پ
گفت‌وگو با محمدهادی کریمی، کارگردان و عضو هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر
کد خبر: ۶۷۵۴۹
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۹

محمدهادی کریمی کارگردان، فیلمنامه‌نویس و فارغ التحصیل پزشکی است. او فعالیت هنری خود را از سال 76 با نگارش فیلم «ساغر» به‌کارگردانی سیروس الوند آغاز کرد و تاکنون بیش از 20 فیلمنامه سینمایی را به ‌نگارش درآورده است.

کریمی علاوه بر فیلمنامه‌نویسی پنج فیلم سینمایی هم ساخته است که «کمدی انسانی» تازه‌ترین فیلم اوست که در جشنواره فیلم فجر گذشته حضور داشت و هم‌اکنون بر پرده سینماها در اکران عمومی است. کریمی البته انسان سختکوش و پرکاری است که از دیگر فعالیت‌هایش می‌توان به مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریات تصویر روز و سینما جهان هم اشاره کرد. او که این روزها به دلیل حضور در هیات انتخاب سی و ششمین جشنواره فیلم فجر بسیار در معرض توجه محافل سینمایی است، تاکید دارد که «حب و بغض‌های شخصی هیچ تاثیری در انتخاب هایش نداشته و در این راه از انصاف دور نیفتاده است». به بهانه اکران عمومی فیلم «کمدی انسانی» با محمدهادی کریمی درباره فیلمش، کیفیت کلی جشنواره پیش رو، معیارهای انتخاب فیلم‌ها و... به گفت‌وگو پرداخته ایم که خواندنش خالی از لطف نیست.

اجازه بدهید از اینجا شروع کنم که چرا نام فیلم شد «کمدی انسانی»؟

هر نویسنده‌ای که این نام را برمی‌گزیند می‌خواهد تعریضی داشته باشد به داستان منظوم دانته (کمدی الهی) و بگوید خرق عادت‌هایی که در روایت دوزخ و بهشت بر خلاف سنت پیشینیان به مخاطب می‌دهد، حالا بروز و ظهور دراماتیک‌تری در جامعه انسانی دارد. کمدی انسانی، یک کمدی موقعیت از تکرار ناتمام یک وضعیت تراژیک مشابه برای یک فرد از جامعه انسانی است، همین کافی بود که نام کمدی انسانی در پی این کانسپت به ذهن خطور کند، هجویه‌ای توام با تلخ خند و زهر خند از موتیف‌های صعود و سقوط‌های پی درپی سیزیف وار که در یک اندازه نمای دیگر و از زاویه دیگر شاید تراژیک جلوه کند.

فیلمسازان معمولا سوژه‌هایی را دستمایه ساخت آثارشان قرار می‌دهند که به نوعی با آنها زندگی می‌کنند یا دغدغه‌اش را دارند. شما چقدر با سوژه «کمدی انسانی» زندگی کردید و چه تحقیقاتی در این زمینه انجام دادید؟

فیلمسازی کسب و کار من نیست، تا سوژه‌ای من را به لحاظ احساسی سرشار از خود نکند و بی‌قرارش نشوم به سراغش نمی‌روم، حال ممکن است این شیدایی با پسند و سلیقه دیگری چندان منطقی به نظر نیاید و بسیاری از محرومیت‌هایی که عمدا بر خود روا می‌دارم، غیر عقلایی به نظر برسد که این می‌شود همان فردیتی که چه خوب باشد و چه بد از نان شب برای زیست نویسنده واجب تر است و باید در حراستش بکوشد، نقطه قوت این سبک زیست حرفه‌ای در این است که انتخاب می‌شوی به توسط سوژه‌ای که می‌خواهد با ساختنش تو را تصعید دهد و تو روندی مانند یک تراپی را با کاتارسیس و خلسه پالایشی پس از ساختش طی می‌کنی، اما مشکلاتش هم این است که متاسفانه خلوت داشتن و تمرکز گرفتن رسم این زمانه نیست و یهویی‌ها در هر زمینه‌ای در فورگراند و ویترین‌اند.

رویکرد من به مسائل اجتماعی همیشه از کریدور و کانال روان‌شناختی است، کمدی انسانی، فیلمی است پیرامون زندگی یک فرد و به واسطه آن که هر زندگی در ادوار و دهه‌های مختلف امتداد می‌یابد، داستان ما هم در چند دهه رخ می‌دهد و این به معنای تاریخی بودن داستان نیست، گرچه برای نشان دادن هر دهه تصاویر باید منطبق با حال و هوا و فضای آن دهه باشد؛ از بافت معماری و لباس گرفته تا اشیای صحنه و رخدادهای اجتماعی ویژه آن دهه، ولی کمدی انسانی می‌تواند یک فیلم جامعه‌شناختی باشد و نه تاریخی، حتی می‌توانم بگویم بیشتر روان شناختی است یعنی از خلال بعد روان‌شناختی رشد یک پسر در خانواده، مدرسه و در کل پیرامونش به یک نگاه کلی از جامعه‌ای که او در آن بزرگ شده و نیز اثری که او در بزرگسالی بر پیرامونش می‌گذارد می‌رسیم، باز اینجا چیزی که برای من مطرح است روان‌شناسی خشونت است، چرا خشونت نهادینه می‌شود و چطور می‌توان از آن پرهیز کرد.

فیلم «کمدی انسانی» قصه گو است و داستان کودکی را تا سن جوانی روایت می‌کند، اما در مسیر این قصه‌گویی، شیوه‌ای کاملا متفاوت از سینمای معمول ایران را به لحاظ نوع روایت و داستانگویی طی می‌کند که شاید برای عمده مخاطبان امروز سخت و پیچیده باشد. چرا این نوع روایت را انتخاب کردید و سرراست‌تر به موضوع نپرداختید؟

به نظرم اتفاقا مخاطب این‌جور فیلم‌هایی که قصه اش را نمی‌تواند حدس بزند و هر چند دقیقه قصه پیچ و خمی تازه می‌یابد بیشتر دوست دارد. متاسفانه قصه فیلم‌های ما اکثرا یک آغاز دارند و بالاخره پایان بندی هم ولو پایان باز صورت می‌گیرد، اما تنه و میانه پر اوج و فرودی که تماشاگر را با خود همراه کند ندارند، ولی در کمدی انسانی، این اتفاق نمی‌افتد و میانه فیلم هم همان بنیه اولیه را دارد، این همان چیزی است که شما به پرپیچ و خم بودن و سنگین بودن داستان اشاره می‌کنید که درواقع سنگین نیست، بلکه در قصه گویی کم نگذاشتیم و همین اتفاقا مخاطب را به وجد آورده است.

ساخت فیلمی در مقطع تاریخی پیش از انقلاب چه مشکلاتی را در بر دارد؟

«کمدی انسانی» فیلمی است پیرامون زندگی یک فرد و به واسطه آن که هر زندگی در ادوار و دهه‌های مختلف امتداد می‌یابد، داستان ما هم در چند دهه رخ می‌دهد و این به معنای تاریخی بودن داستان نیست. گرچه برای نشان دادن هر دهه، تصاویر باید منطبق با حال و هوا و فضای آن دهه باشد؛ از بافت معماری و لباس گرفته تا اشیای صحنه و رخدادهای اجتماعی ویژه آن دهه، ولی «کمدی انسانی» می‌تواند یک فیلم جامعه شناختی باشد و نه تاریخی، حتی می‌توانم بگویم بیشتر روان‌شناختی است یعنی از خلال بُعد روان‌شناختی رشد یک پسر در خانواده، مدرسه و در کل پیرامونش به یک نگاه کلی از جامعه‌ای که او در آن بزرگ شده و نیز اثری که او در بزرگسالی بر پیرامونش می‌گذارد می‌رسیم.

در «کمدی انسانی» برای فیلمبرداری در لوکیشن‌هایی که مربوط به دهه 40 و 50 می‌شد از دکور، ماکت و شهرک سینمایی تا آنجا که می‌شد پرهیز شده است، چرا که خیابان‌ها و نمادهای شهری دهه 40 و 50 در شهرک سینمایی وجود ندارد از این رو برای نماهای عمومی شهرها و خیابان ها، با در اختیار گرفتن «فاساد/نقشه بیرونی نماها»، بافت شهری آن دوره به شکل سه بُعدی 3D ساخته شده سپس با شبیه سازی جمعیتی (کراود سمولیشن) در فضای بیرونی این نماهای شهری که ساخته‌ایم، توانستیم به فضاهای مطلوب و مورد نظر برسیم. ضمن این که در کمدی انسانی معماری اشیا و لباس در گرافیک تصویر نقش دراماتیک خود را دارند نه به عنوان شاهدان و گواهانی که به اصرار آنها بخواهیم زمان داستان را قابل باور کنیم .خوشبختانه قصه و روایت نیاز به این گواهی ندارد.

آقای کریمی، عضو هیات انتخاب فیلم فجر بودن کار سختی است؟

بله، وقتی که دقت و وسواس داشته باشی که از حاشیه انصاف دور نیفتی و حب و بغض‌های شخصی تاثیری در انتخاب‌هایت نداشته باشد و تلاش مضاعف داشته باشی که اعضای دیگر شورا را هم با خود هم‌رای و همراه کنی، کار بسیار سختی است.

بالاخره و پس از کش و قوس‌های فراوان 22 فیلم نهایی انتخاب شدند، از نظر شما آثار باقی مانده در چه سطحی بودند؟

به نظرم هر هفت نفر دیگری از سینمای ایران در مقام انتخابگری فجر قرار می‌گرفتند دست‌کم در 18 مورد با فهرست فعلی مشترک بودند، بیشتر فیلم‌های انتخاب شده با رای بالایی انتخاب شده و از دید و نظر و زعم هیأت انتخاب نسبت به بقیه فیلم‌های ارائه شده در اولویت بودند اما تعدادی هم هستند و بودند که به خاطر محدودیت در تعداد فیلم‌های لیست از فهرست بازماندند که کارهای قابل اعتنا و خوب و درخوری بودند. در مجموع فیلم‌های خوب کم نبودند و امیدوارم آنهایی که به علت محدودیت فهرست در جشنواره نیستند، نتیجه زحمات‌شان را چه در جشنواره خارجی و چه اکران به نحو شایسته‌ای ببینند و خرسندی و رضایت حاصلشان شود.

معیارهای اصلی هیات انتخاب در این دوره از جشنواره چه بود؟

بدیع و نو بودن، شاید اصلی ترین نکته‌ای است که همه برای انتخاب مد نظر داشتند یا حداقل چارچوب‌های نو از موضوعاتی که تکراری به نظر می‌رسند. ایده‌پردازی و قصه‌گویی‌های نو و متفاوت، لحن مناسب قصه‌گویی با فرم ارائه شده، استحکام ساختار، پرهیز از ایجاز مخل و اطناب ممل در روایت، انتخاب ریتم و ضرباهنگ مناسب با روایت و... بی‌شک از مهم‌ترین شاخصه‌های دخیل در انتخاب بود.

یکی از مسائلی که چند سالی است در سینمای ایران کمرنگ شده فیلم‌های قصه محور است. در این دوره از جشنواره اثری بود که از داستان محکمی برخوردار باشد اما در ساختار مشکل داشته باشد و در نهایت داستان فدای ساخت شود؟

به هر حال ممکن است فیلمی از خام‌دستانه بودن اجرا آنقدر لطمه بخورد که از نوع قصه و روایتش نخورده باشد اما به این شکلی که می‌گویید، نه، من در فیلم‌هایی که دیدم به یاد ندارم.

اعتراض فیلمسازانی را که فیلم‌شان در جشنواره حضور ندارد، چقدر وارد می‌دانید؟

من تاکنون چهاربار متقاضی شرکت در جشنواره بودم و هر چهاربار در سودای سیمرغ پذیرفته شدم اما در داوری‌ها چه زمانی که فیلمنامه نوشته‌ام و چه زمانی که فیلم ساخته‌ام، اتفاقاتی می‌افتاد که واقعا ذهنم را به هم می‌ریخت و از کار دلسردم می‌کردم. بعدها متوجه شدم یک فیلم در دراز مدت راه خودش را پیدا می‌کند چه جایزه بگیرد و چه نگیرد. یکی از فیلم هایم که در زمان جشنواره اعتقاد همگانی براین بود که باید جایزه می‌گرفت اما نگرفت، هنوز سر زبان است و روز به روز بیشتر درباره اش می‌شنوم، اما در مورد همکاران گرانقدری که فیلم‌هایشان در فهرست نیست بالاخره محدودیت فهرست را باید بپذیریم، ضمن این‌که امسال برای اولین بار با وجود تعداد کم فیلم‌های بخش مسابقه در قیاس با ادوار پیشین، تعداد عزیزانی که معترضند خیلی کمتر از دوره‌های پیش است.

با انتخاب‌هایی که شما و بقیه اعضا انجام دادید، فکر می‌کنید کار هیات داوران سخت باشد؟

بله بی‌شک بسیار سخت است و از اینجا برای همگی شان آرزوی توفیق در این امر دشوار را دارم.


«کمدی‌انسانی» فیلمی جامعه‌شناختی

«کمدی انسانی» یک فیلم بیوگرافیک که چند دوره سنی یک شخصیت را بررسی کرده و سعی می‌کند روایتی روانکاوانه و در عین‌ حال اجتماعی از این زندگی داشته باشد. در این فیلم علیرضا شجاع نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، بهاره کیان‌افشار و... بازی می‌کنند./ساناز قنبری


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰