«امروز، ايران از امن‌ترين کشورهاي منطقه است»، «رضايت مردم از عملکرد دولت بيشتر شده است»،  «سياست‌هاي صحيح و دقيق در بانک مرکزي در نظر گرفته شده است»، «با توجه به سياست‌ها و اقدامات مسئولان اقتصادي تورم روند کاهنده داشته که اين نشان‌دهنده اقدامات مناسب انجام شده در سياست‌هاي پولي و ارزي توسط بانک مرکزي است»، «زندگي مردم سخت شده است» و...

عبارت‌هايي که در بالا خوانديد جمله‌هايي است که اسحاق جهانگيري در پنج ماه اخير از خود صادر کرده و خواندن آنها ذهن هر انساني را با هر رنگ و نژاد و مذهب و مليتي مشوش مي‌کند.

اين احتمال وجود دارد که جهانگيري در يکي از مناطق بالاي شهر تهران يک کشور ديگري به نام «ايران2» براي خود تأسيس کرده و حرف‌هايي که مي‌زند درباره ايران خودش است. چون در ايران اصلي، آتش‌سوزي، دزدي، کيف‌قاپي، زورگيري، کرونا، زلزله، بي‌ثباتي اقتصادي، دخترکُشي و خودکشي به امري روزانه تبديل شده و بعيد مي‌دانم که با اين آپشن‌ها ما امن‌ترين منطقه باشيم و امارات ناامن باشد. اگر با اين شرايط فعلي ما امن به حساب بياييم پس امارات و عمان و کويت بهشت برين محسوب مي‌شوند و هر کس در اين جهان انسان خوبي باشد بعد از مرگ به کويت مي‌رود!

به راستي چگونه مي‌شود که زندگي مردم سخت شده باشد اما رضايت آنها از عملکرد دولت بيشتر شده باشد؟! به احتمال زياد جهانگيري در اينجا هم از مردم و دولت کشور خودش يعني «ايران2» سخن به ميان آورده؛ کشوري که خودش رئيس‌جمهور آن است و چون در ايران اصلي معاون رئيس‌جمهور است، بودجه خوبي براي آنجا مي‌گيرد.

ميزان خوش‌بيني و اميد و رضايت جهانگيري از وضعيت کشور به حدي است که احتمال وجود يک اختلال تک‌قطبي با عنوان «سوييس‌پنداري» در درون جهانگيري را قوت مي‌بخشد يا اينکه او هر روز فقط نيم ساعت از خانه خارج مي‌شود و در خيابان‌هاي الهيه قدم مي‌زند. فقط در آنجاست که سياست‌هاي پولي و ارزي بانک مرکزي جواب داده، مردم از دولت راضي‌اند و با ثروتي که دارند در مقابل تحريم‌هاي آمريکا مقاومت مي‌کنند.