بيستم تيرماه سال 76 فرشاد پيوس مهاجم گلزن تيم پرسپوليس و فوتبال ايران معروف به « فرشاد آقاي گل»بعد از ده دقيقه  حضور در ابتداي دربي چهل و سوم پرسپوليس و استقلال، از فوتبال خداحافظي کرد و براي هميشه کفش‌ها را آويخت. در نوزدهمين سالگرد آن خداحافظي باشکوه که جزو معدود خداحافظي‌هاي ماندگار در فوتبال ماست، خبرگزاري ايلنا سراغ  فرشاد پيوس رفت و با او راجع به آن روز فراموش نشدني حرف زد. بخش هايي از اين گفتگو را در زير مي خوانيد.

در ابتدا راجع به روز خداحافظي خود از فوتبال بگويد.

واقعاً آن روز براي من فراموش نشدني است. من خودم قبل از شروع بازي فکر نمي‌کردم شرايط ورزشگاه طوري باشد که حتي استقلالي‌ها هم من را تشويق کنند. برعکسِ چيزي که فکر مي‌کردم در آن روز نه تنها پرسپوليسي‌ها بلکه استقلالي‌ها هم موقع خداحافظي من ايستادند و من را تشويق کردند و اين اتفاق بسيار شيرين و باورنکردني براي همه از جمله خودم بود. در زمين هم بازيکنان تيم خودمان و استقلال در کنار من بودند و واقعاً آنها در کنار هواداران براي من سنگ تمام گذاشتند.

يکي از کساني که نقش زيادي در موفقيت شما داشت محسن عاشوري هافبک خلاق پرسپوليس در آن زمان بود که به اصطلاح مي‌گفتند چشم بسته شما را در زمين پيدا مي‌کند.

واقعاً همينطور بود. محسن يک فوتباليست به تمام معنا بود. ضمن اينکه ما با هم خيلي رفيق بوديم و او چندين ماه پيش ما زندگي مي‌کرد. درک خوبي از بازي هم داشتيم و خيلي راحت همديگر را در زمين پيدا مي‌کرديم. البته من بايد اين را بگويم که در پرسپوليس آن زمان رفاقت حرف اول را مي‌زد و همه ما با هم رابطه بسيار خوبي داشتيم. از علي پروين به عنوان بزرگ و مربي تيم گرفته تا بقيه بازيکنان، همه خيلي رفيق بوديم و با همين رفاقت درون تيم بود که پرسپوليس در آن سال‌ها دوران درخشاني را داشت و قهرماني‌هاي زيادي را کسب کرد.

خيلي‌ها اعتقاد داشتند فرشاد پيوس خيلي زود از فوتبال خداحافظي کرد.

اين حرف را قبول دارم. من هميشه در دوران فوتبالم سالم زندگي کردم و به همين دليل مي‌توانستم چند سال ديگر هم بازي کنم. اما به هر حال در آن زمان ديدم که بهتر است در اوج خداحافظي کنم. بازي دربي هم بهترين ديدار ممکن براي خداحافظي کردن بود و به همين دليل تصميم گرفتم در اين بازي رسماً از فوتبال خداحافظي کنم. خوشبختانه همه شرايط هم براي برگزاري مراسم مهيا شد و حتي از سوي مسئولان و داور بازي، تعويض من حساب نشد و بعد از ده دقيقه که در زمين بودم از فوتبال خداحافظي کردم و خاطرات بسيار شيريني براي من در آن روز رقم خورد.

روزهاي اولي که فوتبال را کنارگذاشته بوديد چطور گذشت؟

خوب فوتبال همه زندگي من بود و طبيعي بود که اوايل کمي برايم سخت بود که ديگر بازي نمي‌کنم. اما با اين حال زندگي همين است و بايد يک روز هم خداحافظي کرد. 19 سال از خداحافظي من گذشته است، اما واقعاً با رفتاري که مردم در قبال من دارند، هنوز هم فکر نمي‌کنم که فوتبال را کنار گذاشته‌ام. در اين سال‌ها حتي اين فرصت را داشتم که براي زندگي به خارج از کشور بروم، اما چون عاشق کشورم هستم اينجا ماندم و از اينکه بتوانم قدمي براي جوانان اين مرز و بوم بردارم لذت مي‌برم.

آخرين ضربه‌اي که شما در دوران بازي خود به توپ زديد، آن ضربه کاشته معروف در دربي 43 بود که با واکنش عالي بهزاد غلامپور گل نشد. تا به حال شده است که به آن ضربه فکر کنيد و حسرت گل نشدنش را بخوريد؟

بعضي مواقع حسرت مي‌خوردم که چرا گل نشد. اما از طرفي هم مي‌گويم خوب شد که آن توپ گل نشد و استقلالي‌ها موقع خداحافظي من ناراحت نبودند. البته پرسپوليس حتي بدون گل شدن آن توپ هم بازي را برد و آن ضربه تأثيري در سرنوشت بازي نداشت. اما هرچه بود قطعاً قسمت بود و من هم از اين اتفاق ناراضي نيستم.

يکي از تصميماتي که شما در موقع خداحافظي از فوتبال گرفتيد، دادن پيراهن معروف شماره 17 پرسپوليس به مهدي مهدوي‌کيا بود که بازيکني جوان و مستعد در آن زمان بود. به نظرتان آيا مهدوي‌کيا جانشين خوبي براي شما و شماره 17 معروف پرسپوليس بود؟

واقعاً مهدي بهترين وارث ممکن براي پيراهن من در پرسپوليس بود. قبل از بازي خيلي‌ها مي‌گفتند پيراهنت را به کس ديگري بده اما من قبول نکردم. چون مهدي هم بچه پايين شهر بود و هم بسيار با اخلاق بود. ضمن اينکه فوتباليست مستعدي بود و مي‌دانستم روزي فوتباليست بزرگي مي‌شود که خدا را شکر همينطور هم شد و او توانست بعد از بازي در پرسپوليس به اروپا برود و سال‌ها در آنجا درخشيد و از اين نظر واقعاً خوشحالم که او بعد از من پيراهن شماره 17 پرسپوليس را پوشيد.

رؤياي حضور در پرسپوليس به عنوان سرمربي را نداريد؟

من عاشق پرسپوليس هستم و واقعاً دوست دارم روزي سرمربي تيم محبوبم شوم. اما به هر حال تا الان قسمت نبوده است و شايد اصلاً هيچ وقت نوبت به من نرسد و بايد ديد قسمت چيست. البته شايد واقعاً صلاح در اين باشد که به اين آرزو نرسم. براي اينکه در اين فوتبال اين احتمال وجود دارد که با بد نتيجه گرفتن در پرسپوليس، محبوبيتي که بين هواداران داريم از بين برود.