رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی پاسخ می دهد
نصف جهان: رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با تشریح اینکه چرا کبوترخانه در اصفهان زیاد ساخته شده است به واکاوی علت نشست نکردن پل خواجو پس از ۳۸۰سال پرداخت.
سید محمد بهشتی گفت: در بستر اصفهان حدود 17 متر خاک رس، سپس حدود 21 متر ماسه بادی اشباع از آب (سفره زیرزمینی)،40 تا50 سانتیمتر گل رس فشرده و لایه نازکی صخره متخلل وجود دارد. با تزریق آب و غنی شدن این سفره زیر زمینی گویی آب انبار بزرگی زیر شهر قرار داشت.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در توضیح روش شیرین کردن شوره زار بین شهر تا زاینده رود برای کشاورزی نیز گفت: با استفاده از مادی های اصفهان و نوع زراعت کم کم خاک را شیرین میکنند، از سوی دیگر در مسیر زاینده رود بندهای کوچکی میزنند تا سرعت آب کاهش یافته و از طریق کف آب وارد سفرههای زیرزمینی شود.
وی با اشاره به ایجاد شکاف در نقطه ای از صفحه متخلل زیر زاینده رود گفت: این شکاف باعث هدر رفتن آب میشد به همین دلیل با ساخت یک سد زیرزمینی گویی شکاف را به هم میدوزند تا از اتلاف آب جلوگیری شود و بعد روی این بستر پل خواجو ساخته شد. بهشتی افزود: به دلیل وجود این پی مستحکم پل خواجو از زمان ساخت (شاه عباس دوم) تا امروز حتی یک سانتیمتر هم نشست نکرده است.
وی گفت: با استفاده از این روشها در زیر شهر اصفهان یک آب انبار عظیم ایجاد میشود، به طوری که اهل شهر داخل خانه خود چاهی میکندند تا از سفره زیرزمینی آب مورد نیاز خود را تأمین کنند.
وی با اشاره به قلیایی بودن خاک اصفهان گفت: این خاک را نمیشد با کود حیوانی غنی کرد به همین دلیل از کود انسانی و پرندگان برای زراعت استفاده میکردند و به همین دلیل کبوترخانههای زیادی در اصفهان وجود داشت.
بهشتی گفت: در واقع هیچ چیزی از بیرون به اصفهان نیامد بلکه از ظرفیتهای درونی این محیط استفاده شد.
بهشتی گفت: مقنی های اصفهان همیشه هنگام کندن چاه مراقب بودند که آسیبی به لایه نازک متخلل نزنند چون اگر آن را میکندند آب هدر میرفت گویی آب انبار سوراخ شده بود. مقنیهای باسواد، دانش و دلیل این امر را میدانستند اما مقنیهای کم سوادتر با باور به اینکه اگر این لایه متخلل را بکنند، شیخ بهایی آنها را نفرین می کند این لایه را نمیکندند.
وی با تأکید بر اینکه آنچه امروز تحت عنوان خرافه میشناسیم، رمزهای زیستی هر محیط هستند، گفت: چون ما زبان آنها نمی فهمیم به آنها خرافه می گوییم.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به پایتخت شدن اصفهان در سال 1006 گفت: سیاحان اصفهان از سال 1007 تا چند سال پیش از حمله افغان اصفهان را به گونههای متفاوتی توصیف کرده اند. در ابتدا آمده است که «سپاهان بزرگ است ولی اثری از کاخ های زیبا در آن نیست، درخت در شهر بسیار کم است«.
او افزود: در گزارش دیگری حدود ده سال بعد نقل شده است که «اصفهان به جای اینکه همچون یک شهر به نظر برسد همچون یک جنگل به نظر می رسد «و شاردن در اواسط دوران صفوی اصفهان را چنین توصیف می کند « از هر سو شهر اصفهان را تماشا کنیم آن را مانند بیشه ای میبینیم که از خلال اشجار، گنبدهای لاجوردی و منارههای بلندی که برای اذان ساخته شده اند دیده میشود«.
به گفته وی، اصفهان چند سال پیش از حمله افغان از دید سیاحان خارجی اینگونه است که «از بیرون که نگاه کنید چندان چیزی از اصفهان دیده نمیشود چون تمام مسجدها، برجها یا عمارتهای بزرگ آن در فصل تابستان در زیر سایه درختان شهر قرار گرفته اند«.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰