تاوان یک ازدواج نادرست
کد خبر: ۴۹۷۸۱
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۶

مرد 42 ساله ای که پس از قتل بی رحمانه همسرش در مشهد، خود را به نیروهای انتظامی معرفی کرد، اختلافات شدید خانوادگی و بی اعتمادی به او را دلیل اصلی این جنایت دانست. او بعد از آنکه به دستور قاضی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و به سئوالات پلیسی رئیس دایره قتل آگاهی درباره جزئیات جنایت هولناکش پاسخ داد، نقبی هم به روزهای سیاه گذشته اش زد و گفت: «در یکی از روستاهای اطراف سدکارده مشهد و در یک خانواده شلوغ بزرگ شدم و تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم. پدرم چوپان بود و درآمد زیادی نداشت، از سوی دیگر هم گویی ضعف بینایی در خانواده ما ارثی است چرا که برخی از خواهران و برادرانم مانند من ضعف بینایی دارند به همین خاطر با مشکلات زیادی روبه رو بودیم. قبل از اینکه به خدمت سربازی بروم، عاشق یکی از دختران روستا شده بودم به همین دلیل مدام از سربازی فرار می کردم به طوری که مجبور شدم چهار سال و دو ماه خدمت کنم. من به آن دختر قول ازدواج دادم اما بعد از پایان خدمت، وقتی به مادرم گفتم او را برایم خواستگاری کند دست مرا گرفت و به منزل برادرش برد و من زمانی به خود آمدم که مراسم عقدکنان من و دختردایی ام برگزار شده بود و در یک شب باپسرخاله ام باجناق شدیم چرا که دختر دیگر دایی ام با پسر خاله ام ازدواج کرده بود.»

وی افزود: «آن روز گریه کردم، فریاد زدم نمی خواهم با دختردایی ام ازدواج کنم ولی هیچکس توجهی به من نمی کرد او دختری شهری و درس خوانده بود و من جوانی روستایی بودم که هیچ چیزی نداشتم. خلاصه دوران نامزدی ما سه سال طول کشید و من در حجره میوه فروشی دایی ام در مشهد مشغول کار شدم. آن دختر روستایی هم روزی به صورتم تف کرد و با گفتن جمله "خیلی بی غیرتی!" به دنبال سرنوشت خودش رفت. من هم زندگی مشترکم را در زیرزمین خانه مادربزرگم شروع کردم. با آنکه بیکار بودم و شغل های زیادی را تجربه کردم اما بی اعتمادی من به همسرم از زمانی آغاز شد که وقتی دیر به خانه می آمد و از او سئوال می کردم کجا بودی؟ پاسخ سربالا می داد. بارها مشاجرات ما به قهرهای طولانی مدت می کشید به طوری که یک بار نیز وقتی صحنه ای را دیدم که خیلی عصبانی شدم، با چاقو ضربه ای به دستش زدم. این اختلافات هر روز شدت می گرفت تا جایی که همسرم مهریه اش را به اجرا گذاشت. او با استخدام یک وکیل،خانه ام را توقیف کرد و در حالی که کارشناسان قیمت خانه را برای مزایده 300 میلیون تومان پایه گذاری کرده بودند، من خودم خانه را به نامش ثبت کردم ولی او دست از کارهایش برنداشت و باز هم دیروقت به خانه می آمد تا اینکه شب حادثه درحالی که به شدت عصبانی بودم با میله آهنی و چاقو او را کشتم اما ای کاش...»


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار