وداع دلخراش با ابوالفضل 11 ساله
کد خبر: ۴۹۴۶۵
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۷

پيکر «ابوالفضل» 11 ساله در خانه ابدي خود آرام گرفت.

صبح روز جمعه پيکر ابوالفضل که در يک سناريوي هولناک توسط همسايه کفترباز خود به قتل رسيده بود تشييع شد. دراين مراسم با شکوه که جمع زيادي از همسايه ها و همينطور اهالي تهران حضور داشتند پيکر ابوالفضل تا خانه ابدي وي تشييع شد و آرام گرفت.

تراژدي پشت تراژدي

تراژدي اتفاقات تلخ و هولناکي که قرباني آنها کودکان هستند تمامي ندارد. پس از آتنا، بنيتا و تبسم، در تازهترين حادثه تلخ و غمانگيز پسربچهاي 11ساله در جنوب پايتخت قرباني نقشه شوم جوان کبوترباز شد. عامل جنايت که به گفته خانواده مقتول «کسي باورش نميشد وي قاتل ابوالفضل باشد» هفته پيش به بهانه نشان دادن کبوتر، قرباني خود را به پشتبام خانهشان کشاند و بيرحمانه او را به قتل رساند اما پنج روز بعد، راز هولناک او فاش شد.

نيمهشب شنبه 18شهريور ماه مصادف با روز عيد غدير بود که مردي سراسيمه خودش را به کلانتري 115رازي در تهران رساند و از ناپديد شدن مرموز پسربچه 11سالهاش به نام ابوالفضل خبر داد. او ميگفت که پسرش از عصر جمعه که براي رفتن به پارک و بازي با دوستانش خانه را ترک کرده، ديگر برنگشته است. با اظهارات اين مرد مأموران راهي محل سکونت آنها شدند.

خانواده ابوالفضل به همراه تمامي اهالي محل بسيج شدند و همه جا را بهدنبال او گشتند اما اثري از وي پيدا نکردند. از آنجا که احتمال ميرفت اتفاق تلخي براي پسربچه رخ داده باشد مأموران به پرس و جو در محل پرداختند و متوجه شدند آخرين بار ابوالفضل با پسرجواني به نام «علي» که در همان محل و در نزديکي پارک زندگي ميکند ديده شده است. مأموران به سراغ علي رفتند و او وقتي چشمش به پليس افتاد وحشتزده شد.

با اين حال مدعي بود که از ابوالفضل خبري ندارد اما روي دستانش آثار بريدگي با چاقو ديده ميشد که زخمش هم تازه بود. پسرجوان مدعي شد که آثار چاقو به علت خرد کردن گوشت است اما معلوم بود که قصد دارد رازي را از پليس مخفي کند. دستپاچه شدن علي و حرفهاي ضدو نقيض او ظن پليس را برانگيخت و او همان روز بازداشت شد. بازجويي از وي ادامه داشت اما پسرجوان همچنان اصرار داشت که اطلاعي از پسربچه ندارد.

روز چهارشنبه هفته پيش، زير نظر قاضي سهرابي بازپرس جنايي پايتخت، بازجوييهاي تخصصي از وي ادامه يافت تا اينکه شامگاه همان روز پسرجوان قفل سکوت را شکست و راز قتل هولناک ابوالفضل را فاش کرد. او گفت که روز حادثه به بهانه نشان دادن کبوتر و بازي با آنها، ابوالفضل را به پشت بام کشانده و با ضربات متعدد چاقو (بيش از 50ضربه) وي را به قتل رسانده است، سپس جسد را با همدستي برادرش به کيلومتر 555 جاده تهران - قم برده و در بيابان رها کرده است.

او مي خواست خواننده شود!

عمه ابوالفضل ميگويد او را مانند پسرش دوست داشته و حکم مادر را براي او دارد. او ميگويد: «وقتي ابوالفضل ناپديد شد اميد داشتيم که به خانه بر ميگردد. ميگفتيم چون بچه بازيگوشي است حتماً جايي رفته و برميگردد اما نميدانستيم که او همان روز کشته شده و ديگر به خانه برنميگردد.»

زن جوان ادامه ميدهد: «ابوالفضل هشتماهه بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند. او پيش پدرش و مادرم بزرگ شد. البته من هم بيشتر وقتها خانه مادرم بودم و از ابوالفضل نگهداري ميکردم. او بازيگوش بود اما خيلي مظلوم و مؤدب بود. همه اهالي محل هميشه از ادب او تعريف ميکردند. روز حادثه به مادرم گفت که براي بازي به پارک ميرود. قرار بود يک ساعت بعد برگردد. چون برنامه داشتيم که با هم به مراسم مولودي برويم. ساعت حدود 6 عصر بود که رفت اما چون برنگشت مادرم نگران شد و به مسجد محل رفت. چون حدس ميزد به آنجا رفته باشد. مادرم بيشتر وقتها با ابوالفضل به مسجد ميرفت اما آنجا هم نبود. آن شب همه جا را بهدنبال ابوالفضل گشته بودند اما اثري از او نبود.»

عمه ابوالفضل افزود: «ساعت 12 شب برادرم به کلانتري گزارش گم شدنش را اعلام کرد. روز بعد هم من تراکت تهيه کردم و روي در و ديوارهاي منطقه و ترمينال جنوب چسباندم. از طرفي در اينستاگرام صفحهاي براي ابوالفضل درست کردم و حتي در تلگرام هم کانالي راهاندازي کردم به اين اميد که جگرگوشهمان پيدا شود. حتي يک نفر با من تماس گرفت و گفت ابوالفضل را در مرکز تهران ديده که به سرعت خودمان را به آنجا رسانديم اما فقط شباهت ظاهري بود. تا اينکه چهارشنبهشب خبر دستگيري قاتل ابوالفضل منتشر شد و همه ما را شوکه کرد. اصلاً باور نميکرديم که او کشته شده آن هم بهدست پسر همسايهمان که او را ميشناختيم.»

وي در ادامه گفت: «همان روزي که مأموران براي تحقيق به محل آمدند علي را بهعنوان مظنون دستگير کردند اما همه ما ميگفتيم اشتباه او را گرفتهاند و اصلاً کار او نيست. برادر علي که در انتقال جسد همکاري کرده، دوست برادرم يعني پدر ابوالفضل بود که پابهپاي ما بهدنبال ابوالفضل ميگشت ولي حالا متوجه شديم که نقش بازي ميکرد. درخواست برادرم قصاص است و قاتل بايد خيلي زود قصاص شود.» عمه ابوالفضل هقهق کنان ادامه ميدهد: «پسرمظلوم ما آرزو داشت خواننده مشهوري شود. عاشق موسيقي بود اما همه آرزوهاي ما و او بر باد رفت.»

پس از اين حادثه و عصر پنج شنبه گذشته چند نفر با چوب به محل زندگي قاتل هجوم بردند و شيشههاي در ورودي را شکستند و وارد خانه آنها شدند و با چوب تلويزيون و وسايل خانه را شکستند. عمه ابوالفضل در اين خصوص ميگويد: «خانواده من عاجزانه از دوستان و آشنايان و اهالي محل خواستند که هيچ واکنشي نشان ندهند و اجازه بدهند همه‌‌چيز قانوني پيش برود اما اين دسته از افراد آنقدر عصبي بودند که با توجه به شناختي که از ابوالفضل داشتند چنين خشمگين شدند و نتوانستند خودشان را کنترل کنند. من حتي شنيدم که شبانه خانواده قاتل وسايل خانه خود را برداشته و آنجا را تخليه کردهاند.» وي گفت: «پدر قاتل بازنشسته بود و خانواده خوبي هستند. آنها سالهاست در اين محل زندگي ميکنند و ما تا به حال از آنها بدي نديده بوديم.»


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار