روایت حسن کامران از بازجویی شدنش بعد از شهادت رجایی و باهنر
کد خبر: ۴۷۶۷۶
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۷

در تاریخ انقلاب اسلامی هیچ سالی مانند سال 60 پر چالش نبود. هنوز مردم از شوک انفجار هفتم تیر در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیت ا... بهشتی و 72 نفر از یارانش خارج نشده بودند که هشتم شهریور بمبی در دفتر نخست وزیری منفجر شد و محمدعلی رجایی، رئیس جمهور وقت و محمدجواد باهنر، نخست وزیر به شهادت رسیدند. هرچند پرونده مربوط به این انفجار تا سال 65 پیگیری شد اما بعد از آن پیگیری این پرونده متوقف شد. در آن مقطع بسیاری در مظان اتهام قرار گرفتند از جمله حسن کامران که در معاونت اطلاعات دفتر نخست وزیری بود. او که امروز نماینده اصفهان است در گفتگو با خبرآنلاین از چند و چون این اتفاق گفت؛ آنچه می خوانید بخش هایی از این گفتگو است.

چرا پرونده واقعه هشتم شهریور تا سال 65 پیگیری شد اما بعد از آن بررسی اش متوقف شد؟

آن پرونده به عرض امام(ره) می رسد و بعد از آن مختومه اعلام می شود.

شما اطلاعاتی درباره جزئیات این تصمیم امام(ره) دارید؟

چون برخی با این پرونده سیاسی برخورد کردند و نکته دیگر این بود که امام (ره) تشخیص دادند این پرونده مختومه شود، البته من نمی‌دانم چرا ایشان این تشخیص را دادند فقط این را می دانم که پرونده در دست‌اندازهای سیاسی افتاد و به علت همین سیاسی کاری ها مختومه شد.

چه کسانی برخورد سیاسی داشتند؟

بالاخره جریانات سیاسی وجود داشت مانند مسئله ای که همین امروز وجود دارد برای مثال برخی با یک طرح تحقیق و تفحص یا یک سئوال سیاسی برخورد می کنند یا گاهی چنین موضوعاتی را برای باج خواهی مطرح می کنند لذا وقتی امضا شود فرد باید مسئولیت امضای خود را به عهده بگیرد بنابراین فرد یا نباید امضا کند یا اگر امضا کرد باید تا آخر پای آن بایستد.

یعنی سیستم قضائی آن مقطع سیاسی کاری می کرد؟

نه اما بالاخره فشارهای سیاسی وجود داشت کما اینکه امروز هم برخی دنبال این موضوع هستند.

یکی از افرادی که اتهاماتی متوجه آن شد شما بودید؛ ماجرا چه بود؟

ببینید! ما آن زمان مسئولیتمان حراست کل بود و نه حفاظت نخست وزیری چرا که آن زمان وزارت اطلاعات نداشتیم و یک اطلاعات سپاه بود و یک اطلاعات نخست وزیری؛ اطلاعات نخست وزیری که یکی از برادران مسئولیت آن را به عهده داشت و حراست ما هم حراست وزارتخانه‌ها بود. مسئولیت حفاظت نخست وزیری با پلیس بود که ابتدا مسئولیتش با سرهنگ گلچین بود و پس از آن سرگرد پرویزنژاد این سمت را به عهده گرفت. من در آن مقطع در معاونت اطلاعات بودم که عمر آن سیستم هم زیاد نبود یعنی از عید تا شهریور همان سال بود و بیشتر در حد راه‌اندازی بود. حتی کشمیری که خدا لعنتش کند از ما حکم نداشت و حکمش از اطلاعات نخست وزیری بود. لذا در آن زمان جوی علیه حراست ها درست کردند درحالی که باید حراست ها تشویق می شدند چراکه بعد از انفجار حزب، حراست تذکرات لازم را به اطلاعات نخست وزیری داد. برای مثال گفته شد باید کدام خیابان بسته شود و نگهبانی ها در کدام بخش بیشتر شود. لذا در حوزه حراست یک مظلومیت ایجاد شد.

این جوسازی علیه حراست از سوی چه کسانی صورت گرفت؟

در خود نخست وزیری برخی مسئولان ذیربط این کار را انجام دادند اما حراست شفاف عمل کرد. البته تا حدودی طبیعی بود که توجهات به سمت حراست برود برای مثال همین اتفاقی که در مجلس رخ داد اولین سئوال این بود که حفاظت چه کرد؟ لذا مانند امروز که مسئولیت حفاظت با سپاه است در آن زمان با پلیس بود. البته این دفاع را از پلیس داشته باشم که پلیس با بهترین عملکرد هم باز نمی توانست در مقابل نفوذ کار خاصی انجام بدهد.

چطور از شما رفع ابهام شد؟

آن پرونده مختومه شد. حال اگر دوباره قوه قضائیه آن را باز کرد که من خود از آن استقبال می کنم، بار دیگر به آن می پردازم. یادمان نرود در کشور ما با مسائل، سیاسی برخورد می شود و اگر غیر از آن بود چرا آنقدر که بر پرونده نخست وزیری مانور داده شد با پرونده انفجار حزب برخورد نکردند؟! یا در داستانی هم این اتفاق رخ داد اما می بینیم بیشترین هجمه متوجه نخست وزیری شد. آن زمان شهید رجایی با یک تیمی آمد و آن تیم همردیف آقایان بهشتی و... بودند لذا یک سیاسی کاری وجود داشت و خوشبختانه تیم ما بسیار شفاف عمل کرد و هیچ نقطه تاریکی ندارد.

شما به کشمیری که حداقل در این جریان به جعبه سیاه واقعه معروف است اشاره ای داشتید، چطور این فرد وارد سیستم شد؟ چرا منافقین بعد از این واقعه مسئولیت ترور را رسماً به عهده نگرفتند ضمن آنکه گفته می شود بمبی که کار گذاشته شده بود بمبی پیشرفته و ساخت روسیه بوده است؟

زمانی که پادگان اشرف به دست ما افتاد اسنادی از این پادگان به دست آمد که نشان می داد کشمیری از ابتدا اطلاعاتی منافقین بوده است و مربوط به حوزه اطلاعات بوده است در اداره دوم نیز با یک تیمی در ارتباط بودند که بعد به اطلاعات نخست وزیری آمدند و لذا این دو مجموعه باهم بودند. من نمی خواهم بگویم آن مجموعه ایراد داشت اما به هر صورت از این طریق کشمیری به اطلاعات نخست وزیری رسید. لازم است بگویم ما در سال های 60 گزینش خیلی دقیقی نداشتیم. ریز موضوعات دیگر در حوزه اطلاعات است که من از آن خبر ندارم.

چرا هیچپگاه نتوانستند کشمیری را دستگیر کنند؟

این را باید از اطلاعاتی ها پرسید ما دعا می کنیم پیدا شود البته یک بار گفتند پیدا شد که بعد یک زنی را دستگیر کردند که هیچ ارتباطی به این ماجرا نداشتند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
ویدئو
آخرین اخبار