بهار: زني كه پسرش با ضربه چاقوي دختري ٢٠ ساله به قتل رسيده در جلسه دادگاه گفت كه اگر دختر بيمارش شفا پيدا كند، از قصاص متهمه مي‌گذرد. دختر او پس از قتل برادرش، به بيماري سرطان مبتلا شده و در بيمارستان تحت شيمي‌درماني است.

١١ آذر پارسال، پليس از وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل در خانه‌اي در خيابان علوي باخبر شد.

با حضور مأموران مشخص شد كه مردي با ضربه چاقوي ميوه‌خوري به سينه‌اش دچار خونريزي شده و جان خود را از دست داده است.همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني، زن صاحبخانه، دخترش را عامل قتل معرفي كرد و گفت: «ساعت ٧ بعد از ظهر امروز، دخترم با مقتول درگير شد و با چاقو ضربه‌اي به او زد كه نقش زمين شد.»روز بعد، مأموران متهمه را دستگير و به كلانتري منتقل كردند. 

او در بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و گفت: «چند وقت پيش پدر و مادرم از هم جدا شدند و من تنهايي زندگي مي‌كردم. مقتول هم از دوستان خانوادگي ما بود و به خانه ما رفت و آمد داشت. امروز مادرم به ديدنم آمده بود كه مقتول سر رسيد. او حالت طبيعي نداشت و ناگهان به سمتم حمله كرد. مادرم به كمكم آمد و من را به اتاق ديگري برد. وقتي در را بستم، دوباره مقتول را ديدم كه از بالكن وارد اتاق شد. چاقوي ميوه‌خوري را برداشتم تا از خودم دفاع كنم. گفتم جلو نيا اما توجهي نكرد و ناگهان چاقو در قلبش فرو رفت و او را كشت. من قصد قتل نداشتم.»

با ثبت اعتراف متهم، كيفرخواست پرونده با موضوع اتهامي «قتل عمد» صادر شد و براي رسيدگي در اختيار شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي زالي قرار گرفت.

صبح روز سه شنبه هفته پیش، جلسه رسيدگي در اين شعبه با قرائت كيفرخواست از سوي نماينده دادستان آغاز شد. او گفت: «متهمه در بازجويي‌هاي متعدد به قتل با ضربه چاقو اعتراف و صحنه جرم را نيز بازسازي كرده است. مادر او نيز در همان روز حادثه به مأموران گفته كه دخترش در درگيري با مقتول، او را به قتل رسانده است.» اين حرف نماينده دادستان با واكنش مادر متهمه روبه‌رو شد. زن ميانسال گفت: «من هيچ‌وقت نگفته‌ام كه دخترم با چاقو به سينه مقتول ضربه وارد كرده است.»رئيس دادگاه در اين لحظه دستور داد تا مادر متهمه دادگاه را ترك كند تا شرايط براي اخذ دفاعيات متهمه فراهم شود. سپس نوبت به مادر مقتول رسيد. زن ميانسال پشت جايگاه قرار گرفت و گفت: «من يك پسر و يك دختر داشتم كه متهمه يكي از آنها را به قتل رساند. پسرم نان‌آور خانواده‌ام بود. دخترم هم خيلي به او وابسته بود تا حدي كه پس از حادثه بخاطر فشارهاي رواني در بيمارستان بستري شد و مدتي بعد هم به سرطان مبتلا شد. او الان تحت شيمي‌ درماني است و در چند روز اخير حالش وخيم شده.»

مادر مقتول كه به‌شدت گريه مي‌كرد در ادامه از قضات درخواست مهلت كرد و گفت: «من مطيع قانون هستم اما الان نمي‌توانم درخواست قصاص يا ديه داشته باشم. شايد براي تأمين مخارج درماني دخترم، ديه بگيرم اما فعلاً تصميم نهايي نگرفته‌ام. روز عاشورا از خدا خواستم كه دخترم را شفا دهد و من از قصاص متهم مي‌گذرم. الان ذهنم درگير دخترم است و از دادگاه مي‌خواهم چند روز به من وقت بدهد تا بتوانم مراحل درماني دخترم را پيگيري كنم. او اصلاً حالش خوب نيست.»