3 ساعت در ميان سپاهاني هايي که قهرماني تيمشان در نيم فصل را روي پرده نقره اي تماشا کردند
کد خبر: ۱۱۸۳۷۸
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۸

نصف جهان: «خيلي زشته اصفهاني باشي و سپاهاني نباشي.» زهرا در حالي که با دوستش در حال سلفي گرفتن است چنان قاطعانه اين را مي گويد که جايي براي ترديد در علاقه اش به اين تيم اصفهاني باقي نمي گذارد. مي گويد به تازگي به جمع فوتبالي ها اضافه شده اما به عشق شهرش طرفدار سپاهان خواهد ماند.

سالن اجتماعات فرهنگسراي اسوه؛ ساعت 14 روز شنبه. طرفداران سپاهان، از مرد و زن، پير و جوان در اين سالن گرد آمده اند تا در کنار هم قهرماني تيم محبوبشان در نيم فصل رقابت هاي ليگ برتر را از روي پرده نقره اي که در اين مکان نصب شده، شاهد باشند. آنها انتظار دارند سپاهان بتواند با غلبه بر تيم ته جدولي استقلال خوزستان به قهرماني نيم فصل دست پيداکند.

اين بيستمين برنامه از ويژه برنامه هاي «فوتبال به وقت اصفهان» است که به همت معاونت فرهنگي، اجتماعي و ورزشي شهرداري منطقه 2 اصفهان در اين مکان فرهنگي برگزار مي شود و براي اولين بار اين امکان براي فوتبالدوستان اصفهاني فراهم شده که در فضايي آرام و دلچسب از تماشاي مسابقات فوتبال در جمع خانوادگي لذت ببرند. به خصوص دخترها و زناني که نمي توانند به ورزشگاه بروند و تيم محبوبشان را تشويق کنند. اين بانوان انواع و اقسام وسايلي که براي تشويق يک تيم به آن نياز است را هم با خود آورده اند؛ از بادکنک گرفته تا پرچم هاي مخصوص سپاهان و بوق و شيپور زرد که هربار که تيم محبوبشان صاحب يک موقعيت مي شود طوري پرچم ها و بادکنک ها را به اهتزاز در مي آورند و در هوا تکان مي دهند که کل سالن يکسره طلايي رنگ مي شود. يکي از اين بانوان زهراست. او و دوستانش جزو اولين دسته افرادي هستند که پا به اين مکان گذاشتند و با شور و شوق وصف ناپذيري روي صندلي هاي رديف جلويي نشستند. زهرا، فاطمه را نشان مي دهد و او را عامل علاقه اش به فوتبال معرفي مي کند: «از فوتبال سر در نمي آورم اما بخاطر دوستم فوتبالي شدم، فاطمه از هواداران قديمي و آتيشي سپاهان است.» فاطمه در حالي که شال طرفداري سپاهان را بر گردنش آويخته و لباس طلايي سپاهان از زير مانتويش خودنمايي مي کند، بادکنک هاي زردي را که آورده از داخل پاکت در مي آورد و با دوستانش آنها را پس از باد کردن بين حضار پخش مي کنند: «از وقتي فهميدم فوتبال چيست طرفدار سپاهان شدم و از اول اين فصل تقريباً هميشه براي تماشاي بازي هاي تيم محبوبم به اينجا آمدم.»

اما اين بادکنک هاي زرد، تنها نشان هايي نيست که توسط سپاهاني هاي دو آتيشه براي نشان دادن علاقه شان به اين تيم مورد استفاده قرار مي گيرد. زرد طلايي رنگ غالب اين سالن در اين روز است و در اين ميان يک کوله پشتي زرد رنگ با پيکسل هاي رنگارنگ که پيکسل آرم باشگاه سپاهان هم بين آنها ديده مي شود بيش از همه جلب توجه مي کند. صاحب اين کوله خاص کسي نيست جز دختر جواني که جوري لباس پوشيده و ست کرده که فکر مي کني يک سطل رنگ زرد روي خودش خالي کرده؛ دستبند زرد، لاک زرد، لباس زرد سپاهان زير پالتويي خردلي رنگ و پرچم بزرگ سپاهان که بر دوشش انداخته درست مثل شنل سياه رنگ زورو منتها زردطلايي اش! ندا در طول مسابقه لحظه اي از حمايت تيم محبوبش دست نمي کشد.

البته در ميان اين همه اشياي زرد رنگ، يک کامواي آبي هم هر از گاهي در ميان دستان يک زن چهل و چند ساله که با ميله مشغول بافتني است به چشم مي آيد. قلاب بافي يک زن ميانسال چيز خيلي عجيبي نيست اما اگر اين خانم خوش پوش، قلاب بافي اش را در کنار چهارصد پانصد نفر علاقه مند به فوتبال و در هياهوي کر کننده جيغ و فرياد آنها انجام دهد، آن وقت اوضاع کمي فرق مي کند!

اگر روز شنبه براي تماشاي رقابت سپاهان و استقلال خوزستان به فرهنگسراي اسوه مي آمديد از اين صحنه هاي جالب باز هم مي ديديد؛ مثل طرفداري يک نوزاد ده ماهه از تيم سپاهان با شال زردرنگي که دور گردنش بود! اين نوزاد همراه با مادر و دايي سپاهاني اش که با کمک عصا و لنگان لنگان راه مي رفت، به اين سالن آمده بود. کلاه زرد رنگ مادر اين نوزاد که روي چادر مشکي تناقض رنگ جالبي به وجود آورده بود، خيلي به چشم مي آمد. يا پنج شش دختر کوچولوي تکواندوکاري که بر روي صندلي هاي جلويي سمت راست سالن به رديف نشسته بودند با کمربندهاي زردرنگ؛ تکواندوکارهايي که فوتبال دوست دارند!

در طول مسابقه حضار به خصوص دخترهاي طلايي طوري سپاهان را تشويق مي کنند و فرياد مي زنند که حس مي کني در ورزشگاه حضور داري و سرمربي و بازيکنان محبوبشان صدايشان را مي شنوند و انگيزه مي گيرند: «از اينجا تا خدا هفت تا بهشته، امير، قلعه نويي سلطان عشقه.» اين فقط يکي از شعارهايي است که بارها از سوي تماشاچي هاي حاضر در ورزشگاه به ويژه دخترها سرداده شد و يا شعار «پيام دست طلايي، اميد تيم مايي» که در دقيقه 36 بازي کل سالن را پر کرد؛ درست هنگامي که پيام نيازمند درون دروازه بايد ضربه پنالتي استقلال خوزستان را مهار مي کرد و البته موفق به اين کار نشد.

«دو تا بازي پشت سرهم يک گل خوشگل مي زنيم بعد يک پنالتي ناحق مي گيرن، با اين داوري ها و تبعيضاشون نمي ذارن ما قهرمان بشيم.» اين را دوست ندا مي گويد؛ دختر جواني که وقتي پنالتي به ضرر سپاهان گرفته شد، نخواست صحنه گل خوردن تيمش را ببيند و سالن را براي چند دقيقه ترک کرد و بعد از به ثمر نشستن پنالتي، مغموم و عصباني به صندلي تکيه داده و بازي را دنبال مي کند. هفت هشت دقيقه پيش، او و همه دوستانش زماني که ساسان انصاري دروازه حريف را به شکل عجيبي باز کرد طوري هلهله به پا کردند و جيغ زدند که مي شد يک لحظه لرزش زمين را زير پاها حس کرد؛ درست مثل موقعي که زلزله رخ مي دهد!

■■■

عقربه هاي ساعت به 5 بعد از ظهر نزديک شده و از جمعيت سالن هم رفته رفته کاسته مي شود. زهرا و دوستانش اما بر صندلي هاي خود ميخکوب شده اند. آنها طوري به پرده نقره اي که مسابقه فوتبال از روي آن پخش مي شود خيره شده اند که گويا منتظر وقوع معجزه اي هستند. پس از 94 دقيقه و 11 ثانيه رقابت دو تيم صدر و قعر جدولي، بالاخره داور در سوت خودش مي دمد و بازي با نتيجه مساوي يک بر يک تمام مي شود. حالا ديگر بانوان طلايي هم از جاي خود بلند مي شوند و آرام آرام سالن را ترک مي کنند. آنها آمده بودند قهرماني سپاهان در نيم فصل رقابت هاي ليگ برتر را جشن بگيرند؛ تيم محبوشان موفق شد به اين عنوان دست پيدا کند ولي اثري از شادي ابتداي مراسم در چهره اين دختران جوان ديده نمي شود، چرا که آنها بيش از اينها از سپاهاني که امسال در قامت يک مدعي ظاهر شده انتظار داشتند و مي دانند که به قول مرتضي رمضاني راد، مجري برنامه «به قهرمان نيم فصل يک تکه کاغذ هم نمي دهند».


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو