واکاوی علت ناکامی سپاهان و ذوب آهن در لیگ بیست و یکم در گفتگوی «نصف جهان» با فرشید طالبی
کد خبر: ۲۴۶۸۶۰
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۶

مرضیه غفاریان: آیا ضعف ساختار دفاعی در ناکامی سپاهان و ذوب آهن در لیگ بیست و یکم تأثیرگذار بوده؟ عدم ثبات در کادر فنی و بازیکنان این دو نماینده شهر اصفهان در لیگ برتر که طی سال های گذشته به فوتبال اصفهان ضربه زده چه نقشی در ایجاد این معضل داشته است؟

پیش از شروع لیگ برتر به زعم اکثر کارشناسان، سپاهان شانس اول کسب قهرمانی این فصل بود و ذوب آهن هم با تغییر و تحولات گسترده در ترکیب بازیکنان و کادر فنی خود امیدها را برای بازگشت این تیم به جایگاه اصلی اش در بین مدعیان لیگ زنده کرده بود. اما نه سپاهان و نه ذوب آهن نتوانستند انتظارات هوادارانشان را برآورده کنند تا سئوالات درباره ارتباط عدم ثبات در کادر فنی و مدیریتی و چینش خط دفاعی تیم های اصفهانی با نتایجی که کسب می کنند بیشتر از گذشته مطرح شود.

به نظر، بازیکن پیشکسوتی که سابقه درخشش در خط دفاع هر دو تیم اصفهانی را در کارنامه خود دارد بهترین گزینه برای پاسخگویی موشکافانه و دقیق به این سئوالات است. مدافع پیشین سپاهان و یکی از ستون های اصلی ذوب آهن در دوران موفقیت این تیم در لیگ قهرمانان آسیا 2010 که در همان سال در انتخابات بهترین بازیکن سال آسیا در لیست پنج نفره و نهایی قرار گرفت، معتقد است ساختار دفاعی مستحکم در فوتبال کنونی به شدت می تواند به هر تیمی در کسب موفقیت کمک کند. فرشید طالبی که رکورددار کسب قهرمانی در ایران با تیم های مختلف هم به شمار می رود با اشاره به اینکه به قول «گواردیولا» دفاع خوب به تمرینات مستمر نیاز دارد می گوید ساختار دفاعی تیمی مستحکم نمی شود الا با شناخت کافی و وافی مربی از بازیکنان و بازیکن ها از یکدیگر.

 آقای طالبی! به نظر شما چه عواملی باعث شده ذوب آهن و سپاهان که روزگاری بهترین مدافعان ایران را داشتند در فصل بیست و یکم با معضل ضعف در ساختار دفاعی خود مواجه شوند؟

یادم نمی رود سال هایی که چه در ذوب آهن بودم و چه در سپاهان، عنوان های بهترین های پست های مختلف در نقطه نقطه میدان از بهترین خط دفاعی گرفته تا بهترین مهاجم ها همیشه بین این دو تیم تقسیم می شد و این کری را با هم داشتیم که کدام یک این عناوین را به خودمان اختصاص دهیم. ساختار دفاعی در فوتبال کنونی به شدت می تواند به هر تیمی در کسب موفقیت کمک کند و ساختار دفاعی تیمی مستحکم نمی شود الا با شناخت کافی و وافی مربی از بازیکنان و بازیکن های درون زمین از یکدیگر. برای نیل به این منظور باید سیستم بازی هر تیمی مشخص باشد. اما متأسفانه وقتی شما عملکرد ذوب آهن را بررسی می کنید می بینید در این هشت سال چند دفاع عوض کرده است.

یعنی شما معتقدید تغییر و عدم ثبات بازیکنان و کادرفنی به خصوص در ذوب آهن یکی از عوامل تأثیرگذار در ضعف ساختار دفاعی آنهاست؟

این موضوع به شدت محسوس است. ضمن اینکه بازیکن هایی به این تیم ها اضافه شدند که بعضی از آنها قابلیت بازی در تیم های اصفهانی را نداشتند. شاید بازی کردن آنها در تیم های دیگر بلامانع باشد اما هر وقت بحث بازی در ذوب آهن و سپاهان در میان باشد باید بازیکنی را در نظر بگیرید که از نظر تکنیک و کیفیت در رده اول فوتبال ایران باشد؛ یعنی شما نمی توانید بگویید این بازیکن در رده دوم است ولی بیاید در ذوب آهن و سپاهان بازی کند. چرا؟ چون مربی قرار است تاکتیکش را بر اساس داشته هایش در زمین ارائه بدهد.

ذوب آهن شاید از این داشته ها دور بود اما سپاهان که در فصل گذشته بهترین مهره های دفاعی فوتبال ایران را در اختیار داشت...

ببینید! در مورد ذوب آهن در زمان ما چون بازیکن ها یکدیگر را می شناختند، ضعف من با حُسن بازیکن کناری ام جبران می شد و حُسن من نیز ضعف بازیکن کناری ام را پوشش می داد. چون چند سال کنار یکدیگر بازی کرده بودیم و شناخت کافی از یکدیگر داشتیم. این قانون فوتبال است. دقیقاً بلایی که با جدا شدن بازیکنان ذوب آهن و تغییرات فراوان در ترکیب این تیم سر آنها آمد، بارسلونای بزرگ را هم دچار کرد؛ وقتی با رفتن «ژاوی» و «اینیستا» شاکله این تیم به هم ریخت بارسلونا تبدیل به تیمی شد که هر کسی از راه می رسید به آن گل می زد. در مورد سپاهان هم اگر بخواهیم صحبت کنیم نباید فراموش کنیم یک بازیکن ممکن است از نظر تکنیکی شرایط خوب و بد داشته باشد ولی بعد از آن، عملکرد این بازیکن در میدان به تاکتیک تیم برمی گردد. سپاهان به زعم بنده اگر هم از دفاع های خوبی بهره مند است که من می گویم خیلی بهتر هم می توانستند باشند باید عملکرد آنها را با توجه به همین تاکتیک در نظر گرفت.

یعنی سپاهان باید مدافعان بهتری را به ترکیب تیمش اضافه کند؟

نه نه. منظور من این نیست.

می خواهم بپرسم به نظر شما این تیم برای فصل آینده باید به فکر یارگیری در دفاع باشد یا اینکه مهره های خوبی دارد و تاکتیک این تیم باید عوض شود؟

ببینید! همین را می خواهم بگویم در مورد یک بازیکن هیچکس نمی تواند نظر بدهد الا یک نفر: سرمربی. من از بیرون بازیکن را می بینم و می گویم او می تواند در این پست به تیم کمک کند یا نه؛ اما مربی است که می گوید من او را و سبک بازی اش را دوست دارم...

یعنی نظر شخصی و سلیقه مربی تیم مهمتر از هرچیزی است.

بله. بله. این نظر شخصی و سلیقه مربی است. ما می گوییم وقتی شما وارد یک تیم می شوید آن تیم می شود خانه تو؛ یعنی یک پدر در رأس قرار دارد و فرزندان از خواسته پدر تبعیت می کنند. در فوتبال سرمربی تیم می شود پدر و بازیکنان فرزندان او می شوند. یعنی هرچیزی در ذهن سرمربی تیم بگذرد به بازیکنان القا می شود. محرم در فصلی که پشت سر گذاشتیم به کرّات در مصاحبه های کنفرانسی خودش گفت من به شدت بازی هجومی را دوست دارم، من ترجیح می دهم بازی را ببازم ولی مساوی نکنم...

دقیقاً...

 در صورتی که آمار نشان دهنده آن است که اگر سپاهان در این فصل حداقل دو بازی از مسابقه هایی که شکست خورده بود را می برد می توانست رده دوم جدول را به خودش اختصاص دهد. محرم اینقدر تفکر هجومی داشت که سپاهان فصل را طوفانی شروع کرد اما... ببینید! شما هر چقدر هم که خوب باشید نقطه ضعف هایی دارید. تیم ها که نمی نشینند موفقیت شما را تماشا کنند، آنها با بررسی روش گلزنی تیم تو سعی می کنند راه های گلزنی را به رویتان ببندند و سعی می کنند به تیمت ضربه بزنند.

یعنی دستت رو می شود...

آفرین. تیم ها با دقت فراوان نقاط ضعف تو را بررسی می کنند و فضاهای باز برای گل زدن به تو را پیدا می کنند. ببینید چقدر تفکر مربی می تواند به بازیکنان تیم القا شود. وقتی سرمربی تیم فقط حمله می خواهد باعث می شود تمام تمرکز بازیکنانش به حمله معطوف شود و دفاع به نوعی فراموش می شود. چون بعضاً اینقدر این تفکر حمله در تیم ریشه می دواند که بازیکن یادش می رود وظیفه اصلی اش در زمین چیست؛ از دفاع تا وینگر...

دقیقاً به همین نکته می خواستم اشاره کنم؛ در این فصل به نظر می رسید همه بازیکنان سپاهان می خواستند هرطور شده گل بزنند.

آفرین. در ابتدای این دو فصل همه کارشناسان بلاشک سپاهان را گزینه اول قهرمانی می دانستند اما به نظر من دو ضعف فوق العاده بزرگ، این قهرمانی ها را از سپاهان گرفت. سپاهان به هیچکس نباخت الا به خودش...

و آن دو ضعف؟

یک: بزرگ ترین معضلی که در سپاهان از نظر من فوق العاده ریشه ای و عمده بود این بود که بازیکنان های سپاهان تبدیل شدند به بازیکن هایی که فقط موقعی که توپ دارند می توانند خوب بازی کنند. یعنی وقتی این بازیکنان توپ نداشتند فوق العاده درون زمین در جایگیری هایشان بالاخص در دفاع مشکل داشتند. چون فقط ذهنیتشان این بود که توپ بگیرند و حمله کنند به دلیل اینکه قابلیت حمله داشتند. من این موضوع را با رسم شکل در تلویزیون هم توضیح دادم. دومین معضل به شدت بزرگ سپاهان این بود که سپاهان به تیمی تبدیل شده بود مانند تیم «کی روش». ننویسید تیم کی روش تیمی دفاعی بود؛ نه...

اتفاقاً تعجب کردم از این تشبیه، چون تیم کی روش به دفاعی بازی کردن معروف بود اما سپاهان به بازی های هجومی اش.

نه، نه! این شباهت را از آن جهت به کار بردم که تیم کی روش معروف بود به اینکه اگر گل بخورد دیگر قادر نیست به راحتی به بازی برگردد. سپاهان هم در طول رقابت های این فصل در بیش از 90 درصد مسابقاتش هر وقت گل می خورد زجر می کشید تا به بازی برگردد...

مثل بازی با فولاد...

بله و به خصوص در رقابت های آسیایی اش. می دانید چرا؟ چون بازیکن ها می شکنند. سپاهان بخاطر عدم وجود یک رهبر و یک لیدر کاریزماتیک درون زمین به شدت از این نظر ضربه خورده است. یعنی روزی که سپاهان بازی با الدحیل را انجام داد به قدری بد بازی کرد و بازیکن ها درون زمین سرگردان بودند که هر کس از بیرون بازی را می دید تعجب می کرد چه اتفاقی برای آنها افتاده است. لیدر، با قدرت رهبری خود در میدان می تواند در چنین مواقعی بازیکن ها را به بازی برگرداند و سپاهان این بازیکن را ندارد. بعضاً بازیکن حتی در زمین قهر می کرد. می خواهم بگویم سپاهان از مسائلی جزئی بیشترین ضربه ها را خورد. الان همه درباره تاکتیک حرف می زنند. در مورد کدام تاکتیک حرف می زنید؟ سپاهان اراده می کرد می توانست به هر تیمی گل بزند ولی چرا نتوانست به همه تیم ها گل بزند؟

سپاهان با 43 گل زده یکی از بهترین خط حمله های لیگ را داشت...

فایده داشت؟

نه چون از آن طرف 21 بار دروازه اش برابر حریفان باز شد. یعنی اگر هر تیمی توانایی اش را داشت و اراده می کرد قادر بود به سپاهان گل بزند.

محرم دوست داشت 4-3-3 بازی کند که بازیکن ها توپ گیری داشته باشند ولی خیلی وقت ها در بازی پیش می آید که بازیکن توپ ندارد و باید بازیکنی جلوی دفاعت داشته باشی که بتواند جلوی نفوذ حریف را بگیرد. سپاهان این فصل به اندازه تمام تاریخ فوتبالش به بازیکنان حریف موقعیت می داد. چرا؟ چون رقبای سپاهان به راحتی از فضای باز بین هافبک ها و مدافعان این تیم استفاده می کردند. من عاجزانه از محرم درخواست کردم و گفتم از مسعود ریگی بهتر استفاده کن چون او بازیکنی کاملاً تخریبی است. در این صورت محمد کریمی هم کمی جلوتر به کار گرفته می شد و می توانست به تیم کمک کند. چون سپاهان داشت با یک بازیکن گل می خورد و مدافعان این تیم مدام در حالت تک به تک قرار می گرفتند. سپاهان قابلیت گل زدن را داشت و باید سیستم این تیم به 4-2-3-1 تغییر می کرد. سپاهان 4-3-3 مدرنی را بازی می کرد که فقط در حمله 4-3-3 مدرن بود اما در دفاع فاجعه بود. بازیکنان سپاهان همانطور که گفتم در مواقعی که توپ داشتند خوب بودند ولی وقتی توپ نداشتند با دو تا پاس، از حریف جا می ماندند و با تکرار این اتفاق، هجمه روی دفاع زیاد می شد و به مرور و خود به خود به آنها القا می شد که اشتباه کنند.

یعنی دفاع از نظر روانی به هم می ریزد و با استرس بازی می کند.

آفرین. چون دچار هراس می شود و این طبیعی است. شما بهترین دفاع دنیا را هم در اختیار داشته باشید باز هم در مقابل بهترین سرعتی های دنیا قرار دارید. شما باید بچرخی و آن بازیکن باید حمله کند، شما باید درجا سر بزنی و بازیکن حریف باید لِی بزند و بیاید جلوی تو سر بزند. همه چیز به نفع مهاجم است.

این با چه چیزی جبران می شود؟

 با بازیکن هایی که مسئولیت پذیری بیشتری دارند و سریع باکس تو باکس را خوب انجام می دهند. سپاهان به شدت در هافبک دفاعی نیاز به بازیکن های با ثباتی در مایه های مسعود ریگیِ استقلال داشت. من هنوز هم می گویم مسعود ریگی نتوانست مسعود ریگی استقلال باشد.

منظور شما این است که ریگی در سپاهان نتوانست قابلیت های خود را نشان دهد؟

این بازیکن بهترین بازیکن استقلال در لیگ بیستم بود ولی فصل گذشته چه اتفاقی برایش افتاد؟

چیز خاصی از او ندیدیم.

شاید بازیکن آماده بود اما او موقعی به تیم اضافه شد که دیگر کار از کار گذشته بود. نه اینکه بخواهم بگویم مسعود ریگی خوب است یا بد و بخواهم در کار مربی و تیم دخالت کنم، نه اصلاً. اما من معتقدم سپاهان به شدت نیاز دارد به اینکه فقط روی دفاع کار کند. «گواردیولا» که از مربیان بزرگ دنیاست حرف قشنگی می زند. او می گوید حمله بیشتر به استعداد ذاتی مهاجم بر می گردد و شما با حداقل تمرین می توانید حمله های قوی داشته باشید، اما دفاع، دفاع خوب به شدت به تمرینات مستمر نیاز دارد.

یعنی تمرینات سپاهان باید بیشتر روی دفاع متمرکز شود و تاکتیک آنها باید طوری تغییر یابد که بازیکن ها توانایی خود را بهتر به نمایش بگذارند؟

بله، بله. من می گویم عمل شیفت پذیری در سپاهان می تواند در بهبود ساختار دفاعی این تیم مؤثر باشد. عدم جایگیری مناسب و کمی هم عدم مسئولیت پذیری برخی بازیکنان به نظر من در ضعف این تیم تأثیرگذار بود. برخی بازیکنان هنگامی که تعویض می شدند قهر می کردند در حالی که بازیکن نباید فراموش کند در سپاهان بازی می کند. 18 بازیکن روی نیمکت این تیم هستند و تفکر مربی در این است که تو فیکس باشی و مربی باید به بازیکنش بفهماند که اگر من تو را فیکس گذاشتم باید خودت را نشان بدهی و الا یک بازیکن دیگر با کیفیت تو و شاید بهتر از تو روی نیمکت نشسته و این مسائل نیاز به مدیریت دارد. محرم خیلی خوب بود اما من یکجایی گفتم آرامش محرم دیگر بیش از اندازه شده...

بله دقیقاً؛  گویا خوب بودن در فوتبال ما پاسخگو نیست...

ببینید! اینها نیاز به تمرینات مستمر دارد. محرم عزیز چون تجربه نداشت گفت من تشخیص می دهم تیمم هجومی بازی کند؛ اما در بعضی بازی ها تو باید بروی برای کسب یک امتیاز. اینها ناپختگی است که طبیعی است. باز هم می گویم سپاهان، هم امسال و هم پارسال لیاقت قهرمانی داشت و تنها چیزی که به این تیم ضربه زد عدم تجربه و عدم رهبری درون تیم بود. وقتی محرم در سپاهان بازی می کرد می گفتند او نعمتی برای سپاهان است و واقعاً نعمت بود... حتی اگر در زمین بازی هم نمی کرد اما حواسش به تیم بود و تیم را جمع می کرد.

وظایف این رهبری که شما به آن اشاره می کنید را لیبرو یا سوییپر در دفاع می تواند انجام دهد؟ اگر خاطرتان باشد در سبک «کاتناچیو» که معرف نقش سوییپر بود، بازپس گیری توپ‌های لو رفته و تقابل با مهاجمانی که از خط دفاع عبور کرده اند از وظایف او به شمار می رفت...

بله. بعضاً این سوییپر به دل دفاع می رفت و می آمد جلو، مثل جواد نکونام که در تیم ملی، خودم کنارش بودم. پنج سال در تمرینات تیم ملی کنار آقا جواد بودم و با چشمان خودم می دیدم وقتی مدافعان خودی حواسشان نبود و به هم می ریختند، او پشت دفاع را جمع می کرد.

به نظر شما این سیستم تاکتیکی که بر دفاع سازمان یافته و مستحکم تأکید دارد و بازیکنی با نقش سوییپر می تواند در رفع ضعف ساختار دفاعی تیم های اصفهانی مؤثر باشد؟

اول اینکه این به تاکتیک تیم ربط دارد. چون نمی توانید از هافبک دفاعی و بازیکن شماره 6 انتظار داشته باشید به دفاع عمق بدهد و از عقب بازی سازی را شروع کند، چون این سوییپر مدافعی است که در دادن پاس های کوتاه و بلند تبحر دارد، عملاً یک هافبک بازیساز از عمق دفاع است. خُب این به سبک دفاع ربط دارد و به اینکه مربی چه انتظاری از مدافعانش دارد. یک نفر به نام «استراماچونی» در ایران این سبک را اجرا کرد و بسیار موفق بود با همان مسعود ریگی و بعضاً با چشمی.

بازیکنی در ایران بوده یا در حال حاضر هست که ویژگی یک لیبرو یا سوییپر توانمند را داشته باشد؟

ما جوهره بازیکنانمان کم نیست. کی روش با همه انتقادهایی که من نسبت به او دارم اما با نگاه به همین قابلیت ها، از آنها استفاده کرد. مهدی طارمی، بیرانوند، سردار آزمون و... همه اینها الان موفقند. بازیکنان ما آن جوهره را دارند و فقط نیاز داریم که درست به کار گرفته شوند. استراماچونی سبکی را در فوتبال ما آورد که به نظر من همه الان از آن نفع می برند؛ اما هنوز که هنوز است نتوانسته اند مثل استراماچونی باشند. ما چنین بازیکنانی داریم...

مشخصاً از بازیکنی می توانید نام ببرید که این توانایی را داشته باشد؟

شما نمی توانید از کسی نام ببرید. اصلاً فکر کن چنین بازیکنی در ایران نداریم. با توجه به تاکتیک تیم می توانید از خارج هم بازیکن برای این منظور بیاورید چون به شدت مهم است. اما با توجه به بازی های سپاهان فکر می کنم اصلاً در تاکتیک این تیم نقش سوییپر و شماره ششی که عقب بازی کند نبود. به نظرم این سبک بازی اصلاً در تفکر محرم نبود یا اینکه بازیکنش را نداشت. اما این روشی که شما عنوان کردید یک روش فوق مدرن است. این بازی سازی از عقب که استادش هم «گواردیولا» بوده می تواند در تیم های اصفهانی هم اتفاق بیافتد اما همانطور که گفتم همه چیز به ذهنیت سرمربی محترم تیم ربط دارد.

یعنی شما می گویید بازیکنان ما این ویژگی ها را دارند فقط باید توانایی های آنها درست شناسایی و به کار گرفته شود؟ 

بله، مثل امیر قلعه نویی که در گل گهر موفق بوده است. باید عادلانه نگاه کرد و واقعیت ها را گفت. او با به کار گرفتن بازیکنانی که تیم های دیگر آنها را کنار گذاشتند فوتبالی ارائه می دهد که امسال اگر 7 امتیاز از این تیم کم نمی شد به مراتب به جایگاه بالاتری دست پیدا می کرد. چرا؟ چون قلعه نویی قابلیت بازیکن ها را می شناسد و به بهترین نحو از آنها استفاده درست می کند.

بله. قلعه نویی در فوتبال ما به مربی احیا کننده ستاره هایی که رو به خاموشی هستند معروف است.

آفرین، آفرین... اصلاً چرا مثال دور بزنیم؛ همین سجاد شهباززاده. خیلی ها فصل گذشته (لیگ بیستم) معتقد بودند سجاد نباید در سپاهان باشد اما محرم به شدت از او دفاع کرد وگفت من تشخیص می دهم و در نهایت برای سجاد چه اتفاقی افتاد؟

موتور گلزنی اش روشن شد.

آقای گل لیگ شد یا نه؟

بله با 20 گل.

پس اینها نشان می دهد ما شاکله را داریم فقط نیاز داریم که مدیریت روحی- روانی و ژنی در وجودت باشد که متوجه شوی هر بازیکن برای کدام پست مناسب است و به خوبی از آن استفاده کنی. کی روش فهمید و گفت این بازیکن ها خوراک این پک هستند، استراماچونی گفت این بازیکن ها خوراک این تفکرند. آقای گل جهان مال ماست، تکنیکی ترین بازیکن دنیا مال ماست و فلان و فلان... بازیکنان ما خیلی قابلیت ها دارند. در حقیقت فوتبال ما مثل جامعه ماست. ما انسان های قابل، بزرگ، تحصیلکرده و... فراوان داریم اما چون به کار گرفته نمی شوند می گوییم مرغ همسایه غاز است. رک می گویم که در فصل پیش رو، بازیکن، مربی و هرکسی که در سپاهان هست وظیفه سنگینی دارند و باید، باید، باید... ثمره این سه سال را با شیرین کردن کام هواداران خوب سپاهان جبران کنند. قهرمانی سپاهان آرزوی من است چون به نظرم این بدهکاری سپاهان به هوادارانش است.

به نظر شما چه عواملی باعث شد که سپاهان و به طور کلی فوتبال اصفهان در سال های اخیر در تحقق رؤیای قهرمانی ناکام بماند؟

از دلایل محرز این موضوع حضور افراد نابلد در دهه اخیر در عرصه بزرگ فوتبال اصفهان بوده که در رفتارهای آنها عملاً تناقض دیده می شده است. پراکندگی های مدیریتی و عدم ثبات مربی ها نیز به ساختار فوتبال اصفهان که پیش از آن زبانزد خاص و عام بود، ضربه زد. اینها نشان می دهد وقتی در فوتبال که ورزشی حرفه ای است انسان های ناکارآمد وارد کار شوند، از ریل خارج می شوی و وقتی از ریل خارج شدی دیگر نمی توانی به مسیر خودت ادامه بدهی که به نظر من فوتبال اصفهان برای همین از سال 92 به بعد هنوز نتوانسته روز خوشی را ببیند. سپاهان هیچ وقت سابقه نداشته که اسیر دلالی شود اما این اتفاق در اصفهان در این یک دهه اخیر با ورود یکسری انسان ها به عرصه ورزش این استان افتاده است. هیچ وقت سابقه نداشت ذوب آهن مرکز چیزی باشد اما الان ذوب آهن مرکز معرفی مربی ها شده است...

البته امسال این ثبات در ذوب آهن به وجود آمد و آنها قرارداد مهدی تارتار را تمدید کردند، این موضوع برای فصل پیش رو چقدر می تواند در برطرف کردن نقاط ضعف این نماینده اصفهان در لیگ برتر مؤثر باشد؟

100 در صد. روزهای خوبی می تواند به وجود بیاید، این ثبات می تواند نوید دهنده اتفاقات خوب باشد. ثبات بالاترین نقطه امید و موفقیت است. مربی می تواند با برانداز کردن تیمش در فصل گذشته حاصل کار سال قبل خودش را ببیند. هم می تواند بازیکنان جدید انتخاب کند؛ هم می تواند ترکیب سال گذشته خود را حفظ کند و بگوید بازیکن خودم را می خواهم، هم می تواند با توجه به تفکر خودش پیش برود؛ هم می تواند ساختار تیم را عوض کند.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو