اولين قهرماني سپاهان در ليگ برتر که آغازي بر قطب شکني و مقابله با يکه تازي فوتبال تهران بود با هدايت او به دست آمد. بعد از آن هم يک قهرماني جام حذفي را با طلايي هاي اصفهان از آن خود کرد. پس از آن افتخارات بزرگ، در يک مقطع ديگر در سپاهان و ذوب آهن مربيگري کرد ولي خودش به خوبي مي داند که توفيق و موفقيت با زردها در دور اول را ديگر نتوانست تکرار کند.

از فرهاد کاظمي سخن مي گوييم که در حال حاضر سکاندار تيم ماشين سازي تبريز است.

به بهانه ديدار تيم هاي ماشين سازي تبريز و سپاهان اصفهان که امروز در ورزشگاه نقش جهان برگزار مي شود به سراغ فرهاد کاظمي رفتيم و در مورد ديدار با سپاهان و خيلي از خاطرات ديگر با او هم صحبت شديم.

آقا فرهاد! دوباره گذرتان به اصفهان افتاد، اين بار با ماشين سازي و ديداري که بايد در ورزشگاه نقش جهان برگزار شود.

ابتدا به اصفهاني ها و سپاهاني ها تبريک مي گويم که ورزشگاه نقش جهان بالاخره پس از مدت هاي زياد تکميل شد و آنطور که مطلع شدم شرکت فولاد مبارکه تکميل اين پروژه را بر عهده گرفت و باشگاه سپاهان مي تواند تا ده ها سال از آن استفاده کند. سپاهاني ها بايد افتخار کنند که استاديوم اختصاصي و باشکوهي به نام نقش جهان دارند و اميدوارم دير يا زود شاهد قهرماني هايشان در اين ورزشگاه باشند.

قطعاً حضور در ورزشگاه نقش جهان براي شما جذابيت هاي خاص خودش را دارد.

همينطور است. ابتداي امسال که با سياه جامگان به اصفهان آمديم در ورزشگاه فولادشهر با سپاهان ديدار کرديم و بسيار مشتاقم که به نقش جهان بيايم و انبوه هواداران سپاهان را آنجا ببينم.

عموماً در ديدارهايي که تيم هاي تحت هدايت شما در اصفهان با سپاهان دارد، هواداران در ابتداي بازي ها حسابي برايتان سنگ تمام مي گذارند و تشويق تان مي کنند.

فرهاد خان! حالا که صحبت از آن روزهاي طلايي شما در سپاهان به ميان آمد در مورد اولين قهرماني سپاهان برايمان صحبت کنيد.

هر موقع که به آن سال فکر مي کنم واقعاً افتخار مي کنم که هدايت تيمي را بر عهده داشتم که يک استان براي قهرماني اش همدل و متحد شده بودند. براي آن قهرماني، بسياري از مديران و ارکان استان دست به دست هم دادند، مديران قوي کارخانه فولاد مبارکه و باشگاه از جمله آقايان اسلاميان و تاج و ساکت و بسياري از افراد ديگر، که با وجود آنها يک تيم قوي شکل گرفت و از همه مهمتر تماشاگران خون گرمي که هميشه و در همه حال حامي تيم سپاهان بودند و البته ساير مديران استان که آنها هم دغدغه سپاهان را داشتند و از تيم حمايت مي کردند و مثل بسياري از استان ها بي خيال تيم هاي استانشان نبودند. همه اينهايي که عرض کردم دلايل اصلي آن قهرماني به شمار مي آيند و در کل آن پيروزي ها و افتخارات حاصل رفاقت و يکدلي همه اعضاي تيم بود که با لطف خداوند نيز نتيجه داد.

اگر خاطرتان باشد آن سال شهر چراغاني شد و اصفهان يک چهره جديد به خود گرفت.

دقيقاً همينطور است. اصفهاني ها از اينکه تيمشان به عنوان اولين تيم غير تهراني دست به يک کار بزرگ زده بود، خيلي خوشحال بودند. همه اصفهاني ها و هواداران سپاهان مي دانستند که اتفاق جديدي افتاده و قرار است که دوران جديدي در فوتبال ايران همراه با قدرت نمايي سپاهان آغاز شود. سپاهان لياقت اين چراغاني را داشت، زيرا براي اولين بار در تاريخ فوتبال ايران و ليگ برتر اين اتفاق مي افتاد و اين موضوع در شأن و شخصيت مردم خوب اصفهان بود. تا جايي که از دست خود مسئولين سپاهان برمي آمد به اين امر رسيدگي کردند و آن جشن هايي که در همه جاي شهر به پا شد، به دليل شادي موجود در قلب هواداران سپاهان و مردم اصفهان بود و اين شادي ظاهري نبود.

در مورد مقطع دومي که در سپاهان حاضر شديد برايمان صحبت کنيد. ابتدا فيرات و حسين چرخابي مربيان تيم بودند و بعد براي هدايت سپاهان از شما دعوت به همکاري شد. آن سپاهان خيلي نتوانست پر فروغ باشد ولي با توجه به اينکه تيم را خودتان نبسته بوديد و با وجود همه مشکلاتي که وجود داشت سپاهان در نهايت به ليگ قهرمانان آسيا راه پيدا کرد.

بله. در مقطع دوم همکاري هم اتفاقات زيادي افتاد. شب قبل از حضور من در سپاهان آقاي محمدرضا ساکت با من تماس گرفت و در آن تماس به من گفته شد که ما احتياج به کمک شما داريم و من بدون هيچ تأملي و تنها به علت تعصبي که نسبت به تيم سپاهان و علاقه اي که نسبت به مردم شهر اصفهان و مديران وقت باشگاه داشتم، قبول کردم و با لطف خدا نيز در اولين بازي، استقلال را در زمين خودمان شکست داديم و سهميه آسيايي را نيز در آن فصل به دست آورديم. در آن سال مشکلات زيادي داشتيم؛ در برخي پست ها دچار خلأ بازيکن بوديم و در برخي پست ها نيز در ابتداي آن فصل بازيکناني جذب سپاهان شده بودند که کيفيت لازم را براي حضور در اين تيم بزرگ نداشتند. برخي هوادارنماها هم مشکلاتي را ايجاد کردند که البته تعدادشان محدود بود و حسابشان از خيل عظيم هواداران با شخصيت و با معرفت اصفهان و سپاهان جداست. به هر تقدير آن سال با همه مصائب، آسيايي شديم و بعد از آن هم از سپاهان جدا شدم. خدا را شکر در سال هاي بعد هم حسابي از سپاهان حمايت شد و با لطف خداوند و تلاش دوستان شرايط طوري فراهم شد که پيروزي هاي سپاهان به صورت مکرر ادامه پيدا کرد، زيرا سپاهان تيمي با مديريت بسيار قوي و با برنامه ريزي عالي است و به همين دليل هميشه نتيجه خوبي نيز خواهد گرفت و هر تغيير و تحولي هم که در تيم رخ دهد، همه قوي کار مي کنند. بعد از آن هت تريک قهرماني کار بزرگ سپاهاني بود که هيچ تيمي حالاحالاها نمي تواند به اين رکورد دست پيدا کند و من با اينکه از تيم دور بودم ولي خوشحال بودم که سپاهان اين دوران طلايي را تجربه مي کند.

يکي از بازيکنان مورد علاقه شما در سپاهان محرم نويدکيا بود که ابتداي فصل هم با پيشنهاد شما مبني بر حضور در سياه جامگان مواجه شد.

محرم بازيکني است که همه مي دانند من چقدر دوستش دارم و مثل پسرم است. بازيکناني مثل محمود کريمي و محرم نويدکيا براي من يک اسطوره هستند و اين را بدانيد که مانند محرم نويدکيا ديگر در فوتبال ايران نخواهيم داشت و از همه بدتر اينکه محرم به حق خود در فوتبال نرسيد و اميدوارم که در آينده و در لباس مربيگري بتواند به حق خود برسد. من با توجه به اينکه ديدم در سپاهان دچار مشکلاتي شده به او گفتم که اگر بخواهي در تيم ديگري بازي کني با آغوش باز در سياه جامگان از تو استقبال مي کنيم. اما خدا را شکر شرايط به سمتي رفت که در تيم خودش از فوتبال خداحافظي کرد و مطمئن باشيد اگر وارد عرصه مربيگري شود تبديل به يک مربي موفق خواهد شد.

يادم مي آيد دو سال پيش در گفتگويي که در آستانه نوروز با شما داشتيم در مورد سين اول هفت سين تان سئوال کرديم و شما هم پاسخ داديد:«سپاهان»!

بله. هنوز هم همين را مي گويم. البته من دو سين هفت سينم مربوط به اصفهاني هاست؛ سپاهان سرورته!

در اين سال هايي که در اصفهان بوديد کدام جمله بود که با لهجه اصفهاني برايتان جالب توجه بود؟

لهجه اصفهاني که فوق العاده است و بسياري از کلمات با لهجه اصفهاني به شکل جالبي ادا مي شود اما اينکه اصفهاني هاي عزيز در اوج بحران جمله «طوري نيس» را خيلي راحت و خونسرد و با لهجه خاص اصفهاني بيان مي کردند، خيلي برايم جالب بود! و هيچ وقت يادم نمي رود.

فرهاد خان! قشنگ ترين مکان ديدني اصفهان از نظر شما کجاست؟

اصفهان به نظر من يک موزه بسيار بسيار زيباست. همه جاهاي اين شهر قشنگ، دلنشين و آرامش بخش است و هرجايي که من در اصفهان براي تفريح مي رفتم بسيار آرام مي شدم، به خصوص شب ها قدم زدن در کنار زاينده رود را خيلي زياد دوست داشتم و به آن آرامشي که مي خواستم مي رسيدم. حاشيه زاينده رود به شرطي که آب در اين رودخانه جاري باشد فوق العاده است.

يکي از بهترين خاطرات تان در اصفهان را براي ما تعريف کنيد.

همه خاطرات من در اصفهان و سپاهان شيرين است، اما خاطره اي دارم از جشن قهرماني در نقش جهان که کالسکه اي به ورزشگاه آورده شده بود و تعداد زيادي از همکاران به همراه جام سوار کالسکه شده بودند و آن کالسکه واقعاً تحمل آن تعداد را نداشت، خيلي صحنه خنده داري اتفاق افتاده بود! و در کل آن صحنه هاي شادي و خوشحالي بسيار براي من شيرين بود و اميدوارم که باز اين قهرماني ها تکرار شود و سپاهاني ها به قهرماني هاي بسياري دست پيدا کرده و ما را نيز خوشحال کنند.

سپاهان و ذوب آهن را در يک جمله توصيف کنيد.

سپاهان بزرگ، با شخصيت و غولکش واقعي فوتبال ايران و ذوب آهن هم يک تيم منظم، باشخصيت و با ثبات. اصفهاني ها بابت داشتن دو تيم فوق العاده بايد به خود ببالند.

شما براي تيم هاي در حال سقوط آنقدر خوب عمل کرده ايد که برخي ها به شما لقب فرشته نجات داده اند و خيالشان راحت است که اگر تا هفته پاياني هم شرايط بد باشد ولي با هدايت شما سقوط نمي کنند!

نظر لطف شما و ساير دوستان است. من با ورود خود به هر باشگاهي سعي مي کنم که به بازيکنان اين نکته را بفهمانم که آنها بسيار توانمند هستند و بايد به اين نکته ايمان پيدا کنند و اين توانمندي به اين خاطر است که خدا از روح خود درون انسان دميده و ما هميشه بايد اميدوار باشيم. با تيم هايي که در معرض سقوط بودند تا لحظه آخر هفته پاياني هر فصلي مي جنگديم و عموماً نيز پاسخ مبارزه و اميدواري خود را گرفتيم.

در مورد ديدار سپاهان- ماشين سازي هم برايمان صحبت کنيد.

خُب هم ما و هم سپاهان به شدت به دنبال برد هستيم. سپاهان به دنبال اين است که با جبران نتايج هفته هاي قبل، بتواند به کورس مدعيان کسب سهميه آسيايي بازگردد و ماشين سازي هم در انتهاي جدول است و اصلاً شرايط خوبي ندارد. مساوي که اصلاً به درد هيچکداممان نمي خورد. من سپاهان را خانه خود تلقي مي کنم و خود را يک سپاهاني مي دانم ولي ماشين سازي به شدت نياز به برد دارد و اميدوارم پيروزي هاي سپاهان پس از ديدار با ما مجدداً آغاز شود و ما در هفته بيست و يکم برنده باشيم.