دام براي دختران آيفون‌دار
کد خبر: ۵۷۵۲۴
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۴

مرد بي.ام.و سوار بعد از طرح دوستي با دختران و زنان جوان، آنها را به رستوران دعوت کرده و با نقشهاي از پيش تعيين شده، فقط گوشيهاي با مارک آيفون آنها را به سرقت ميبرد. او در مرحله بعدي با ترفندي خاص جعبه گوشيها را نيز از مالباختگان ميگرفت.

مرد بي.ام.و سوار به بهانه ازدواج، تعدادي از قربانيانش را مورد آزار و اذيت قرار داده است.

رسيدگي به پروندهاي با صد شاکي، مدتي قبل با شکايت دختر جواني نزد پليس آغاز شد. دختر جوان زماني که در مقابل افسر پروندهاش قرار گرفت، گفت: «مدتي قبل در يکي از خيابانهاي شمال شهر منتظر خودرو بودم که يک بي.ام.و در مقابلم نگه داشت. راننده پسر جواني بود و از من خواست سوار شوم تا مرا به مقصد برساند. از آنجا که ديروقت بود، من هم سوار ماشين شدم و در بين راه راننده ابراز علاقه کرد و شماره تلفن همراهش را در اختيارم قرار داد.»

او ادامه داد: «از آن شب ارتباط ما آغاز شد و بعد از مدتي پسر جوان مرا به يک رستوران دعوت کرد تا شام را باهم بخوريم و در مورد آينده باهم صحبت کنيم. من قبول کردم و آن شب بعد از شام، او گفت حالش بد است و نميتواند رانندگي کند و از من خواست که پشت فرمان بنشينم. آن شب من رانندگي کردم و وقتي به خانه آمدم، متوجه شدم که گوشي تلفن همراهم که مارک آيفون بود، ناپديد شده است.»

دختر جوان ادامه داد: «به تصور اينکه گوشي را در رستوران جا گذاشتهام، موضوع را به "پيمان" (خواستگارم) گفتم و او هم گفت پيگير ميشود. پيمان بعد از ساعتي تماس گرفت و گفت گوشي تلفن را مردي دزديده و رد آنتن تلفنم را در خانهاي در اشرفي اصفهاني زده است. پيمان ميگفت دوستان زيادي در مخابرات دارد و ميتواند آنتن تلفن همراه مرا ردزني کند. به پيمان گفتم بهتر است موضوع را با پليس در ميان بگذاريم، اما او گفت پليس پروندههاي زيادي را در اين مورد رسيدگي ميکند و تا بخواهد به پرونده ما برسد، زمان ميبرد و تا آن موقع آنها خانه را ترک ميکنند يا گوشي را ميفروشند. او به من گفت با فردي که گوشي تلفن همراهم را برداشته، صحبت کرده و چون محل او لو رفته، حاضر است گوشي را برگرداند. فقط جعبه گوشي تلفن همراهم را ميخواست تا آنها را باهم تطبيق دهد و گوشي را برگرداند. من هم که از همهجا بيخبر بودم، جعبه گوشيام را دادم، اما بعد از آن پيمان ناپديد و تلفنش نيز خاموش شد و تازه آن زمان بود که متوجه شدم او سارق گوشيام بوده است.»

سرقتهاي سريالي آيفون

با شکايت دختر جوان، تحقيقات کارآگاهان پليس آگاهي پايتخت ادامه يافت و در تحقيقات بعدي کارآگاهان با شکايتهاي مشابه سرقت تلفن همراه دختران جوان مواجه شدند. تمام گوشيهاي به سرقت رفته، مارک آيفون بود و قربانيان آنها با پسر بي.ام.و سواري در خيابان آشنا شده و به بهانه آشنايي و ازدواج به رستوران رفتهاند و گوشيشان سرقت شده است.

با توجه به شباهت موضوع و از آنجا که در تمام سرقتها، سارق بي.ام.و سوار به بهانه ازدواج، آنها را به رستوران دعوت کرده و نقشه سرقتش را اجرا کرده بود؛ احتمال دست داشتن يک نفر در تمام سرقتها مطرح شد.

100 شاکي آيفون دار

به اين ترتيب، تصوير چهرهنگاري شده متهم بهدست آمد و در اختيار صد شاکي اين پرونده قرار گرفت. با شناسايي تصوير چهرهنگاري متهم، اين احتمال قوت گرفت که صد دختر جوان توسط يک نفر مورد سرقت قرار گرفتهاند.

بررسيها در اين خصوص ادامه داشت تا اينکه متهم جوان در تحقيقات پليسي دستگير شد. پيمان ابتدا منکر سرقتها بود اما زماني که با مدارک و شواهد پليسي مواجه شد ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «من عاشق گوشي تلفن آيفون هستم و با آنکه نياز مالي نداشتم بخاطر هيجانش تصميم گرفتم از دختران جوان با شگردي خاص سرقت کنم. به همين دليل نزديک دختران جوان رفته و آنها را سوار خودرويم ميکردم. با اين بهانه که به شما علاقه پيدا کردم، شمارهام را به آنها ميدادم. هنگامي که آنها قصد ذخيره کردن شماره تلفنم را در گوشي خود داشتند، مارک گوشي آنها را نگاه ميکردم و اگر آيفون بود، به رابطهام ادامه ميدادم.»

او ادامه داد: «بعد از مدتي ابراز علاقه، از آنها خواستگاري و به رستوران دعوتشان ميکردم. در حين بازگشت ميگفتم حالم خوب نيست و از آنها ميخواستم رانندگي کنند. دختران که پشت فرمان ميرفتند و سرگرم رانندگي بودند، من گوشي تلفن همراهشان را از داخل کيفشان سرقت ميکردم، اما چون اين گوشيها را به تنهايي نميتوانستم بفروشم، به بهانه اينکه رد آنتن گوشي را زدهام و ميدانم کجاست، جعبه گوشيهاي آنها را نيز سرقت ميکردم.»

آزار و اذيتهاي سريالي

درحالي که پرونده متهم جوان تکميل و براي تحقيقات به مجتمع قضائي ارسال شده بود، شکات اين پرونده زماني که در مقابل قاضي قرار گرفتند، ادعاي جديدي را مطرح کردند. هشت نفر از دختران مدعي شدند قرباني نقشه سياه مرد بي.ام.وسوار شدهاند. يکي از آنها گفت: «پيمان به بهانه اينکه خانوادهاش ميخواهند مرا ببيند، من را به باغي در خارج از تهران برد و بعد از دادن آبميوه مسموم، بيهوشم کرده و مورد آزار و اذيت قرار داد و گوشي تلفن همراهم را نيز به سرقت برد.»

با مشخص شدن اين موضوع و عدم صلاحيت رسيدگي به اين پرونده در مجتمع قضائي، پرونده به دادگاه کيفري يک استان تهران ارجاع شد تا قضات دادگاه کيفري به اين پرونده رسيدگي کنند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار