در مناظره 2 سردار سپاه مطرح شد
کد خبر: ۴۵۲۰۷
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۷

سردار سيد محمد ابوترابي/ از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس

بعد از فتح خرمشهر، نظاميان مطرح ميکنند که ما بايد وارد خاک عراق شويم. در جلسه اول امام(ره) نميپذيرند. آقا محسن[رضايي] ميگويد که آقاي هاشمي مطرح کردند که حتماً شما در جلسه دوم حضور داشته باش که استدلالهايت را بگويي. استدلالها اين است که اگر بخواهيم جبهه جنوب را رها کنيم بايد يک نيروي سنگيني را براي حفظ موقعيت قرار دهيم و عملاً توان دفاعي خود را در نقاطي ديگر از دست ميدهيم. اينجا حضرت امام(ره) به آن چهار دليل اشاره ميکنند، اما نهايتاً به دليل بحثهاي نظامي و موضوع رسيدن به رودخانه دجله، ميپذيرند.

در کتاب «اسرار مکتوم» که اخيراً چاپ شده آمده است که امام(ره) در مقابل فرماندهاني که بعد از بيتالمقدس به دنبال ورود به خاک عراق بودند، به چهار دليل مخالفت ميکردند، يکي از دلايل امام(ره) متجاوز ديده شدن ما بود. همچنين اينکه در منطقههايي که عبور خواهيم کرد، شهرهايي وجود خواهد داشت که لگدمال عمليات نظامي ميشوند و به نفوس مردم تجاوز خواهد شد. همچنين ملت عراق با تجاوز مشکل دارد و رفتن ما به خاک عراق باعث اين ميشود که مردم عراق در پشتيباني رژيم صدام وارد عمل شوند و در آخر اتحاد کشورهاي عربي بود که با ورود ايران به عراق خشمگين ميشدند. عين اين چهار پيشبيني حضرت امام(ره) هم اتفاق افتاد.

در سال 61 دو جلسه وجود داشته که متأسفانه هر دو بزرگوار يعني آقايان هاشمي و رضايي ميگويند اسناد اين دو جلسه نيست. متأسفانه آقاي نظران که دبير اجرايي اين بحثها بوده هم در يک تصادفي فوت ميکنند. آنچه طرح ميشود ذهنياتي است که حاضران از آن جلسات دارند. يک نامه منتشرنشدهاي هم هست که مرحوم سيداحمد آقا براي حضرت امام(ره) نوشتهاند و به امام(ره) گفتهاند که آقا، نظر من هم اين است که شما روي موضعتان پافشاري کنيد. اين نامه را سردار حسين علايي در خاطراتشان گفتهاند که آن را خواندهاند. در جلسه اول بحث ميشود که ما در موقعيت و قدرتي قرار گرفتهايم که ميتوانيم اراده خود را به عراق تحميل کنيم.

سردار ناصر شعباني/ از فرماندهان سپاه کرمانشاه در عمليات مرصاد

من از آقاي محسن رضايي درباره نامه معروفش به امام(ره) در مورد وضعيت جبههها سئوال کردم. ايشان در جايي بيان کردند که آقاي هاشمي از من پرسيدند برآورد شما چيست؟ ارتش که گفته بود من بمب اتم براي پايان جنگ ميخواهم؛ سپاه هم گفته بود اينقدر ميليون دلار براي خريد تسليحات و سه سال وقت نياز دارم. من اين وضعيت را مکتوب تحويل آقاي هاشمي دادم؛ اما آقاي هاشمي «رندي» کرد و اين نامه را به امام(ره) داد و گفت فرماندهان اين را ميگويند و ما در حدمان نيست. آقاي روغني زنجاني[رئيس وقت سازمان برنامه و بودجه] هم از وضع بد اقتصادي ميگويند. آقاي رضايي به من گفت، آقاي هاشمي نگفت ميخواهد اين نامه را به امام(ره) بدهد، اگر ميدانستم اين نامه به امام(ره) ميرسد اصلاً نمينوشتم و نمي دادم.

اينکه آقامحسن ميگويد اين نامه ناخواسته به دست امام(ره) رسيد، براي اين بود که ايشان ميگويد اگر قطعنامه پذيرفته نميشد ما حاضر بوديم با چوب و سنگ بجنگيم. قبول دارم که وضع اقتصادي کشور خوب نبود، اختلافات در داخل وجود داشت و اجماع جهاني هم عليه ما بود. اشتباهات ما و مشکلات، واقعيتهايي بود که در پيوست نامه آقاي محسن رضايي آمده است ولي هر راستي را نبايد گفت.

اين نامه بر اساس شرايط آن زمان واقعبينانه بود، ليکن ما ميتوانستيم با شرايطي که به وجود ميآوريم، در بعضي جاها مثل فاو دفاع کنيم. اگر ما کمي توان ميگذاشتيم و فاو را نگه ميداشتيم پايان جنگ اين نبود. فضا، فضايي بود که متأسفانه همراهي وجود نداشت. بال ديپلماسي با بال جنگ همراه نبود. اگر پشتيباني بيشتري ميشديم و فاو را نگه ميداشتيم با برگ برنده بيشتري، 598 اجرا ميشد.

من دو جا گريه فرماندهان را در جنگ ديدم، يکبار همين مقطع قبول قطعنامه بود. رزمندگان ما حاضر بودند با سنگ و چوب هم بجنگند. اصلاً تسليحات فاکتور اصلي نبود.

آن زمان آقاي روحاني هم فرمانده پدافند هوايي بود. روحياتشان اين بود. در جلسات هم من ميديدم اينها [هاشمي و روحاني] خيلي انگيزه و روحيه (ادامه جنگ) نداشتند.

بعد از قبول قطعنامه و در زمان عمليات مرصاد، وقتي رزمندگان آنطور براي حضور در جبههها مشتاق بودند، امام(ره) فرموده بودند اگر من ميدانستم آمادگي مردم اينگونه است قطعنامه را قبول نميکردم. اين نقل قول از حاج احمدآقاست.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار