24آذر87-24آذر95
کد خبر: ۱۸۷۴۹
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۵

نصف جهان: 8 سال پیش درست در همین روز، پاییز، هنر اصفهان را رنگی سرد بخشید و زردی آن در دل هنردوستان ایران رنگ سیاهی گرفت. اما خنده مردم در آخرین روز وداع با این هنرمند هیچگاه فراموش نمی شود. هیچگاه فراموش نمی شود که چه سازمان ها و افرادی نسبت به این یگانه هنر نمایش اصفهان بخل و حسادت ورزیدند و چه نام هایی که از این «نوکر اصفهانی» سود جستند. چه افرادی که بخاطر نشان دادن خود بر اسم این مرد خط کشیدند و سال ها او و هنرش را خانه نشین کردند.

24 آذر ماه قبل از اینکه یک روز باشد، یک حسرت بزرگ برای همه ایرانیان به خصوص مردم اصفهان است. حسرت درباره از دست دادن مرد هنرمندی که آرزو داشت روی صحنه تئاتر بمیرد.

«اسم من رضا و نام فاميلم ارحام ‌صدر است، متولد 1302 هستم و در بخش چهار اصفهان به دنيا آمدم. تحصيلات ابتدايي را در دبستان پهلوي اصفهان گذراندم و براي ادامه تحصيل در دوره متوسطه به کالج انگليسي ها رفتم که بعد به دبيرستان ادب تغييرنام داد. ابتدا در تئاتر حرفه‌اي اصفهان و بعد گروه سپاهان و تا زماني که اين دو تا بسته شد و تئاتر آماتوري گروه هنري "ارحام" تأسيس شد در آن دو گروه کار مي‌کردم. من از سال 1324 در مدرسه بازي مي‌کردم و از سال 1326 در اجتماع، يعني شروع کار غيررسمي من سال 1324 در مدرسه بود و تئاتر حرفه‌اي را از سال 1326 در تئاتر اصفهان با استادم مرحوم فرهمند شروع کردم. به جرأت مي‌توانم بگويم مجموعاً حدود 50 سال از عمرم را به تئاتر اختصاص دادم. 45 سال در ايران و پنج سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در خارج از کشور، بنا به دعوت ايرانيان مقيم آلمان، انگليس، آمريکا و کانادا، به اين کشورها رفتم و برنامه اجرا کردم که همه آنها نيز خاطره‌انگيز بودند. سعي مؤکد ما اين بود که بتوانيم با بهره‌گيري از فرهنگ، منش و کردار مردم خودمان برنامه‌هاي نمايشي را تنظيم کنيم. اساساً چون مردم با آداب و سنن خودشان ارتباط و پيوند هميشگي دارند، تئاتر هم بايد از اين زمينه‌هاي فکري و فرهنگي نشأت گرفته باشد. در اين صورت مردم گرايش و علاقه بيشتري نسبت به هنرهاي نمايشي پيدا مي‌کنند کما اينکه تئاتر ما واقعاً در سراسر ايران مطرح بود و حتي نام آن در خارج از ايران و اذهان ايرانياني که در خارج از کشور زندگي مي‌کردند ماندگار شد. يعني وقتي آنها به ايران مي‌آمدند بيشتر آنها به اصفهان سفر مي‌کردند و حتماً تئاتر ما را مي‌ديدند و اصولاً اصفهان به نام شهر تئاتر شهرت پيدا کرده بود.»

اینها بخشی از سخنان شکرپاره اصفهان «استاد رضا ارحام صدر» در مصاحبه مرتضي رسولي‌پور در باب هنرهای نمایشی اصفهان با وی بود. یاد این هنرمند، هم چشم را خیس می کند، هم لب را پرخنده وچه نعمت و سعادتی بزرگ تر از اینکه در زمان مرگ، یادت نیز دل مردمی را شاد کند.

شکل گیری نمایش در اصفهان در کتاب «تاریخ تئاتر در اصفهان» اثر ناصر کوشان آمده: نمایش بومی و سنتی اصفهان حضور خود را از عصر صفویه در این شهر آغاز می کند توسط اشخاص شوخ طبع وتیزهوش چون این افراد با شوخی و حاضر جوابی مسائل طنز آمیز و انتقادی روز خود را مطرح می کردند.

اکثر نمایشنامه هایی که به اجرا در می آمده سمت وسویی مردمی داشته و برگرفته از نمایش های قدیمی ایران مانند: مسخره بازی،سیاه بازی، بقال بازی،تخت حوضی و...که محوریت اصلی آنها کمدی بوده و در عامه به آنها نمایش شادی آور گفته می شد.

در اصفهان نمایش سیاه بازی(روحوضی)به حاج آقا سورمه ای(سرمه ای)معروف بوده است و از دوران صفویه تا پهلوی دسته های مطرب در مکان های مشخص بر تخت چوبی روی حوضی که ارتفاع بیشتری از سطح زمین داشت،نمایش بازی می کردند.

درزمان ناصر الدین شاه افرادی به اسم دسته های روحوضی(مسخره چی ها)در جشن ها شرکت می کردند یکی از این افراد شخصی بوده به نام «کریم شیره ای» که زادگاهش در اصفهان بوده و تا بیست وچند سالگی را در این شهر سپری کرده و از آنجا که کریم آرزوهای بزرگ در سر داشت به تهران می رود و با پشتکار و هنر خود وارد دربار ناصرالدین شاه می شود.

تأسیس گروه های نمایش در ایران به یکباره و تنها تحت تأثیر مبارزات مشروطه خواهی صورت نگرفت بلکه باید گفت که مقدمات آن از سال های پیش از مشروطیت صورت گرفت و مشروطیت تنها زمینه اجتماعی لازم را برای تأسیس فراهم ساخت وتئاتر به مفهوم امروزی از سال 1267به زبان ارمنی در جلفای اصفهان شروع به کار کرد ولی از حوالی 1310 با سختگیری های اداره سیاسی و شهربانی وقت، دیگر اجازه نمایش صادر نمی شد و در این زمان توسط روشنفکران، نمایشنامه های فرهنگی ترجمه می شد و کم کم تئاتر غرب با نمایش سنتی اصفهان عجین می شود و همین اتفاق روند وسرنوشت تئاتر اصفهان را دچارتغییر وتحول می کند.

گرو های تئاتر کم کم فعالیت خود را شروع می کنند که می توان از میان آنها به گروه تئاتر مغزی،گروه تئاترآرین،تماشاخانه سپاهان و اصفهان اشاره کرد.

گروه هنری ارحام در سال 42 تأسیس می گردد و در این دوره بود که بار دیگر تئاتر اصفهان رونق می گیرد زیرا هنرمندان مستعد و مسلط به فرهنگ نمایشی به ضرورت ایجاد تئاتری حرفه ای پی می برند و با هم تئاتر و به ویژه نمایش کمدی انتقادی را متعالی می سازند.

گروه ارحام به مرکزی برای عاشقان تئاتر تبدیل می شود که از طریق بذله گویی و طنز همراه با انتقادهای روز اجتماعی فرهنگ نمایش را غنی می سازد و بدین ترتیب نمایش های استاد ارحام صدر رنگ و بویی تازه به خود می گیرد و شیوه اجرا و بداهه پردازی او یگانه می شود.

نمایش های کمدی انتقادی او ماهیتی خنده دار همراه نکته سنجی با بداهه گویی و آفرینش حضوری دارد بدون آنکه به روند نمایش لطمه وآسیبی بزند.

ارحام صدر در حقیقتگویی اش بی پروا بود و تلاش داشت تا نگاه مردم را به دیدن حقیقت و وضع دلخراش واقعیات روزمره آشنا کند و با لحن کمیک به اصلاح جامعه بپردازد با چاشنی ای از خنده و اشک.

در نمایش های او دیگر خبری از سیاه نبود و به جای آن نوکر با لهجه اصفهانی در عین زیرکی و سادگی با صراحت نکته سنجی می کرد و با حاضر جوابی و بذله گویی و رندی سخنان و مشکلات جامعه را به زبان می آورد که ماحصل آن خنده ای بود شیرین ولی تلخ و گزنده و پایان آن با شعار و محوریت اخلاق وانسان به پایان می رسید.

پس از انقلاب شاهد دگرگونی هایی فراوانی در تئاتر بودیم ولی متأسفانه این تغییر وتحولات در اصفهان چندان تأثیری نگذاشت و هیچ حاصلی جز رو به زوال رفتن آن شاهد نبودیم و شاید مهمترین دستاورد آن را می توان مربوط به برگزاری جشنواره های منطقه ای واستانی دانست.

یاد این هنرمند همیشه زنده گرامی باد...


برچسب ها: ارحام صدر ، هنرمند ، هنر ، اصفهان ، تئاتر ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار