برنامه «من و شما» به تهیه‌کنندگی هادی قندی و اجرای آرش ظلی‌پور این بار میزبان هومن سیدی بود. سیدی با حضور در برنامه «من و شما» گفتگویی متفاوت انجام داد و پاسخگوی سئوالاتی بود که کمتر از او پرسیده شده است. بخشی از اظهارات او را در این برنامه بخوانید:

■ از دوازده سیزده سالگی علاقه مند به بازیگری شدم. یک دوره‌ای در تلویزیون مرکز گیلان مجری برنامه کودک بودم و پانزده شانزده سالگی برنامه‌سازی کردم. بعد از یک مدتی از تلویزیون اخراج شدم که دلیل آن اخراج خیلی شخصی بود؛ یک آدمی خیلی گل درشت بود از قیافه من خوشش نمی‌آمد و بعد هم که پسرش را آورد اما من برای جایگاه فعلی‌ام باید از او تشکر کنم.

■ پدر و مادرم کارمند بودند و الان بازنشسته شدند و حسرت چیزی را نداشتم اما فقر را بسیار تجربه کردم چون خودم تصمیم گرفتم در یک شهر بزرگ زندگی کنم. من با دیوانگی این کار را کردم؛ یک خانه گرفتم که پول اجاره‌اش را نداشتم، یادم می‌آید ١٥٠ هزار تومان اجاره‌اش بود. اولین ماشینم رنو بوده و بعد از آن دوو ماتیز خریدم.

■ من نمی دانم چرا اینقدر با محمدرضا گلزار لج هستند همه؟! او پسر نازنینی است. هم خیلی خوشگل است و هم خیلی خوش تیپ. ممکن است در سلیقه شخصی من نباشد اما در استراکچر زیبایی شناسی قرار می‌گیرد.

■ شهاب حسینی بالای سر من است اما من که نگفتم محمدرضا گلزار تک ستاره است. چرا زحمات یک آدم را نمی‌پذیرید. او همیشه به جای اینکه پایین برود بالا می‌رود.

■ یک دوره بازیگری را رها کردم و انگیزه‌های درونم از بین رفت، به دلیل فقر مالی تلاش کردم از این مسیر فقط امرار معاش کنم و بتوانم زندگی‌ام را سرپا نگه دارم. به واسطه یک لج و لجبازی به بدترین جایی که یک بازیگر می‌توانست برسد خودم را رساندم و خیلی زیاد در کارهایی که پشیمان هستم حضور داشتم.

■ تلویزیون چرا اینقدر با «عاشقانه» بد بود؟ تصاویر من در «عاشقانه» را مانند جانی ها و اراذل شطرنجی می کنند با این عنوان که او خانواده ها را از هم می پاشاند! من در تلویزیون کار کردم بنابراین نباید با هم جنگ کنیم و دیگر زمان شمشیر را از رو کشیدن گذشته و این رفتار خیلی بدوی است.

■ حامد بهداد نمونه یک قلب پاک برای من است و در قلبش چیزی نیست. او خیلی حرفه ای و خفن است.

■ شهاب حسینی دوست بسیار قدیمی من است؛ کاری که شهاب حسینی برای من انجام داد در سال هایی که خیلی از بازیگران عزیزمان که الان دوست دارند با من دوست باشند حاضر نبودند حتی نمی‌خواستند با من عکس یادگاری بگیرند دعوت من را در «آفریقا» پذیرفت بی آنکه دستمزدی بگیرد. شهاب خیلی انسان شریفی است با اینکه الان باهم قهر هستیم؛ او با من قهر است فکر کنم! حتی نمی‌دانم سر چی اما خبر دارم. اما می‌خواهم این را بداند که هنرش برای من بسیار هنر بالایی است.