سپاهان که هميشه جزو تيم هاي پر ستاره و مدعي ليگ برتر ايران بود فصل تقريباً ناموفقي را پشت سر گذاشت. اعتماد به ويسي و اعطاي اختيارات بي حد و حصر به او در بستن تيم و ساير موضوعاتي از اين دست باعث شد تا زردها با افراط در دو موضوع ديپورت ستاره ها و همچنين اعتماد به چهره هاي گمنام و متوسط نتوانند همانند عمده سال هاي پيش چهره يک مدعي را از خود به نمايش گذارد و شايد اگر در شش هفته پاياني زلاتکو کرانچار به جمع زردپوشان اضافه نشده بود، اين تيم با رتبه اي نا اميد کننده ليگ برتر را به پايان مي رساند. به هر تقدير هواداران سپاهان اميدوارند که فصل جديد با زلاتکو کرانچار به شکلي خوب آغاز شود و تيمي قدرتمند مهياي حضور در مسابقات شود.

لزوم پيوند دوباره سپاهان با ستاره هاي تأثيرگذار در خريدهاي تابستاني، تداوم روند جوانگرايي در شکلي ملايم و همچنين خواسته هاي هواداران از مديران اين باشگاه در فصل نقل و انتقالات موضوعي است که همکاران و اعضاي تحريريه گروه ورزشي نصف جهان نسبت به آن اظهار نظر کرده اند.

با ما در اين بحث همراه باشيد:

■ بهاره حياتي: جوانگرايي کيلويي و دور از منطق، آفتي بود که سپاهان درعصر ويسي به آن دچار شد. موضوعي که بارها در گزارش هاي مختلف نسبت به آن هشدار داديم. جوانگرايي مقوله اي خوب و قابل قبول است. اما به شکل نامنظم و افراطي که فصل گذشته در سپاهان رخ داد، باعث شد تا ذهن هواداران اين تيم نسبت به کلمه جوانگرايي بدبين شود و کمتر اين اقدام را در تيمشان بر تابند. قبلاً هم گفته ايم که با احترام به لوکا بوناچيچ که به جوانان در سپاهان به خوبي ميدان مي داد، بايد زلاتکو کرانچار را يکي از معماران ويژه جوانگرايي اصولي و منطقي در اين تيم بدانيم. با نگاهي به دور اول حضور زلاتکو در اصفهان کاملاً به اين نکته واقف مي شويم که جوانگرايي در معناي درست که با انديشه هاي اين مربي کروات عملياتي شد به چه معناست. قطعاً انتظار از تيم سپاهان در فصل پيش رو اين است که جوانگرايي را به شکل معتدل ادامه دهد و نسبت به آن عقب نشيني نکند و در عين حال هم ستاره هاي واقعي و بازيکنان با تجربه بيشتري را به تيم اضافه نمايند که بتوانند براي سپاهان تأثير گذار باشند و گره از کار باز کنند. قطعاً سپاهان اين مدلي مي تواند باز هم مدعي باشد و دست به کارهاي بزرگ بزند.

■ الهه مهري دهنوي: سپاهان در فصل جديد کارهاي زيادي دارد. سپاهان بايد دوباره به تيمي تبديل شود که پر ستاره باشد و البته اين منافاتي با تداوم سياست جوانگرايي نخواهد داشت. سپاهان به واسطه اينکه يک برند بزرگ در فوتبال ايران است، براي اينکه بتواند جذابيت هاي خود را حفظ کند و بيش از هر زماني بتواند هواداران را به ورزشگاهي مثل نقش جهان بکشاند بايد چند بازيکن با تجربه و ستاره تأثيرگذار را به خدمت بگيرد تا غير از اهميت آنها در حرکت رو به جلوي تيم، بتواند برند خود را تقويت کند. در عين حال هم با روشي ملايم روند جوانگرايي تيم بايد ادامه پيدا کند. اگر بازيکن شايسته و فوق العاده اي در تيم هاي آکادمي اين باشگاه وجود دارد به تيم بزرگسالان دعوت شود و البته آن دسته از بازيکنان جواني که از فصول گذشته نيز در تيم حضور دارند، در صورت اينکه از توانمندي هاي لازم برخوردار هستند، همچنان حضورشان در سپاهان تمديد شود واگرنه به صورت قرضي به ساير تيم هاي ليگ منتقل شوند تا در فضاي ديگري به تجربه اندوزي بپردازند.

■ خشايار بيدمشکي: ما قطعاً در فصل جديد به سپاهاني با ترکيبي از ستارگان و با تجربه ها و جواناني که زمينه ستاره شدن در وجودشان هست، احتياج داريم. انتظار هواداران اين باشگاه اين است که تيمي در شأن و شخصيت تاريخچه و افتخارات اين باشگاه بسته شود. آنان دوست دارند تيمي بسته شود که با شکوه ورزشگاه اختصاصي شان يعني نقش جهان تطابق داشته باشد. سپاهان تيمي نيست که بخواهد به يکباره دست به جوانگرايي بزند و هر مربي که اين تز را براي اين تيم داشته باشد قطعاً انسان عاقلي نيست. تيمي که عنوان پر افتخارترين تيم ليگ برتر ايران را با خود به يدک مي کشد بايد براي فعاليت در فصل نقل و انتقالات فرمول مشخصي را در دستور کار خود قرار دهد و طبق اين فرمول اقدام به جذب بازيکنان شاخص و البته جوانگرايي نمايد. قطعاً در اين فرمول همه برنامه ريزي ها و ساز و کارها به نحوي خواهد بود که به هيچ وجه مدعي بودن تيم دچار خدشه نشود و ولو اينکه تيم قهرمان نشود، بتواند تا هفته هاي پاياني از شانس هاي بزرگ کسب جام قلمداد شود. قطعاً در کنار جوانان شايسته آکادمي سپاهان، پيوند دوباره زردها با ستاره هاي واقعي و تأثيرگذار فوتبال ايران مي تواند يک مطالبه منطقي از سوي هواداران باشد.

■ بابک باقري: همکار خوبمان به نکته جالب توجهي اشاره کرد. انتظار هواداران و اصفهاني ها از سپاهان فصل جديد اين است که تيمي پر قدرت بسته شود و البته چند ستاره شاخص ليگ نيز( نه فقط ستاره هاي کاغذي و نامي که مرتباً روي جلد مطبوعات حضور دارند و پاي ثابت برنامه هاي ورزشي راديو و وتلويزيون هستند) شرايط حضورشان در جمع زردها فراهم شود. تقويت برند سپاهان که مورد اشاره همکارمان هم بود نکته بسيار مهمي براي سپاهان است. شما نگاه کنيد سپاهان در عمده سال هايي که از بازيکنان شاخص متعددي بهره مند بود غير از نتايج قابل قبولي که مي گرفت به برندي قدرتمند تبديل شده بود. بازيکنان سپاهان در برنامه هاي فرهنگي- اجتماعي که شرکت مي کردند باعث مي شدند که نام سپاهان هميشه و در هر ويژه برنامه اي به نام غالب آن مراسم تبديل شود. اما سال پيش شرايط به سمتي رفته بود که اگر بازيکنان سپاهان در برنامه اي هم حاضر مي شدند نه کسي آنها را مي شناخت و نه اينکه کمکي به تقويت و پر آوازگي برند سپاهان مي کردند. البته اشتباه نکنيد، منظور من اين نيست که سپاهان مانند برخي سال ها مثل دوران آقاي قلعه نويي رويکردي افراطي در خريد ستاره ها و بازيکنان شاخص داشته باشد و حتي نيمکت نشينان اين تيم هم جزو بزرگان فوتبال ايران باشد. نخير! منظورم به هيچ وجه اين نيست. ما اگر افراط آقاي ويسي در خالي کردن تيم از ستاره ها و زياده روي در جوانگرايي را نقد مي کنيم، به زياده روي سپاهان در برخي سال هاي گذشته به ويژه سال دوم حضور امير قلعه نويي در اين تيم هم انتقاد داريم که خريد ستاره ها چهره هاي نامي بي حد و حصر انجام شد و حتي روي نيمکت و در جايگاه بازيکنان ذخيره هم کمتر اتفاق مي افتادکه جايي براي بازيکنان جوان باشد. ما اميدواريم اعتدال هم در خريد ستاره ها رعايت شود و هم در جوانگرايي و قطعاً آقاي کرانچار فردي است که اين ايده را مي تواند به خوبي پياده کند.

■ محسن کدخدايي: به هر حال سپاهان در فصل جديد بايد متدهاي دوران قبل به ويژه دوره اول حضور کرانچار در اصفهان را تکرار کند. قطعاً انتظار هواداران اين تيم اين است که تيمشان با ستاره ها و بازيکنان شاخص بيشتري بسته شود. آنها وقتي به دوران مربي مثل قلعه نويي نگاه مي کنند که تيمشان را ستاره باران کرد و حسابي و با نتايجي خيلي خوب رقبا را قلع و قمع مي کرد و در عين حال هم نگاهي هم مي اندازند به دوران ويسي که يک تيم تقريباً بي خطر و خالي از ستاره بسته شد، طبيعي است که دوست داشته باشند تيمشان مانندقبل بسته شود و از تکرار سپاهان مدل ويسي قطعاً بيزارند. موضوع وقتي ناراحت کننده مي شود که بدانيم تفاوت سپاهان ويسي با سپاهان پر ستاره فرکي يک ميليارد تومان بود. حداقل هواداران فهميدند همه چيزهايي که به نام صرفه جويي باعث شد تيمشان شخم بخورد و عاري از بازيکنان با تجربه شود، شعاري بيش نبود. به نظر من کرانچار مي تواند يک تعادل خوبي بين لزوم جذب و خريد ستاره ها و البته تداوم جوانگرايي در تيم برقرار کند تا هم مدعي بودن تيم و مطالبات هواداران و تقويت برند سپاهان با خريد بازيکنان شاخص عملياتي شود و هم اينکه روند سازندگي بازيکن در اين تيم ادامه داشته باشد. من فکر مي کنم که ما در اينجا درباره اينکه کليات استراتژي باشگاه سپاهان در نقل و انتقالات تابستاني بايد چه باشد بحث کرديم و در شماره هاي آينده مي توانيم جزئي تر در مورد اين موضوع بحث کنيم. اين مبحث بهتر است ادامه داشته باشد.