داستان يک دگرديسي در اصفهان
کد خبر: ۳۵۷۰۵
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۱

نصف جهان: قرار نيست چون «سيد قدرت ا...طاوسي ولنداني» در جريان انتخابات شوراي شهر اصفهان تنها 95 رأي به دست آورد و درآخرين رديف ليست 639 نفره نامزدهاي اين انتخابات ايستاد، کسي او را مؤاخذه کند که وقتي مي دانستي رأي نمي آوري، چرا در انتخابات شرکت کردي؟ او نمي دانست رأي نمي آورد بلکه مانند تمام 638 رقيبش، درصدي شانس پيروزي براي خودش قائل بود همانطور که عباس حاج رسوليها با سابقه بيش از 16 سال حضور در شوراي شهر اصفهان و تجربه دو دوره رياست بر اين شورا، حتي به ذهنش هم خطور نمي کرد که اين بار رأي نياورد. هرچه بود اما نتايج انتخابات نشان داد که حاج رسوليها نتوانسته اعتماد مردم اصفهان را جلب کند تا دوره پنجم پارلمان اين شهر، بدون حضور مرد اصولگراي تمام ادوار شورا افتتاح شود. اما تفاوت او با سيد قدرت ا...در اين است که نفر انتهايي ليست 639 نفره، ماجراي آخرشدنش را فراموش کرده و به زندگي عادي اش بازگشته است ولي حاج رسوليها لابد هنوز در چرايي پاسخ به اين سئوال مانده که چگونه ممکن است رئيس اسبق شوراي شهر اصفهان که روزگاري در رده اول ليست پذيرفته شدگان اين شورا سير مي کرد، حالا به رديف شانزدهم سقوط کند و به عنوان علي البدل سوم معرفي شود آنهم در حالي که با نفر اول، چيزي نزديک به 83 هزار رأي فاصله دارد!

پاياني بر چهره هاي موجه

در اين سقوط بزرگ، حاج رسوليها تنها نيست. رضا اميني، رئيس دوره فعلي شوراي شهر و نزديک به جبهه پايداري هم با ايستادن در رديف پانزدهم و معرفي شدن به عنوان علي البدل دوم، عملاً شکست کمرشکني را تجربه کرد همانطور که عباس مقتدايي، همفکر اميني و نماينده اصفهان در مجلس نهم که در رقابت هاي انتخابات مجلس دهم از تکرار دوباره نمايندگي اش باز مانده بود، اين بار در رقابت هاي شوراي شهر به عنواني بهتر از چهاردهم نرسيد تا به عنوان علي البدل اول معرفي شود. فاصله رأي مقتدايي با نفر سيزدهم شورا يعني آخرين نفر از ليست اميد که از اصفهاني ها رأي گرفت، نزديک به 41 هزار رأي بود!

به جز اين سه چهره موجه از دو شعبه اصولگرايان(سنتي ها و پايداري ها)، هيچکدام ديگر از اعضاي دوره چهارم شوراي شهر(دوره فعلي) که عمدتاً يا اصولگرا بودند يا از چهره هاي مستقل(سلبريتي هاي مردم پسند) نتوانستند از سد اعتماد مردم گذشته و پاي به دوره پنجم بگذارند. در اين دگرگوني اساسي، تنها نام دو اصلاح طلب حاضر در شوراي چهارم در ليست پذيرفته شدگان دوره پنجم آن هم در دو رديف اول و دوم به چشم مي خورد که نشان از يک اتفاق مهم در جهت يابي جديد آراء دارد.

ادامه راه تا مجلس آينده

داستان رأي نياوردن چهره هاي شاخص جريان اصولگرايي در اصفهان تنها روايت شکست چند شخص در يک انتخابات نيست بلکه نتيجه يک پوست اندازي سياسي– اجتماعي در يک کلانشهر محسوب مي شود. اين تحول که به طور همزمان در يک بازه زماني مشخص و در بيشتر کلانشهرهاي کشور به وجود آمد، در مسير خودش به اصفهان هم رسيد و نتيجه قابل توجهي برجاي 
گذاشت. اين روند به تدريج و در قالب «موج نه به اصولگرايي» از خرداد 92 با رأي به رياست جمهوري حسن روحاني آغاز شد و در اسفند 94 با انتخابات مجلس دهم و پيروزي اصلاح طلبان به اوج خودش رسيد. اين اما پايان کار نبود بلکه ارديبهشت 96، موعدي براي ادامه پيدا کردن اين مسير بود و کار به جايي رسيد که دولت دوازدهم و شوراي پنجم نيز به اعتدالگرايان و اصلاح طلبان هديه شد.

براي درک بهتر شکل گيري اين روند در اصفهان کافي است بدانيد که رأي مردم اين شهر براي تعيين نمايندگان شوراي شهر دوم و سوم، به اصولگرايان سنتي و معدودي اصلاح طلب و در شوراي چهارم به ترکيبي از همه جريان ها اختصاص داشت و همزمان، پنج کرسي نمايندگي مجلس هشتم و نهم در اصفهان نيز ازآنِ اصولگرايان بود همچنانکه رأي اصفهاني ها به آغاز و ادامه رياست جمهوري محمود احمدي نژاد طي دو دوره هم قابل توجه نشان مي داد. اينها همه کار را به جايي رساند که از اصفهان به عنوان يکي از پايتخت هاي اصلي اصولگرايي در ايران نام برده مي شد. اما از سال 92 ورق به يکباره برگشت و دور شدن شاهين اقبال از اصولگرايان، با دگرديسي جامعه (و به خصوص طبقات متوسط شهري) تاخت خورد. در آن سال، ترکيب نمايندگان مردم در شوراي شهر تغيير کرد و در جهت گيري آرائي که توسط اصفهاني ها به صندوق رأي رياست جمهوري ريخته شد هم تفاوت آشکاري نسبت به دوره قبل از آن مشاهده شد. در طول همين پوست اندازي بود که حسن روحاني در انتخابات رياست جمهوري سال 92، رأي خوبي از اصفهاني ها گرفت، ترکيب نمايندگان شوراي شهر در انتخابي معنادار از يکدستي کامل اصولگرايان سنتي خارج شد و به مجموعه اي متنوع از سنتي هاي محافظه کار، جبهه پايداري، اصلاح طلبان و نفرات مستقل تغيير يافت و مجلس نيز در آستانه يک تحول بزرگ قرار گرفت. اين تحول در رأي مردم اصفهان در اسفند 94 مشاهده شد آنجا که اهالي نصف جهان براي انتخاب نمايندگان اين کلانشهر در مجلس، سه اصلاح طلب و دو اصولگرا را برگزيدند (هر چند صلاحيت مينو خالقي بعداً رد شد) در حالي که يکي از اين دو اصولگرا در ساعات پاياني شمارش آراء و طي رقابتي تنگاتنگ و با تفاوت بسيار اندکي نسبت به آراء نفر ششم که او هم اصلاح طلب بود به مجلس راه يافت.

اما بالاخره در ارديبهشت 96، قطعه پاياني پازل هم به جاي خودش گذاشته شد تا همزمان با تکرار رأي به روحاني، شوراي پنجم شهر اصفهان يکسره از اصولگرايان سنتي و پايداري ها و مستقلين(که در دوره چهارم و در هيئت سلبريتي ها خودشان را نشان داده بودند) پاک شود و دربست در اختيار اصلاح طلبان قرار بگيرد.

اين دگرديسي بزرگ در منظومه فکري طبقات متوسط کلانشهر اصفهان، ورود به عصر جديدي را در اين پايتخت سابق اصولگرايي نشان مي دهد. حالا اصفهاني ها در انتخاب يک رئيس جمهور معتدل، يک شوراي شهر کاملاً طرفدار اصلاحات و
انتخاب هايي معنادار براي کرسي هاي نمايندگي مجلس نقش متفاوتي نسبت به گذشته ايفا کرده اند. هرچند در سايه اعتراضات اوليه نامزد اصلاح طلب انتخابات ميان دوره اي مجلس در اين شهر و در حالي که تا لحظات آخر نام او به عنوان جانشين مينو خالقي مطرح بود، ماجراي سال 92 بازتوليد شد و نامزد اصولگرايان گوي سبقت را ربود و به مجلس راه يافت اما بي گمان امتداد آن پوست اندازي، خودش را در انتخابات مجلس يازدهم که دو سال بعد برگزار خواهد شد بيشتر نشان مي دهد. دور نيست اين احتمال که درآن انتخابات هم هر پنج کرسي اصفهان به اصلاح طلبان يا اعتداليون برسد تا سهم اصولگرايان از اين رکن مهم دموکراسي در پايتخت جديد اصلاح طلبان روي نقطه «صفر» توقف کند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار