جزئيات جديد از خودکشي 2 دختر جوان در اصفهان
کد خبر: ۵۴۷۵۶
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۰

ايسنا: صبح روز بيست و نهم مهر ماه، «ن» و «ع» در يکي از کتابخانههاي اصفهان تصميم ميگيرند به زندگي خود پايان دهند. خانوادههاي هر دو قرباني مي گويند دخترها با شروع مدرسه با يکديگر دوست شده بودند. هرچند مادربزرگ هر دو با هم همسايه هستند و اخيراً گاهي به کتابخانه ميرفتند. يکي 16 ساله و ديگري 15 ساله و هر دو 29 روز پيش از مرگشان سال تحصيلي را در کلاس نهم يکي از مدارس متوسطه اصفهان آغاز کرده بودند.

حادثه ساعت 11 و 38 دقيقه ظهر شنبه اتفاق افتاده و آموزش و پرورش اصفهان اعلام کرده خارج از ساعت مدرسه بوده است. اگرچه خانواده ها در خصوص حضور فرزندانشان در چالش «نهنگ آبي» اظهار بي اطلاعي مي کنند اما پليس اصفهان اعلام کرد هر دو دختر، کاربر ايراني چالش «نهنگ آبي» بودهاند و به خانوادهها در اين زمينه هشدار داد.

هيچيک از خانوادهها هنوز فايل صوتي که پليس اصفهان اعلام کرده حاوي پيام خداحافظي دختران و تأييد عضويت آنها در چالش «نهنگ آبي» است را نشنيدهاند.

تنها دو مرد جوان پشت در ICU بيمارستان امين، همراهان «ن» هستند. به سختي مي توان حدس زد که يکي از آنها پدرش است. تلفني، کمربندي را سفارش مي دهد که پزشکان گفته اند در روند درمان مهره هاي کمر دخترش که در سقوط آسيب ديده نياز است. نخستين حرف پدرش در خصوص اين حادثه، انکار شايعات فضاي مجازي است، در حالي که تأييد مي کند با دخترش مشکلي نداشته است. «ن» تنها فرزند خانواده است و پدرش از چالش «نهنگ آبي» بي اطلاع است. او درباره وضعيت جسماني دخترش ميگويد: «هوشيار است، اما هنوز از او نپرسيدم چه شده و چرا اين کار را با من و خودش و مادر پا به ماهش کرد؟!»

او مي گويد: «مشکلي با دخترم نداشتم. تلفن همراه "ن" سيمکارت نداشته و وسائيل او هنوز در اختيار پليس است.»

«ن» از سقوط جان سالم به در برده است و اگرچه زنده مانده و هوشيار است، اما هنوز هيچيک از اعضاي خانواده نتوانستهاند دليل حادثه را از او بپرسند. پدر مي گويد: «همه چيز براي "ن" مهيا بود، ما شب ها هميشه با خانواده جمع مي شويم و شاد هستيم، هميشه از دخترم مي پرسم که در مدرسه يا خانه مشکلي ندارد و هميشه گفته نه.»

خانه «ع» را به راحتي مي توان پيدا کرد، جايي حوالي پل چمران، محله اي است که اکثراً با هم فاميل هستند و همه از قديمي هاي محل و از يکديگر شناخت دارند؛ خانه «ع» را مي توان از حجله اي که سر کوچه است، شناخت. بنرهاي تسليت نصب شده اند و مثل همه خانه هايي که عزادار مي شوند زن ها در خانه و مردان سياهپوش بيرون ايستاده اند؛ خانه خيلي شلوغ نيست؛ عمه «ع» نخستين زني است که آنجا مي بينيم در حال آشپزي است، مي گويد: «صبح همان روز پدرم هر دو را با ماشين رساند کتابخانه محله؛ گفتند مي خواهيم درس بخوانيم و بعد خودمان بر مي گرديم رفتنشان همان و برگشتشان هم همان!»

مادر «ع» پنج سالي است که در قيد حيات نيست و امکان صحبت با پدرش به دليل شوک ناشي از حادثه وجود ندارد، عمو و عمه اش براي صحبت جلو مي آيند، تازه اعلاميه مراسم ختم «ع» آماده شده و در حال پخش آن هستند. عموي «ع» در تماس با پليس، اعضاي خانواده را از صحبت با رسانه منع مي کند اما پيش از پاسخ به هر سئوالي اين پرسش را مطرح ميکنند که آيا واقعاً چالش «نهنگ آبي» وجود دارد؟

در فيلمي که بعد از سقوط دختران منتشر شد، صدايي از يکي از شاهدان عيني شنيده ميشود که در روايت حادثه ميگويد: «نخست يکي از دخترها خود را از پل پايين انداخت، اما دختر دوم مردد بود، از لبه پل فاصله گرفت، بعد برگشت و پايين پريد.»

ايجاد زخم و خراش بر روي بدن از نخستين مراحل شرکت در چالش «نهنگ آبي» است؛ در گزارشي از صداي و سيماي مرکز اصفهان که به نظر ميرسد گفتگو با يکي از نزديکان قرباني است، او وجود آثار جراحت را تأييد ميکند. اما يکي از اعضاي خانواده «ع» وجود چنين علائمي را حداقل در خصوص برش لب انکار ميکند. از سوي ديگر حاضران در مراسم تشييع جنازه «ع» دوربين صدا و سيما را نديدهاند!

نوزدهم شهريور ماه امسال، مديرعامل بنياد ملي بازيهاي رايانهاي نشست خبري سومين ليگ بازيهاي رايانهاي ايران، با تأکيد بر اينکه «نهنگ آبي» يک چالش است نه يک بازي، گفته بود «از آنجا که "نهنگ آبي" نياز به يک ادمين براي تأييد و اعلام مراحل دارد، با دستگيري سازندگان آن عملاً ديگر اين چالش وجود ندارد.» اما سئوال اينجاست که آيا اين چالش در ايران از سوي ادمين هاي ايراني ادامه دارد؟

در چند مرحله از بازي هر يک از کاربران موظفند با يک نهنگ ديگر (يک کاربر ديگر چالش) از طريق تماس تصويري يا ملاقات حضوري ارتباط داشته باشند و اين فرضيه را تقويت ميکند که شايد هر دو دختر وارد اين بازي شده و از اين طريق با يکديگر ارتباط داشتهاند.

در آماري که به تازگي منتشر شده سال گذشته در اصفهان 146 جوان اقدام به خودکشي کردهاند، ارقامي که مانند ساير آمار آسيبهاي اجتماعي کمتر از سوي مسئولان اصفهاني اعلام و در برخي موارد حتي انکار ميشود.

شايعات حوالي پل چمران دهان به دهان ميچرخد، مادر يکي پا به ماه و پدر يکي شش روز ديگر مسافر کربلا بوده است؛ اسم يکي هنوز دهان آدم را شيرين ميکند و نام ديگري که پدرش ميگويد روي تخت بيمارستان بي تابي ميکند، خاطره يک گُل است. دختران نوجواني که دسته کم با حساب سن اميد به زندگي زنان در ايران ميتوانستد 60 سال ديگر از روگذر چمران عبور کنند.

«"ن" و "ع" تنها دختران کلاس نهم مدرسه... نيستند که در چالش حضور دارند.» اين گفته يکي از اقوام «ع» است به نقل از او که البته تأييد ميکند از شخص ديگري شنيده با اين حال به مدير مدرسه در اين خصوص هشدار داده است. هميشه اما صحبتهايي از شمار بيشتري از قربانيان شنيده ميشود مثل مورد خودکشي مشابه پسر نوجوان ديگري از يک پل، که دهن به دهن در مراسم ختم «ع» ميچرخد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار