کد خبر: ۱۳۴۹۶۱
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۴

«قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» در مجلس رای می‌آورد اما هنوز مشکل بی‌شناسنامه‌های ایرانی حل نشده است. این اگرچه گام موثر، خوشحال‌کننده و امیدبخشی است لیکن چالشِ انسان‌هایِ ایرانیِ بدون شناسنامه همچنان باقی است.

 چهارشنبه هجدهم دی ماه ۹۵، نوازنده‌های بی‌شناسنامه‌ی بلوچ مقابل مجلس شورا جمع شدند؛ آنها یک خواسته واحد داشتند؛ تقاضای شناسنامه برای کودکان بی‌شناسنامه بلوچ و سیستانی که علیرغم ایرانی بودن از بدیهی‌ترین حق شهروندی یعنی «شناسنامه» یا همان اوراق هویت محرومند.

این خواسته حداقلی با گذشت بیش از دو سال، همچنان پابرجاست؛ همچنان چند هزار کودک و بزرگسالِ ایرانی که متولد مرزهای جنوب شرقی این کشور هستند، شناسنامه ندارند؛ روند گرفتن شناسنامه برای این شهروندان، بسیار دشوار است؛ در واقع آن چیزی که بسیار دشوار است، پروسه‌ی کسالت‌بار و خسته‌کننده‌ی «استعلام هویت» است.

فعالان مدنی راه‌حل بنیادین مساله را «طرحِ استعلام محلی و ساده» می‌دانند و معتقدند مردم بی‌شناسنامه‌ نه فقط از محل سکونت، گویش، لباس پوشیدن و حتی خطوط چهره‌شان مشخص است که جد اندر جد اهل همین دیار هستند، می‌توانند استعلام از ریش‌سفیدان شهر و روستا نیز بیاورند که مشخص شود آنها اهل راستینِ همین آب و خاک هستند.

گفته می‌شود از سال ۹۲ تاکنون ۵۰۰ پرونده در این زمینه در استان سیستان‌و بلوچستان تشکیل و به ۳۶۴ مورد از آنها رسیدگی شده است؛ اما ۳۶۶ پرونده کجا و هزاران بی‌شناسنامه کجا؟

حال در چنین شرایطی، مجلس جزییات لایحه «اصلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» را با ۱۷۹رای موافق، ۲۱رای مخالف و چهار رای ممتنع تصویب می‌کند. این طرح به نوبه خود، بسیار خوب است و مشکلات بسیاری از قبیل ممنوعیت تحصیل را برای فرزندانی را که از مادر ایرانی متولد شده‌اند، برطرف می‌کند؛ این اتفاق باید بسیار پیشتر از اینها می‌افتاد؛ اما به گفته‌ی زهره صیادی، «مشکل اصلی» جای دیگری‌ست؛ مشکل اصلی، هزاران کودک و بزرگسالِ بلوچ هستند که علیرغم ایرانی بودن، هنوز شناسنامه ندارند و باید نمایندگان مجلس به این معضل، نگاه مسئولانه‌تری داشته باشند.

مشکل بی‌شناسنامه‌های ایرانی همچنان پابرجاست

  او در مورد تصویب این لایحه و طرح این موضوع ازسوی برخی که مشکل بی‌شناسنامگی از اساس در ایران حل شده است، می‌گوید: واقعیت این است که لایحه اعطای تابعیت به فرزندان مادرانِ ایرانی، تنها یک گام است. اگرچه این گام ؛ موثر، خوشحال‌کننده و امیدبخش است، لیکن چالشِ انسان‌هایِ ایرانیِ بدون شناسنامه همچان باقی است.

چالشی که همچنان باقی‌ست به مردان و زنانی بازمی‌گردد با دستار بلوچی و پیراهن‌های بومی ایران زمین که هنوز نمی‌توانند یک سند مالکیت به نام خودشان داشته باشند؛ نمی‌توانند گواهینامه رانندگی بگیرند؛ فرزندانشان نمی‌توانند به راحتی درس بخوانند و همه اینها به این دلیل است که روند شناسنامه‌دار شدنِ آنها هنوز تسهیل نشده است.

بی شناسنامه2

صیادی به خصوص از «سکوت و نادیده‌انگاری» در شگفت است؛ به ویژه از جانب نمایندگان خانه ملت؛ از کسانی که به گفته‌ی او؛ خبر دارند ماه‌پری دخترِ بلوچ ِ بی‌شناسنامه، سالهاست ردِ مرز شده و به ناچار پناه جسته به دامانِ پیرمردیدر افغانستان ....

بی‌شناسنامه‌ها چه خاستگاهی دارند؟

 بی‌شناسنامه‌های ایرانی کیستند و چه خاستگاهی دارند؟ صیادی در این رابطه می‌گوید: انسان‌هایِ بدونِ شناسنامه از ۳ بخش با خاستگاه‌های متفاوت حضور دارند؛

اول-      فاقدین شناسنامه موروثی

دوم-      فرزندان مادرانِ ایرانی و پدرانِ غیرایرانیِ

و سوم-   فرزندانِ ازدواج‌های ثبت نشده یا غیررسمی

او توضیحات بیشتری می‌دهد: «فاقدینِ شناسنامه موروثی، جمعیتِ گسترده‌ای هستند که البته به دلایل مختلف ازجمله؛ عدم ثبت تولد و مرگ این جمعیت و بی‌توجهیِ مسئولان، امکانِ ارائه‌ی آمارِ درست و دقیق را ندارند. فاقدینِ شناسنامه‌ی موروثی بیشتر از استان‌هایی چون سیستان و بلوچستان، کردستان، خوزستان و لرستان هستند. دلیلِ این فراوانی، شکل بومیِ زیست، عدم احساس نیاز در زیستِ ساده و بومی و البته اعتبارِ حضور و قول و مناسباتِ انسانی در این جوامع است. لیکن شکلِ فراگیر و غالبِ یکسان‌خواه و یکسان‌سازِ سرمایه و شاید ضروریاتی در مفاهیمِ تازه‌تر زندگی، جامعه‌ی بی‌شناسنامه‌های ایرانی را نیز نیازمندِ دریافتِ شناسنامه کرده است. متقاضی‌هایِ دریافتِ شناسنامه در استان‌هایی غیر از سیستان و بلوچستان، شرایط و راهِ هموارتری برای دستیابی به این حقِ بدیهی دارند. سیستان و بلوچستانی‌های بی‌شناسنامه، به دلایلی چون شباهت زبان و پوشش با همسایه‌های افغانستانی و پاکستانی به عنوانِ غیرِ ایرانی مطرح می‌شوند. گذشته از امکانِ شناخت و تشخیص ایرانی بودن و غیرایرانی بودن با همین پوشش و زبان، این مسئولیت وزارت کشور و اردوگاه‌ها و سازمان ثبت احوال است که راهکاری برای شناخت، شناسایی و شناسنامه‌دار شدن این بخش از فاقدین ِ شناسنامه ایجاد کند.»

راه دشوار بی‌شناسنامه‌های بلوچ

اما چرا این بخش از بی‌شناسنامه‌ها راه بسیار دشواری دارند؛ راهی بسیار دشوار و پر پیچ و خم که به نظر می‌رسد، قرار نیست به این زودی‌ها به سرمنزلِ مقصود برسد؛ صیادی به عنوان یک کنشگر فعال در این حوزه می‌گوید: درحالیکه دستورالعملِ اجرایی سازمانِ ثبتِ احوال برای دریافتِ شناسنامه‌ی انسان‌های فاقدِ شناسنامه‌ی بالایِ ۱۸ سال وجود دارد و درحالیکه ایران امضاءکننده‌ی پیمان‌نامه‌ی حقوق ِکودک است و این التزامِ قانونی نیز برای کودکان وجود دارد، جمعیتِ بی‌شناسنامه‌های سیستان و بلوچستان در تلخیِ هجرت و حاشیه‌نشینی تکثیر می‌شود. جامعه‌ای که در حاشیه‌ی زندگی‌های رسمی آشیان می‌سازد، آنقدر به تکاپوی بقا و تنها و تنها ماندن می‌افتد که اولویتِ شناسنامه‌اش از دست می‌رود و این مسئولیتِ سازمان‌ها و وزارت‌خانه‌های مربوطه است که شرایطِ ثبت نام و به قولِ خودشان؛ اثباتِ نسب و آزمایش‌های دی ان ای و دریافت شناسنامه را فراهم سازند. ما فعالان مدنی بارها و بارها راهکارهای بسیار ساده و قابلِ دسترس را پیشنهاد کرده‌ایم و هرگز شنیده نشده‌ایم! در این میان هر وقت که مناسب دیده شده است به ما افتخار کرده‌اند و هر وقت مناسب نبوده، انکار شده‌ایم!

او از هنرمندهای بومی‌ای می‌گوید که در مراسم و آیین‌هایِ رسمی اجرا داشته‌اند و کارتِ وزارتِ ارشاد یا کانون‌های روستایی را دارند، لیکن شناسنامه ندارند؛ که گه‌گاه همین دارندگانِ کارت‌های وزارت ارشاد تا ردِ مرز شدن هم پیش رته‌اند!

صیادی یک سوال اساسی مطرح می‌کند: چطور وزارتخانه‌ای مرتبط با دولت و مسئولان، کارتِ هنری یک هنرمند را جهتِ اجرا و نمایش صادر می‌کند اما به ایرانی بودن و فاقد شناسنامه بودن و نیاز دریافتِ شناسنامه‌ی همان انسان و فرزندانش بی‌توجه می‌شود؟!

این سوال «هنوز» پاسخی ندارد اما آیا روزی می‌رسد که به این بی‌شناسنامه‌ها، بی‌شناسنامه‌های ایرانی بیشتر توجه شود، به مردمانی که یا از راه کارگری ساده و یا نوازندگی قیچک و دهل «نان» درمی‌آورند؛ نان حلال و پاک؛ اما شناسنامه و هویت ندارند!

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار
پرطرفدارها