فدراسیونی ها همچنان تماشاگر هستند
نصف جهان: معادله رابطه بین «برانکو ایوانکویچ» و «کارلوس کی روش» با اقدام سرمربی تیمملی در دیپورت بازیکنان ملیپوش پرسپولیس بسیار پیچیده شد.
با این اقدام سوءتفاهم بین این دو سرمربی خارجی فوتبال ایران، از حالت اختلاف نظر خارج شده و وارد فاز عملی شده است. ضمن اینکه دیگر این اختلاف تنها منحصر به دو مربی نیست بلکه به اختلاف تیم ملی و باشگاه پرسپولیس تبدیل شده است.
سادهانگارانه است اگر با شناختی که از اخلاق کی روش داریم، تصور شود که کی روش انتقادات برانکو را منطقی دیده و خواسته با برگرداندن بازیکنان پرسپولیس به ایران، جبران مافات کرده باشد. مطمئناً این اقدام کی روش یک عکس العمل و چه بسا انتقامی از سوی کسی است که سابق بر این نشان داده در برابر انتقادات، موضعی نرم و انعطافپذیر ندارد.
در سالهای اخیر بارها از قاطعیت کی روش در مخالفت با بینظمیها و بازیکنسالاری تمجید شده است. مثال بارز آن سیدمهدی رحمتی است که پس از اعلام خداحافظی قهرگونهاش از تیمملی دیگر توسط کی روش دعوت نشد و حتی پس از جامجهانی علیرغم گفته این مربی در مصاحبه تلویزیونیاش که بوی مصالحه می داد، باز هم این دروازه بان راهی به تیم ملی نیافت. اما موضوع اخراج بازیکنان پرسپولیس از اردوی تیمملی از جنس موضوع اخراج رحمتی نیست. در موضوع بازیکنان پرسپولیس، این بازیکنان بیانضباطی خاصی مرتکب نشدهاند بلکه قربانی انتقاد برانکو به عنوان سرمربی آنها در باشگاهشان شدهاند. به عبارتی کی روش برای مقابله با منتقد سرسخت این روزهای خود دست به اقدامی زده که قربانی آن بیگناهانی از جنس بازیکنان بودند تا به عبارتی بتوان این اقدام کی روش را یک انتقام شخصی و نه یک اقدام اصولی در جهت حفظ منافع تیمملی دانست.
با شناختی که از کی روش در دست است، باید منتظر بحرانی در رابطه بین باشگاه پرسپولیس و تیمملی بود؛ چراکه مطمئناً اگر این اختلاف حل نشود، در اردوی بعدی تیمملی بازیکنان پرسپولیس دعوت نمیشوند. شکی نیست که در این موضوع هم تیمملی و هم پرسپولیس زیان خواهند دید و چه بسا زیان آن برای پرسپولیس که در کورس قهرمانی لیگ قرار دارد بیشتر هم باشد. در وضعیت فعلی، بازیکنان پرسپولیس با تشویش و استرس از دست دادن تیمملی مواجه هستند و این موضوع بر عملکرد آنها مؤثر است. ضمن اینکه اگر بدبینانه قضاوت شود، اعتماد شاگردان ملیپوش برانکو به این مربی کاهش مییابد و آنها او را مقصر عدم دعوتشدن خود به تیمملی خواهند دید و این عدم اعتماد تأثیر خود را بر عملکرد فنی تیم خواهد گذاشت.
به نفع طرفین است تا این اختلاف خیلی زود و قبل از اینکه کهنه شود، به نوعی حل شود تا تیمملی و پرسپولیس متضرر نشوند. ادامه این اختلاف وجهه کارلوس کی روش را به عنوان مربی حرفهای به یک مربی کینهای و انتقادناپذیر تنزل میدهد که به دلیل انتقاد یک مربی، یک باشگاه را قربانی میکند.
برانکو در مصاحبه اخیر خود گفته بود که مقصر عدمقهرمانی پرسپولیس در لیگ، کی روش است. اما کمتر رسانهای اشاره کرد که برانکو این سخن را در واکنش به سئوال خبرنگاری داد که از او پرسید «نمیترسد که کی روش مثل دفعه قبل او را مقصر ناکامی احتمالی تیم ملی بداند» و برانکو در جواب او با عصبانیت گفته که در اینصورت کی روش هم مقصر ناکامی پرسپولیس است. حذف سئوال خبرنگار و انتشار جواب برانکو، جو را بین این دومربی بدتر کرده است. این نشان میدهد که رسانهها میتوانند نقش مهمی در تلطیف فضا بین این دو مربی داشته باشند. در این شرایط باید با موضوع اختلاف کی روش و برانکو به عنوان موضوعی در ابعاد ملی نگاه کرد و قبل از اینکه دیر شود باید کاری کرد. حتی قبل از شروع مجدد لیگ و کشیده شدن این اختلافات به سکوها و بروز واکنشهای احساسی هواداران و مسئولان پرسپولیس و تیمملی. گذر زمان حل این موضوع را سختتر میکند.
متأسفانه در این موضوع یکبار دیگر فقدان مدیریت در تیمملی مشاهده میشود. ریشه بروز چنین بحرانهایی را باید در ضعف مدیرانی جست که طی سالها به دلیل عملکرد ضعیف خود همواره در مقابل انتقادات کی روش در موضع ضعف قرار داشتهاند و به همین دلیل و به تدریج جایگاه مدیریتی خود در تیمملی را از دست دادهاند تا کی روش تبدیل به تنها تصمیمگیرنده در مورد امور تیمملی شود. مدیرانی که به جای پاسخ منطقی به انتقادات برانکو، مسائل داخلی باشگاه پرسپولیس نظیر جدایی ساسان انصاری از این تیم را پیش میکشند از حداقل تدبیر و مدیریت برای حل بحرانهای اینچنینی عاجزند. مدیرانی که تبدیل به مجیزگوی کی روش شدهاند و ابزار مدیریتی خود را برای اعمال نظارت بر سرمربی تیمملی از دست دادهاند. بحران در رابطه تیمملی و پرسپولیس را در وهله اول باید به پای مدیران فدراسیون و تیمملی نوشت.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰