آي اسپورت: يادت مي آيد آن سر شب معروف را؟ همان شبي که در آغوش هواخواهانت فرياد کشيدي: "جلالي خيلي مرده"؟ آن شب از قضاي بر اتفاق، دستهاي پشت پرده که از روز ازل ول کن ژنرال چندستاره فوتبال ايران نبودند و هنوز هم نيستند، اشتباهي رفته بودند در دستکش هاي عيسي اندوي و انگشتانش را چنان قفل زده بودند که پيش از آن سابقه نداشت و بعد هم کلا طرف را از ايران فراري داد! يادت هست امير خان؟ مردانگي خوب است. چنانکه آن شب فرياد زدي.

حالا بيا و يکبار هم که شده مرد باش. مردانه اين دست هاي پشت پرده که کل کار و زندگيشان اين است که راه بيفتند دنبال شما و توي کار شما بگذارند را معرفي کن. وعده نسيه به بعدها هم نده. از اين وعده ها بسيار داده اي و عمل نکردي. خداي نکرده، جسارت نباشد، توهمي که در کار نيست؟ اين دست ها متعلق به انسان هايي هستند که احتمالا در ثبت احوال برايشان شناسنامه صادر شده. پس قابل معرفي اند و مهم تر از آن، قابل رويت. ما را به خرزوخان حواله نده ژنرال. مردمان بسياري به دنبال ادعاهاي شما، آرزو ريسه کرده و شکافته اند. توي سر هم و توي سر ديگران زده اند. شيشه پايين آورده اند. به يکديگر بدگمان شده اند. حريم حرمت دريده اند و وقتي از ايشان ميپرسي چرا؟ از حق لگدمال شده شان توسط دست هاي پشت پرده اي شکايت کرده اند که شما و امثال شما سال هاست به خوردشان داده ايد.

امير خان! پر افتخارترين سرمربي ايراني ليگ برتر! شما که خودت در دوران بازيگري در مستطيل سبز، مهندس تيم بودي و دلفريب بازي مي‌کردي. پس مهندسان اين فوتبال بي پير را خوب مي شناسي. حواله به بعدها نده. مرد باش و با سند و مدرک، همين حالا دستشان را روکن، تا اينکه تا ابد، داغ ننگ مهندسي معيوب و کثيف بر پيشاني شان بماند. 

اما اگر دوست نداري مردانگي ات را تا اطلاع ثانوي خرج کني، لطفا سخنراني نکن بزرگوار. در خلوت خود به اين بيانديش که چرا بازيکن تعويضي ات را به زمين فرستادي تا 29 دقيقه بعد دوباره او را بيرون بکشي. شايد مهندسان موهوم مذکور، گوشه ذهن مبارک و محترم خودت، دفتر خدمات فني زده باشند. 

يا مرد باش و با سند و مدرک، نام ببر و افشا و اثبات کن، يا بگذار کمي ذهنمان از جستجوي نشانه هاي مهندسان خيالي، آرامش داشته باشد.