کد خبر: ۴۲۶۶۶
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۷

«هاوارد جيکوبسون» نويسنده معروف انگليسي و برنده جايزه «بوکر» در يادداشتي در «گاردين» از مرگ «مريم ميرزاخاني» نوشته است. به گزارش خبرآنلاين؛ در اين يادداشت آمده است:

«مريم ميرزاخاني، رياضيدان، دو هفته پيش در گذشت، او 40 ساله بود. من قبل از اينکه خبر مرگ او را در روزنامهها بخوانم چيزي از او نشنيده بودم. داستانش غمگين است؛ ميرزاخاني استاد ايراني دانشگاه استفورد تنها زن برنده جايزه فيلدز است جايزهاي شبيه جايزه نوبل در رياضيات و بر اساس صحبتي در يک روزنامه، دختر و شوهر او بازمانده‌‌هاي ميرزاخاني هستند. من هميشه استفاده از کلمه بازمانده را غمگين ميدانم؛ او رفته است و آنها تنها ماندهاند، حتي در حالتي که اين همسر و مادر، جوان بود.

اين داستان به دليل ديگري هم غمگين است، در عکسهايي که از ميرزاخاني منتشر شد، قدرت عجيبي ديده ميشود؛ زيبايي اي در چهره او وجود دارد که تنها از آن ميتوان به عنوان مهاجرت ذهن به صورت دانست. پس غم اين مرگ دوبرابر ميشود: مرگ زودهنگام يک انسان و از دست دادن زود هنگام يک نابغه.يادم است، در دوران تحصيل تفاوت کيفي زيادي ميان دانشجويان علوم و رياضي و ما دانشجويان اهل شعر بود، آن زمان ميپنداشتيم که ما خلاقيت بيشتري داريم.

گفته ميشود ميرزاخاني قبل از اينکه يک رياضيدان شود، يک نويسنده بود. شايد انتخابي کرده است که در آن هنر کمتري وجود دارد. او در همان زماني که نويسندهها با آن آشنا هستند، در رياضيات غرق شد. «مثل اين است که شما در جنگلي گم شده باشيد و شروع به ياد گرفتن هر دانشي کنيد تا شايد روزي با خوش شانسي بتوانيد راه خروج را پيدا کنيد.»

البته اقبال چيز مهمي نيست، معمايي است که برخي آن را قابليت منفي ميدانند، اعتماد داشته باشيم که اگر روزي جرأت داشته باشيم و بي آنکه مطمئن باشيم، بتوانيم خود را در تاريکي بياندازيم، کارها خودشان پيش ميروند. بهترين متنها اينگونه نوشته ميشوند؛ ناخواسته، ناشناخته و تعجبآور. چنين چشمپوشياي از اراده چيزي است که ما آن را خلاقيت ميدانيم. پس هنرمندان و رياضيدانان، در يک تاريکي کار ميکنند. افسوس از مرگ ميرزاخاني همانقدر که توسط رياضيدانان حس ميشود، توسط شاعران هم حس ميشود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار