نصف جهان: چند روزي است مدام از فرهنگ هواداري صحبت مي شود. از باشگاه هايي که پيش از عنوان ورزشي خود، عنوان فرهنگي را يدک مي کشند و از تيم هايي که با سال ها قدمت هنوز نتوانسته اند هوادار تربيت کنند! اما بايد سئوال پرسيد مگر در کدام بخش جامعه فرهنگ وجود دارد که در ورزشگاه به دنبال آن بخواهيم بگرديم؟!

مي گويند رانندگي مردمان يک کشور ارتباط مستقيمي با فرهنگ مردم آن ديار دارد. ميزان تصادفات در ايران را قياس کنيد با ديگر کشورها و البته ميزان مرگ و مير پس از تصادف را... وقتي که سر يک جاي پارک راننده اي، راننده اي ديگر را وسط خيابان در روز روشن به قتل مي رساند، توقع داريد يک تماشاگر سرباز بي گناه نيروي انتظامي را از سکوها به پايين نياندازد؟!

سال هاست در حال برگزاري مسابقه فوتبال هستيم و از اين همه برگزاري چه پندي گرفتيم؟! اينکه تماشاگران يک تيم را بالا سر تماشاگران تيم رقيب بنشانيم تا شرايط براي نبرد تن به تن فراهم آيد؟! از سرباز احمدي پند گرفتيم؟! از سرهاي شکسته در خوزستان پند گرفتيم؟! از درگيري هاي بين تماشاگران در شهرهاي مختلف چه عبرتي گرفتيم؟! حال بايد آيندگان از ما عبرت گيرند...

يکي از بيشترين تمرکز نيروهاي انتظامي در ورزشگاه کشف حضور بانوان مردنما در ورزشگاه است! از نصب دوربين گرفته تا حضور مأموران مخفي بين تماشاگران. هدف از اين خنثي سازي چيست؟ اينکه بانوان حق تماشاي ورزش از نزديک ندارند؟! بخشي از فرهنگ هواداري به همين حضور بانوان و برخورد با بانوان بازمي گردد. چه اتفاقي افتاده که در تمام نقاط جهان زن و مرد به راحتي کنار هم فوتبال مي بينند اما سخت افزار و فرهنگ اين کار هنوز در ايران جا نيافتاده؟ مگر قبلاً چه سخت افزار و فرهنگي بود که بانوان در کنار مردان ورزش را تماشا مي کردند ولي امروز آن سخت افزار و فرهنگ وجود ندارد؟!

انداختن تقصير گردن ديگران يکي از ساده ترين کارهاي ممکن است. فلان بازيکن حرکت تحريک آميز انجام داد و يا مقصر مربي است که تماشاگران را تحريک کرد و يا کانال هاي تلگرامي از قبل براي اغتشاش برنامه ريزي کرده بودن و هزاران بهانه ديگر اما فدراسيون فوتبال چه نقشي در فرهنگ هواداري دارد؟! کميته فرهنگي فدراسيون فوتبال جز برگزاري مراسم مداحي و مولودي و يا پخش موزيک در ايام عزاداري و برگزاري جشن در ايام مبارک، چه کار فرهنگي ديگري براي فوتبال ايران انجام داده؟! چه فرهنگسازي صورت گرفته؟! چندبار فدراسيون فوتبال از جامعه شناسان دعوت کرده تا درباره بهتر شدن فرهنگ هواداري از آنها راهکار دريافت کند؟! از يک فدراسيون خنثي البته توقع زيادي است که اين کارها را بخواهد انجام دهد اما براي تغيير در فرهنگ هواداري، همه در کنار هم بايد باشند.

هوادار براي چه به ورزشگاه مي رود؟! بسياري براي تشويق تيم محبوب خود و برخي براي خالي کردن هيجانات و شايد فشارهاي زندگي. طرفداري که هزاران فشار از جمله فشار مالي حاکم در اين روزهاي زندگي را مي خواهد در ورزشگاه به هر نحوي شده خالي کند. گاهي با تشويق، گاهي با فحاشي به داور و بازيکنان تيم حريف و حتي تيم خودي، گاهي با مصرف مواد، گاهي با سنگ و گاه با پرتاب صندلي.

بسياري از هواداران راه را اشتباه مي روند و متوجه اين قضيه نيستند که فوتبال ورزشي است زيبا براي سرگرم کردن آنها. نه آنکه بلاي جانشان باشد و بخواهد زندگي شان را نابود کند.

اکثريت شما هواداران فوتبال به طور حتم با فرهنگ تر از نگارنده هستيد. اما با کلمه کليشه اي «تماشاگرنما» سعي در گول زدن خود و اطرافيان نکنيد. هيچ «نما»يي در ورزشگاه وجود ندارد و هر اتفاقي که روي سکوها مي افتد کار «تماشاگران» است. سال هاست با پاک کردن صورت مسئله در پي از بين بردن آن بوديم اما اتفاقات اين فصل فوتبال مي تواند سرمنشأ تحول اساسي در سکوها باشد. کمي سختگيري، کمي فرهنگسازي و کمي عزم همگاني لازم است تا يک ورزشگاه بدل به فضايي براي ميزباني از تمام اعضاي خانواده باشد، نه فقط مردان.