ساعت 4و 30 دقيقه بعد از ظهر سه‌شنبه 9 خرداد امسال، مرد جواني که با شليک گلوله زخمي شده بود، به بيمارستان سينا انتقال يافت. اما لحظاتي بعد اين مرد 32 ساله تسليم مرگ شد. با مرگ مشکوک مرد جوان، موضوع بلافاصله به بازپرس کشيک قتل پايتخت اعلام شد. در بررسي‌هاي صورت گرفته مشخص شد که کارمند انتظامات بانک هنگام مانور آموزشي که در پارکينگ يکي از بانک ها واقع در ميدان امام خميني(ره) برگزار شده بود تير خورده است.

طبق اطلاعات به‌دست آمده بعد از شليک کارمندان انتظامات بانک، زماني که مدرس تيراندازي اقدام به شليک کرده بود، يکي از تيرها در برخورد با ستون خودرو کمانه کرده و بعد از آن به کارمند انتظامات به نام «مسعود» خورده و موجب زخمي شدن او شده بود. بدين ترتيب مدرس تيراندازي بازداشت و براي تحقيقات به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد.مدرس تيراندازي، زماني که در مقابل بازپرس محسن مدير روستا از شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران قرار گرفت گفت: «سال هاست که به کارمندان انتظامات بانک‌ها آموزش تيراندازي مي‌دهم. طبق روال و قانون کار، تمامي کارمندان انتظامات سلاح‌هايي براي خود دارند و در مانورهاي آموزشي از اين سلاح‌ها استفاده مي‌کنند.»

او ادامه داد: «آموزش داخل پارکينگ صورت مي‌گرفت و هدف ثابت تيراندازي؛ بشکه‌هاي پر از شني بود که کارمندان مي‌بايست به آنها تيراندازي مي‌کردند. در اين نوع آموزش به آنها پنج تير داده مي‌شود و تعداد تيرها هم شمرده مي‌شود اما هيچ اسلحه‌اي قبل از تيراندازي بررسي نمي‌شود و معلوم نيست که داخل آن تيري قبلاً قرار داشته يا نه. کارمندان ابتدا اقدام به تيراندازي بدون فشنگ مي‌کنند و بعد از کسب مهارت سلاحي با فشنگ به آنها داده مي‌شود. افراد به گروه‌هاي سه نفري تقسيم مي‌شوند و هر کدام از آنها ابتدا يک تير، بعد دو تير و درنهايت دو تير ديگر شليک مي‌کنند تا پنج تيرشان تمام مي‌شود. تک تيرها را از بيرون خودرو شليک مي‌کنند و تيرهاي بعدي از داخل خودرو به سيبل که ثابت است، شليک مي‌شود. در تمام تيراندازي‌ها بخاطر احتمال خطا در تيراندازي و جلوگيري از هر خطري، هم خودرو هم سيبل‌ها ثابت هستند. گروهي که مسعود در آن تيراندازي مي‌کرد گروه دوم بودند. بعد از شليک 15 تير (تيرهايي که در اسلحه مسعود و دو هم تيمي‌اش قرار داشت) وقتي نوبت به شليک من رسيد بايد دو تير را در بيرون از خودرو و دو تير را هم از داخل خودرو به هدف مي‌زدم.»

مربي تيراندازي ادامه داد: «آخرين تيري که شليک شد، يعني چهارمين تيرم، با ستون پنجره سمت راننده برخورد کرد و کمانه گرفت. ابتدا تصور مي‌کردم که تير با بدن مسعود برخورد کرده است. اما در بازبيني فيلم‌ها، کاملاً مشخص است که تير بعد از کمانه کردن از شيشه عقب ماشين بيرون رفته است زماني که من بالاي سر مسعود رسيدم، تصور مي‌کردم که خونريزي قفسه سينه است، اما پهلوي راست او خونريزي داشت. درحالي که اگر بر اثر برخورد کمانه تير من زخمي شده بود، تير مي‌بايست با قفسه سينه برخورد مي‌کرد نه پهلوي راست و سمت کليه مرحوم. اين موضوع را هم نبايد ناديده گرفت که تنها من اسلحه کلاشينکف داشتم و کارمندان انتظامات اسلحه‌شان کلت 7.65 بود.» او ادامه داد: درحالي که جاي تير کلاشينکف با کلت فرق دارد، کلاشينکف سوراخ مي‌کند و تير از قسمت ديگر بدن بيرون مي‌آيد. اما زماني که به سراغ مسعود رفتم و دستم را روي پهلويش قرار دادم ديدم که سوراخ از تير اسلحه کلاشينکف نبود. از طرفي تير داخل بدنش بود و خارج نشده بود. شما از روي تيري که در بدن متوفي است مي‌توانيد تشخيص دهيد که متعلق به چه اسلحه‌اي است. من 18 سال است که در اين کار هستم و جهت شليک گلوله اسلحه‌ام با جهت ورود تير به داخل بدن متوفي يکي نيست.»

باتوجه به اظهارات مربي تيراندازي، مرد جوان با قرار وثيقه آزاد شد و از سوي ديگر بازپرس جنايي دستور داد کارشناسي اسلحه و بررسي زاويه تير و کاليبر سلاح انجام شود.