آخرين کتاب رضا امير خاني خبر ساز شده است
کد خبر: ۷۰۷۶۰
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۹

نصف جهان: رضا اميرخاني، اصولگراست. خودش البته علاقه مند است به او بگويند نويسنده متعهد به انقلاب اسلامي اما به هر حال با تعبيرهاي امروز او يک اصولگرا محسوب مي شود. البته اميرخاني از اصولگرايان دوآتشه به حساب نمي آيد؛ نشان به آن نشان که در بعضي آثارش به اين جناح قدرتمند انتقاداتي هم وارد کرده و البته گلايه هاي اصولگرايان را نيز به جان خريده است. آخرين نمونه انتقادات اميرخاني نيز در آخرين کتابش مشهود است. اما رضا اميرخاني اصلاً کيست و چرا شاخک هاي اصولگرايي روي او حساس شده است؟ معرفي اين شخصيت معروف را از سايت اصولگراي مشرق بخوانيد:

«جزو معدود نويسندگان حرفه اي ايران است که نون نوشتن را در تنور انديشه اش برشته مي کند و کتاب هايش يکي پس از ديگري پر فروش است. از رمان هاي «قيدار» و «بي وتن» و «ارميا» گرفته تا سفرنامه هاي «داستان سيستان» و «جانستان کابلستان» و مقالاتش در «نشت نشا» و «نفحات نفت». والبته برخي آثارش مانند رمان «من او»، بسيار پرفروش. اکثريت مخاطبانش، او را نويسنده مي دانند. اما او، خلبان هم هست ودر سال 71، جوان ترين خلبان ايران نام گرفت. از دانش آموزان تيزهوش سازمان استعدادهاي درخشان بوده که مدرک مهندسي مکانيکش را از دانشگاه شريف گرفته و انواع اختراعات فردي و گروهي را در کارنامه علمي - صنعتي خود ثبت کرده... تقريباً تمام ايران را گشته است وبرخي از نوارهاي مرزي را پاي پياده، چندين بار. تاکنون، مسافر بيش از 30 کشور جهان بوده است...که ... دستمايه هاي بزرگي را براي نويسندگي اش فراهم کرده که تنها اندکي از اين تجربه ها، در مثل رمان
«بي وتن» متجلي شده است.

چرا «ر ه ش»؟

به نظر مي رسد اصولگراها اين روزها چندان دل خوشي از رضا اميرخاني نداشته باشند. علتش هم برمي گردد به آخرين رمان اين نويسنده که جناح منتقد دولت معتقد است در نقد عملکرد محمدباقر قاليباف نوشته شده است.

«ر ه ش» با استقبال عجيبي روبه رو شده به طوري که در عرض يک هفته پس از انتشار، به چاپ ششم رسيده است. جديدترين رمان اميرخاني از همان روز نخست انتشار و توزيع، شاهد صف طولاني علاقهمندان براي خريد بود. بنا به گفته مدير انتشارات افق که اين کتاب را منتشر کرده است، تاکنون شش چاپ از «ر ه ش» به فروش رفته که هر چاپ از اين کتاب سه هزار نسخه بوده است.

شخصيت اصلي اين داستان زن ميانسالي است که خودش معمار است و همراه با همسرش که او هم معمار است و در کار ساختوساز و شهرداري و فرزند بيمارشان که مشکل تنفسي دارد خانوادهاي کوچک دارند. داستان حول محور اين خانواده است و کشمکشي که «ليا» با همسرش پيرامون مسئله مديريت شهري دارد و با ساختوساز بيرويه و توسعه نامتوازن شهري بخاطر فرزندش و فرزندان نسل آينده مخالف است. خود اميرخاني درباره رمان جديدش گفته: «از توسعه شهرهاي بزرگ معمولاً به عنوان عبرت بزرگ يا عبرت منفي ياد ميکنند. مثلاً همه شهردارهاي آمريکا ميدانند که نبايد شهرشان مانند لس آنجلس شود. در ايران مسئله برعکس است. شهري مثل تهران تا اين اندازه که ميبينيم بزرگ ميشود، آلودگي هوا پيدا ميکند و از طرف ديگر همه شهرهاي ديگر کشور هم سعي دارند مثل تهران شوند. من براي تهران راهحلي ندارم اما ميتوانم فکر کنم که مشهد و شيراز و اصفهان نبايد مثل تهران ميشدند که شدند و ميدانم که شهري مثل کاشان نبايد قطعاً تهران شود و در حال شدن است.»

انتقادهاي کيهاني

ديدگاه هاي اين نويسنده اصولگرا در «ر ه ش» به مذاق اصولگرايان خوش نيامده و آنها اين رمان را به مخالفت رضا اميرخاني با مديريت قاليباف در تهران تعبير کرده اند. روزنامه «کيهان» ديروز در مطلبي به همين موضوع پرداخت و رضا امير خاني را «يک نويسنده» لقب داد که «واکنش سطحي و شتابزده» در قبال منتقدان رمان جديدش دارد. کيهان نوشت: «يک نويسنده در واکنش به انتقادهاي فراوان مخاطبان و منتقدان نسبت به آخرين اثرش واکنشي جناحي نشان داد و آنها را وابسته به يک جريان سياسي خاصي لقب داد. زدن برچسب سياسي به منتقدان يک اثر ادبي يا هنري، روشي قديمي و کهنه است که رضا اميرخاني هم به چنين شيوهاي رو آورده، با اين تفاوت که برچسب زني اين نويسنده، کاملاً غيرواقعي است و بيشتر به يک نوع واکنش شتابزده و سطحي شباهت دارد... برخي از طعنه به قشر مذهبي در اين رمان نوشتهاند و عدهاي هم گفتهاند که توقعشان از اين نويسنده بيش از اينها بوده و مطالعه اين رمان توي ذوقشان زده است چون بيشتر به يک بيانيه سياسي عليه شهردار سابق تهران شباهت دارد. اما واکنش اميرخاني به نوشتههاي انتقادي منتشر شده درباره کتابش نيز جالب توجه است. وي در سايت شخصي خود تصوير برخي از نوشتههاي انتقادي درباره اين کتاب را در يک بسته تصويري گردآورده و نوشته "نمونه نقد ادبي طرفداران جناب احمدينژاد". منتسب کردن نظرات چند فرد که ممکن است از نظر سياسي نيز با هم همسو نباشند به يک شخص سياسي، در حالي است که بسياري از منتقدان وي ارتباطي با جريان سياسي مورد اشاره آقاي اميرخاني ندارند ضمن اينکه اميرخاني هيچ پاسخي به منتقدان و مخاطبان خود نداده و صرفاً به اين طعنه سياسي اکتفا کرده است. به نظر ميرسد شيوه مواجهه دولت دوازدهم در برخورد با منتقدان به برخي اهالي ادب و هنر نيز سرايت کرده است.»

نگرانند

گلايه هاي کيهان از همسنگر سابق، قابل تأمل است. واژه هاي به کار رفته در نوشتار کيهان آشکارا اين مفهوم را دربر دارد که انگار اين مهمترين رسانه اصولگرايان، به جد از نويسنده اي که او را از جنس خودشان مي داند دلخور است. شايد هم اين جناح سياسي نگران از دست دادن يک به يک سربازانش است که چنين برآشفته است. بعد از ناطق نوري و لاريجاني و خيلي ديگر از سياسيون، حالا نوبت هنرمندان و نويسندگان رسيده که از خط اصولگرايي فاصله بگيرند و اين چيزي نيست که مطلوب بزرگان اين جناح سياسي باشد. آنها خوب مي دانند که حلقه اصولگرايي به تدريج در حال کوچک تر شدن است و اين مي تواند زنگ خطر بزرگي براي حيات آن به حساب بيايد. مقاله کيهان هم از همين منظر مهم ارزيابي مي شود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار