خبرگزاري مهر همزمان با سالروز شهادت شهيدان رجايي و باهنر در حادثه تلخ انفجار نخست وزيري با «احمد کريم پور» مسئول کميته چک و خنثي بمب در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در اولين سال هاي بعد از پيروزي انقلاب درباره بمب گذاري هاي سال 60 گفتگو کرده است که بخش هايي از اين گفتگو را مي خوانيد:

شرايط انفجار در ساختمان حزب جمهوري چگونه بود؟

در ساختمان حزب جمهوري دو انفجار رخ داد؛ يکي در مقابل شهيد بهشتي بود و ديگري براي فرو ريختن سقف ساختمان. سالن جلسات حزب 24 متر طول و 12 متر عرض داشت که جلوي آن به همين ميزان يک حياط وجود دارد. نحوه طراحي ساختمان به اين صورت بود که وسط سالن دو ستون بزرگ وجود داشت که تمام وزن تيرآهن هاي افقي بر روي اين دو ستون قرار داشت؛ به همين دليل براي تخريب ساختمان بايد اين ستون ها تخريب مي شد که با استفاده از قاب عکس هايي که درون آنها مواد منفجره کار گذاشته شده بود، اين دو ستون تخريب شدند. در مقابل تريبون شهيد بهشتي نيز قرآن بود که زير آنها نيز بمب گذاشته شده بود و نکته اصلي اين است که تمام اين کارها توسط کسي انجام شده بود که مسئول برگزاري مراسمات حزب بود. بعدها که عده اي معتقد بودند اين عمليات ممکن است از مدرسه اي که در پشت حزب قرار داشته انجام شده باشد، با ادله محکم به آنها ثابت کرديم که کار «کلاهي» بوده است. من حتي بعد از انفجار هم دست منافقين را در کار مي ديدم. در آن شب وقتي که به محل انفجار رسيدم، بلافاصله جرثقيل براي بلند کردن تيرآهن ها رسيد، بلند کردن اولين تيرآهن همزمان بود با به شهادت رسيدن 50 درصد افرادي که در زير آوار گير افتاده بودند چراکه ما هنوز صداي فرياد آنها را مي شنيديم. وقتي که جرثقيل تيرآهن 12 متري که ستون سقف بود را بلند کرد، کل سقف به يک باره فرو ريخت در حالي که افراد زير آن بودند. من حتي بلند کردن تيرآهن را هم کار منافقين مي دانم چراکه افرادي را که در آن هنگام آنجا مي ديديم، امروز مسئله دارند.

در ساختمان نخست وزيري انفجار به چه صورت انجام شد؟

کشميري در طول مدت حضور خود در نخست وزيري همواره در حال انجام اقداماتي براي عادي سازي و جلب اعتماد از نظر امنيتي بود. به عنوان مثال در ساختمان نخست وزيري در يک گوشه اي يک شير آب گذاشته بود که در کنار آن، سماور و استکان و نعلبکي نيز به تعداد افراد گذاشته بود. زماني که جلسات شروع مي شد، او به بهانه اينکه مي خواهد امنيت جلسه حفظ شود، درب اصلي را مي بست تا فردي وارد نشود و خودش چاي مي ريخت و براي مهمانان مي آورد. در روز هشتم شهريور هم که جلسه با حضور آقايان رجايي، باهنر، دستجردي و شخص کشميري برگزار مي شد، او از درون کيف خود يک سند براي عادي سازي بيرون مي آورد و سپس کيف را پايين مي گذارد و کمي هم آن را به سمت آقاي رجايي هُل مي دهد و پس از آن به بهانه ريختن چايي به بيرون از اتاق مي رود که انفجار صورت مي گيرد. شدت انفجار باعث مي شود تا آقايان رجايي و باهنر در دم به شهادت برسند و جنازه آنها تقريباً تکه تکه شده بود.

شما در روز انفجار نخست وزيري کجا بوديد؟

ما در همان موقع در حال خنثي سازي بمبي در پادگان امام حسين(ع) (محل استقرار هنگ نوجوانان) بوديم و از روي ارتفاع، انفجار را از راه دور مشاهده کرديم. همين بمبي هم که در حال خنثي سازي آن بوديم، داستان شنيدني دارد. در روز قبل يعني هفتم شهريور ماه بمبي را در 8 متري بيت امام(ره) کشف کردند که درون کپسول گازي جاسازي شده بود که به منزل امام(ره) مي رفت. در واقع در روز قبل از انفجار نخست وزيري آنها قصد داشتند تا حضرت امام (ره) را مورد سوء قصد قرار دهند.

بمب گذاري هاي ديگري که از لحاظ فني قابل توجه باشند، رخ داد؟

يکي از بمب ها که در آن زمان کشف و خنثي سازي شد، بمبي بود که در يک قاب عکس از امام(ره) که از ترکيه آمده بود، جاسازي شده بود. اين قاب عکس بنا بود در نماز جمعه پشت سر آيت ا... موسوي اردبيلي قرار بگيرد. زماني که به بنده اطلاع دادند چنين قاب عکسي وجود دارد دستور دادم آن را به بيمارستان ببرند تا توسط دستگاه X-Ray مورد بازبيني قرار گيرد و زماني که عکس آن را گرفتيم مشاهده کرديم که دور اين قاب عکس مواد منفجره و چاشني انفجاري کار گذاشته شده است.