مریم محسنی: 3 استان در کشور در پله اول عصبانیت ایستاده اند. به ترتیب تهران، خراسان رضوی و اصفهان، بیشترین مردم عصبانی را به خود اختصاص داده اند و ایلام، بوشهر و خراسان جنوبی هم کمترین میزان ارجاعات نزاع را داشته اند. این آمارها مربوط به سال گذشته است و هر چند که باید بپذیریم که کلانشهرها به دلایل مختلف از جمله ترافیک، مشکلات اقتصادی، آلودگی و موارد دیگر طبیعی است که میزان عصبانتیشان بیشتر باشد اما اینکه چرا این میزان عصبانیت در حال افزایش است جای سئوال دارد.

نیاز به تحقیقات زیاد در این زمینه وجود ندارد، فقط کافی است در کلانشهرهای عصبانی قدم بزنید تا به احتمال زیاد شاهد یک نزاع خیابانی باشید، نزاعی که حادترین شکل آن به این صورت نمایان می شود که دو یا چند نفر بر سر موضوعی نه چندان مهم، درگیری فیزیکی شدید پیدا می کنند؛ در حالتی خوشبینانه، این درگیری، با وساطت رهگذران به اتمام می رسد و در مواردی هم ممکن است فاجعه ای جبران ناپذیر به همراه داشته باشد. شاهد این مدعا هم پرونده های زیادی است که در دادگاه ها اشباع شده اند که موضوع اکثریتشان نزاع است.آسیب شناسان دلیل این همه عصبانیت را به عوامل گوناگون ربط می دهند؛ مسائلی همچون تغییر سبک زندگی، نوع تغذیه، آلاینده ها و نحوه زندگی امروز که شامل شب نشینی های طولانی مدت پای تلویزیون یا موبایل می شود. تمام اینها بر عصبانی تر شدن شهرها اثر گذاشته است. بماند که گسترش فرهنگ زندگی در آپارتمان های نقلی و دور افتادن از طبیعت هم بر این عصبانیت تأثیری مستقیم داشته است.

در کنار موارد مذکور، مشکلات معمول و متداولی همچون بالا رفتن هزینه های زندگی که عمدتاً غیر ضروری هستند، درگیری مداوم ذهنی جهت هزینه ها و بدهکاری ها، سلامت و آرامش روحی را از بین برده است. به این ترتیب هر کس به منافع شخصی خویش بیشتر فکر می کند و برای دستیابی به نفع شخصی، ممکن است به راهکارهایی همچون دروغ و فریب دادن افراد، دست بزند و این می تواند به طور تدریجی به رواج بی اعتمادی در میان مردم منجر شود. اتفاقی که متأسفانه در جامعه ما رخ داده است.

به گفته پرویز کلانتری، آسیب شناس اجتماعی، این اتفاقات نوعی سردرگمی در میان مردم ایجاد کرده است و تا زمانی که نتوانیم آرامش را در جامعه ایجاد کنیم با این روند مواجه هستیم. به گفته این روان شناس، شهروندان نیازمند مشاوره هستند، آنها در این طیف گسترده در کلاف سردرگمی گیر افتاده اند که باید از آن بیرون بیایند و تنها راهکار این است که مشاوران به کمک شهروندان بیایند اما از جهت دیگر به این دلیل که تورم و وضعیت اقتصادی نمی گذارد مردم به مراکز مشاوره مراجعه کنند این مشکل هر روز بیشتر می شود.