده، كشف صورت گرفته، باور كرده و فقط به درستي هر چه تمامتر بي هيچ انرزي مضاعفي اجرا مي كند. پس باور مي كنيم و لذت مي بريم. او مدام با بازي در بازيهاي گوناگون از حالتي به حالتي ديگر و ازيك موقعيت زماني به موقعيت بعدي قدم مي گذارد. آيا هيچ تلاش زياده اي مي بينيم كه بر نگاهمان و انديشه مان سنگيني كند؟ باور مي كند ، باور مي كنيم و اين يعني مولفه هاي بازيگر.

بازيگر آگاه با در اختيار قرار دادن خود به كارگردان اين اجازه را مي دهد كه كارگردان نيز به كشف بپردازد؛ كشف انديشه هايش،كشف بازيگر و قابليتهاي بازيگر واين امكان هرگز ميسر نخواهد بود مگر در مواجهه با بازيگر آگاه. بازيگر براي مخاطب تصاوير و قابهايي ميسازد پر از رمز و راز .

حالا ديگر مخاطب، آن مخاطب لحظه ورود به سالن نمايش نيست كه آمده بود تا از يك اثر هنري بي هيچ تعيين توقع از سطح گروه اجرايي لذت ببرد. حالا مخاطب انساني است كه مي انديشد و در حالي سالن را ترك مي كند كه با مجموعه اي از تصاوير و تابلوهاي شگفت انگيزي كه بازيگر برايش ساخته و به يادگار گذاشته، به قلم توانمند نويسنده و هدايت كارگردان مي انديشد.

حالا مخاطب اتللو را براي هميشه در ذهن مي سپارد.

* بازیگر تئاتر


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
ویدئو
آخرین اخبار