جزئيات جديدي از اقدام هولناک پدر جنايتکاري که دوشنبه شب دو دخترش را کشت و خودش هم با قرص برنج خودکشي کرد منتشر شد.

بررسي صحنه جنايت حکايت از آن داشت که عامل جنايت به نام «شهرام» 48ساله با ضربات متعدد چاقو دو دختر 19 و 22 ساله‌اش به نام‌هاي «سوگند» و «سولماز» را از ناحيه گردن و سينه مورد ضرب‌وجرح قرار داده و آنها را به قتل رسانده و سپس با مصرف قرص اقدام به خودکشي کرده است؛ اما علت و انگيزه اين قتل سئوالي بود که از همان ابتدا براي تيم تحقيقات جنايي مطرح بود که در بررسي‌هاي بيشتر صحنه جنايت مأموران با دست نوشته‌اي از عامل اين جنايت مواجه شدند که ظاهراً لحظاتي پس از قتل دختران جوان نوشته شده بود.

«با زنم اختلاف داشتم؛ البته برادرهايش مسبب اين اختلاف بودند، کلي هم بدهکار شدم حدود 20‌ميليون تومان، براي همين تصميم گرفتم به زندگي خودم و دخترانم خاتمه دهم.» اين بخشي از دست‌نوشته عامل اين جنايت است که به گفته بازپرس اين پرونده روي صفحه تلويزيون چسبانده شده بود. دست‌نوشته‌اي که به گفته ايلخاني مي‌تواند بيان‌کننده انگيزه اين جنايت باشد. او در اين‌باره مي‌گويد: «به احتمال زياد دقايقي پس از جنايت و در حالي‌که قاتل با قرص اقدام به خودکشي کرده بود، نگارش شده است.»

او همچنين درباره جزئيات ديگر اين پرونده هم توضيح داد: «قاتل همين دو فرزند را داشته که بررسي صحنه جرم نشان مي‌دهد، هر دو آنها در آشپزخانه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده‌اند. آلت قتاله در صحنه جرم وجود داشت، يک چاقوي بلند و دو لبه که بيشتر به قداره شبيه بود تا چاقو.»

او چند سالي است که در ساختمان صبا ساکن است و همه ساکنان او را مي‌شناسند. يکي از همسايه هايش مي گويد: «ما وقتي پليس‌ها رسيدند، متوجه حادثه شديم؛ البته چند ساعت قبل از آن صداي داد و فرياد دخترهايش را شنيديم، با چند تا از همسايه‌ها تا پشت در خانه‌ رفتيم اما خيلي زود صدا‌ها قطع شد. من هم به تصور اينکه همه چيز تمام شده به خانه بازگشتم تا اينکه ساعت حدود 10 شب آژير پليس را شنيدم.»

يکي ديگر از ساکنان اين ساختمان هم درباره اختلافات قاتل با همسرش مي‌گويد: «اختلاف آنها قديمي بود. شهرام خيلي تندخو و بداخلاق بود. پولي هم نداشت. معتاد هم بود. اگر ارث مادري شهرام نبود، آنها همين سرپناه را هم نداشتند. او ابتدا تأسيساتي بود، کارش هم بد نبود، اما اعتياد او را زمينگير کرد، همسرش هم بخاطر همين موضوعات با او اختلاف داشت. نزديک دو ماه بود که به خانه پدرش رفته بود.» يکي ديگر از همسايه ها هم‌ در اظهاراتش به بازپرس گفت: «حدود ساعت 8و30دقيقه شب با صداي "بابا،‌ بابا" يکي از دخترها تا مقابل در خانه آنها آمدم اما صدا قطع شد و به منزلمان برگشتم.»