جامعه ایرانی پیشتر نیز تاوان اجرای طرحهای بازنشستگی اجباری را داده است؛ درست مثل قانون بازنشستگی اجباری فوتبالیستهای ٢٧ساله که فقط مرحوم ناصر حجازی را در دوران اوج از سنگر تیم ملی بیرون کشید و یک بدنامی تاریخی برای مجریان وقت بهجا گذاشت. حالا بگذریم از این که مجلس، آن قدرها هم «حجازی» ندارد!
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند در یادداشتی نوشت: «بر اساس مصوبهای که اخیراً از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصویب شده، از این پس نمایندگانی که سه دوره پیاپی در مجلس حضور داشتهاند حق نامزدی در انتخابات را ندارند. البته این مصوبه نیازمند تأیید نهایی شورای نگهبان است، اما فارغ از سرنوشت آن میتوان گفت ارائه چنین طرحهایی همچنان نشاندهنده منطق کمیتگرا و محدودیتساز ماست؛ تفکری که بیاعتنا به کیفیت بدون مرز، صرفاً به دنبال تعیین کف و سقف و بازی ریاضی با مفاهیم اساسی است.
نمونه روشنتر این ماجرا در مورد قانون منع بکارگیری بازنشستهها هم دیده شد. این قانون که اجرای آن حاشیههای بیشماری به همراه داشته، مستقیماً فاکتور سن و سال را نسبت به کیفیت و مهارت در اولویت نشانده و بر این باور است که هیچ مدیر سالمندی نمیتواند کارایی لازم را در اداره امور کشور داشته باشد. چنین مقرراتی به بهانه جوانگرایی اجرا میشود، اما گذشته از بیم منتج شدن آنها به «آقازادهگرایی»، این پیام ناخوشایند را هم به جامعه منتقل میکند که افراد پیر فقط به درد نشستن در پارکها و بوستانها میخورند، در حالی که لزوماً این طور نیست. وقتی کسی همچنان از مهارت و توانایی کافی برخوردار است، چرا باید به بهانه اعداد مندرج در شناسنامهاش فیلتر شود و از چرخه کار کنار برود؟ البته که حضور نسل جدید خوب و لازم است، اما همان طور که همه جوانها شایسته نیستند، ادامه کار تمام مدیران پا به سن گذاشته را هم نباید اضافی و بیفایده دانست.
ماجرای نمایندگی مجلس هم همین است. نه این که از عملکرد مجلس فعلی یا ادوار گذشته رضایت کافی وجود داشته باشد، اما به هر حال مادامی که مردم تصمیم دارند به یک نفر اعتماد کنند و او را به پارلمان بفرستند، قیود کمی و عددی نباید این حق را از آنها بگیرد و به تغییر گزینه ناچارشان کند. با تصویب این قانون، یک محدودیت تازه به حق اختیار مردم در انتخابات افزوده میشود و دایره گزینش آنها را تنگتر از قبل میکند.
اصلاً فرض کنیم یک نفر ١٢سال نماینده مردم حوزهاش بوده و در این مدت واقعاً عملکرد خوبی هم داشته است؛ در این صورت چرا باید او را کنار بگذارند؟ گاهی طرح و تصویب قوانینی از این دست، این شائبه را به وجود میآورد که نگاه عدهای به شغل و منصب و مسئولیت در کشور، شبیه این است که اگر یک نفر برای مدتی بر سر مسئولیت بود، حالا نوبت فرد دیگری است که بیاید و جای او را بگیرد. این در حالی است که آدمها متناسب با مهارت و اثرگذاریشان باید به کار گرفته شوند. «شایستگی» تنها فیلتر قابل قبول برای یک جامعه پویا و رو به جلو است و در این میان فاکتورهای دیگر مثل سن، جنس، سابقه، قومیت و مذهب نباید دخیل شود. جامعه ایرانی پیشتر نیز تاوان اجرای چنین طرحهایی را داده است؛ درست مثل قانون بازنشستگی اجباری فوتبالیستهای ٢٧ساله که فقط مرحوم ناصر حجازی را در دوران اوج از سنگر تیم ملی بیرون کشید و یک بدنامی تاریخی برای مجریان وقت بهجا گذاشت. حالا بگذریم از این که مجلس، آن قدرها هم «حجازی» ندارد!»
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰